پیشنهادهای سجاد صالحی (٤٦٦)
سرایت swirling emotion = سرایت هیجان
غیرمنطقی توجیه ناپذیر
گاهی منظور، شفادهنده مذهبی است
بهبودی بازیافت بازسازی
قرار دادن، جای دادن
از . . . دور شد
در متون روانشناسی "اعتبارسنجی"
در مقالات علمی "بحث و نتیجه گیری"
ملموس، واقعی مثال the tangible aid > کمک های واقعی، کمک های ملموس Refers to the physical, emotional or financial assistance provided or perceived to ...
افراد نمونه جمعیت عمومی
در تحلیل عاملی "برازش" ترجمه می شود.
مقادیر ویژه در تحلیل عاملی مقدار ویژه میزان وارایانس تبیین شده بوسیله هر عامل را بیان می کند. یکی از ضوابط پرکاربرد در تعیین تعداد عاملها ، مقدار ویژ ...
در آمار و تحلیل اکتشافی " نمودار سنگریزه"
در مباحث آماری تحلیل عاملی؛ "برازش" ترجمه می گردد.
مورب ( نامتعامد )
مجبور شدن . . . made you promise to مجبور شدید تعهد بدهید که . . .
در پرسشنامه های روان شناختی و سایر متون، می توان از عبارت گویه نیز استفاده کرد.
مقالات و متون علمی
درگیری مشارکت
جراحات فیزیکی
تدوین، توسعه، بسط و گسترش، ابداع، رشد، تحول
خودآسیبی غیر خودکشی گرایانه
پاکدست
پرورانیدن، به اوج رساندن
احساس ناکامی، ناخشنودی، استیصال، نا امیدی
رضایت مندی
ابهام
شفاف
مبهم
انکار کردن
قدرتمند؛ توانا؛ توانمند
گاهی اوقات "متفاوت" هم ترجمه خوبی به نظر می رسد.
رویایی
رویایی
گم و گور شد ناپدید شد محو شد منقرض شد
بدون شک
نامزد مجذوب درگیر
حیطه اختیارات
محافظ
به عهده. . . . the responsibility for such a decision usually rests with the therapist
قانع کننده؛ منطقی؛ قابل قبول
زیان بخش
از سر لجبازی
فهمیده شده درک شده
پویا pschodynamic = روان پویشی
به طور ناخواسته
در موارد نادر
سطحی
انحصار طلبی - تک قطبی بودن - خودشیفتگی - تک محوری
کنار گذاشته شدن