تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٧

نظر , دیدگاه. . . his stance

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

دلار، ب زبون عامیانه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

از میانِ. . . Out of every book you had read. . . .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

وارد شدن Step into my office. . .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

دوستان معانی تکراری و لزومی نداره هی تکرار کنین. Wild وقتی با رنگها بیاد، جیغ یا زننده معنی میده.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

بیمار شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

عضو جدید، She is a great addition to class.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

یه دست رنگ

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

برای تغییر موضوع تو مکالمع استفادع میشع، that's a switch😊

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

ب طرز مسخره ای

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

تو زبون محاوره، گفتن هم معنی میده.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

نگران بودن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

تو سینما و فیلم، یعنی ی کار توپ و خفن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

بهت میاد. It's very you. بهت میاد. . a. to. z_english تو اینستا همراه ما باشین.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

رد شدن، عبور کزدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

Synonym: That did it. ب زبون خودمون، ب اینجام💁‍♀️ رسیده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

?Would you please step aside یعنی، میشع برید کنار؟ تو کلاس زبان وقتی کسی جلو تخته وایستاده استفاده میشه. ولی در کل هر جا ک مانع رفتو آمد و دید باشع ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

شاخ گروه، آدم مهم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

همون چوپان دروغگوی خودمون هست. منو تو اینستا دنبال کنین a. to. z_english

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

گرم کردن غذا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

پسوند هست، ب معنای تاحدودی، نسبتا Tallish، نسبتا بلند. تو اینستا از ابتدا با من همراه باشین. a. to. z_english@

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

امتحان کتبی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

خداحافظ معنی میده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

هول کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

غذا یا مهمونی ، تدارک دیدن، تهیه کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

شکم، منظور چربی تو قسمت شکم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

قفسه ادویه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

ضمایر، که I You We She He They It یک دسته از اون حساب میشع، ( اینستا:a. to. z_english )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

در آ وردن. Let's pull out your grades

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

همون go home, رفتن ب خانه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

وقت مناسبتر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

گشتن،

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

چ ب موقع!

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

ریسه لامپ

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

عدم توانایی کنترل، یا نتوانستن در جلوگیری از . . . . I couldn't help laughing نمیتوستم کنترل کنم خنده م رو .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

۱_مشهور، ۲_بالاترین سطح

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

یه معنیشم هست، ارثی بودن تو خانواده. Allergic runs in my family

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

دفتر مشاوره

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

بدهکار،

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

اخرین کلمه پیشنهادی تو صفحه اول. منوال، اوضاع

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

مست

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

Count on= depend on روی کسی و چیزی حساب کردن.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

نوعی فلفل قرمز هندی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

برنامه اخر وقت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

زمان رسیدن ب مقصد a. to. z_english تو اینستا همراه ما باشین.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

هر وقت آمادگیشو داشتی.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

مردی ک خانما رو جذب میکنع، دختر کُش. تو اینستا همراهیمون کنین. a. to. z_english

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

استفاده از راهکارهایی برای حفاظت از محیط زیست

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

گیت عبور با بلیط

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

در مورد سینما و فیلم و. . . . ، یعنی ی کار ناموفق و بد