پیشنهادهای پارسا میریوسفی (١٨٥)
مربوط به دل و روده و دستگاه گوارشی بدن
کثافت کاری
بت یا ستمگر و ظالم
ضد عفونی کننده
از نظز شیعیان یعنی سرپرست از نظر اهل سنت یعنی دوست
همان خون
ظاهر شدن، پدیدار شدن متضاد: disappear
A noise made by group of people clapping their hand
یک مربی پر افتخار یه مدت مربی تیم ملی بود بعدش هم مربی پرسپولیس شد الان هم مربی تیم ملی عمان هستش
نویسنده داستان های کوتاه اسرائیلی
A person who receives visitors is called host کانون زبان ایران reach 4
A program is a set of planned activities in education or training کانون زبان ایران reach 4
اه بس کنید اینجا برا تبادل نظراته نه دعوا ایشون برای فهم بیشتر همه از ساپلیمنتری برداشته به شما چه ربطی داره اگر مشکلی باشه سازندگان کتابا باید اعترا ...
A hot or cold drink کانون زبان ایران
Get rid of something that you dont need or want کانون زبان ایران reach 4
People in general کانون زبان ایران : )
calm and quite کانون زبان ایران
فیزیک
آبادیس دمت گرم حتی دیکشنری اکسفور و دیکت باکس و همه جارو گشتم ولی پیدا نکردم ولی اینجا پیدا شد
Lower means at the botton کانون زبان ایران
دوباره باز شد
خر سخنگوی بامزه شرک که با یک اژدها ازدواج میکنه
رسیدگی مجدد، اجازه ارائه ادله و مدارک جدید
در سرای بگشتن برای غارت
touched a sensitive point, caused old pains to be felt again
person or thing that reopens
reopen means open again after closing کانون زبان ایران
fill means make or become full کانون زبان ایران
Insurance is an agreement in which you pay money tp a cpmany. Then, if there is an accident , they will give you an amount of money کانون زبان ایران
if you pour a liquid، you make it flow out of a container کانون زبان reach4
: ترحم، دلجویی، دلسوزی، رافت، عطوفت، غمخواری، لطف، محبت، مرحمت، مهربانی، نوازش، نرم دلی
هورا
take some one to a place by going with him or her کانون زبان ایران
. One of the body parts that a bird uses for flying کانون زبان ایران
move your tongue across something in order to clean ot eat it لیس زدن کانون زبان ایران - Reach3
band of leather that is put around an animals کانون زبان ایران
. A wound or an opening made With knife کانون زبان یران
. The foot of animal such as dogs کانون زبان ایران
you get tired
You are tired
We are tired
I got tired
پیامبر اکرم و جانشینانش
الگو نمونه پیامبر اسلام در قرآن به عنوان اسوه نیکو شناخته می شود
بداخلاقی، بدخویی، تندمزاجی، سودا، سودایی، عصبانیت، عصبیت، غضب
مهربانی
پناه
منم نمیدونم فهمیدید بگید
نام دیگر کوه سراندیب که حضرت آدم بدانجا افتاد.
بخار
یک دهانه برخوردی در ماه است.
پود
کلاهخود
اسبان یا اسبان که بلگام و رسن کشند آنها را و سوار نشوند.
رشوه، کوت
استفاده، بهره، دخل، ربح، صرف، صرفه، عایدی، فایده، فرع، مداخل، منفعت، نتیجه، نزول، نفع، محصول، حاصل، ثمره
پا
شوید، شود
بیماری زالی
پیر و سپید موی
رها شده نجات یافته
دو جهان این دنیا و دنیای آخرت
در شعر رستگاری از فردوسی به معنای باشی "بوی در دو گیتی ز بد رستگار"
در شعر رستگاری پایه هفتم مصیبت و بلا به دام تشبیه شده است
مخفف چون میتواند معنی اگر هم بدهد
به یقین مسلما به طور حتم
شهامت
گیرایی
تلاش و اراده
نام یکی از شهدا
بیماری
عاشق دل داده
عزیز
عزیزان
بلندمرتبه
کسی که با ظلم مبارزه میکند
پیشرفت
پیشوا، رهبر
destroy is the opposite of build کانون زبان ایران
A ditch is a long narrow hole کانون زبان ایران
interior means inside کانون زبان ایران reach3
rescue means save from danger کانون زبان ایران rech3
debris is broken pieces of something big کانون زبان ایران reach3
occur is a synonym for happen. کانون زبان ایران ترم 3Reach
چسبیدن تیر از نشانه
منم نمیدونم فهمیدید بگید
همان قوچ
میوه ای زرد رنگ شبیه زردآلو
مسواک
( اسم ) ۱ - زمانی که از طلوع آفتاب آغاز و به غروب ختم شود نهار روج مقابل شب لیل . یا روز امید و بیم قیامت رستاخیز . یا روز بخیر سلام و تعرفی است که د ...
کاج
سوز
خودمونی جوجه کباب
ارتش، جند، جوخه، جیش، خیل، رژیمان، سپاه، عسکر، قشون، گروه، لشکر، هنگ
جفت، شوهر، شوی، مرد، مزدوج، همسر،
شل مغز شیرین عقل
سنگی که پرفسور فوستل در کتاب ماجراهای تن تن کشف کرد
کسی که درد داره میگه اااووووفف
وقتی یه جمه یا تیکه سنگین میگن بعدش سوسماز میگن اسم یه آهنگ هم هست
حشره ای چندش
الاغ بزرگ
کسی که شانس زیادی دارد
سر گردان، متغیر، دمدمی مزاج، نامنظم، متلون
frequently Means happening often and many times کانون زبان ایران reach3
اصرار پافشاری
کلاه گذاشتن، زیر قول زدن، بتعهد خود عمل نکردن
A dude ranch is a holiday farm in the U. S reach3 کانون زبان ایران
گاوچران دختر
گاوچران مرد
واحد اندازه گیری زمین معادل 4047 مترمربع an acre is a unit for measuring land equal to 4047 reach3 کانون زبان ایران
ارادت، خلوص، صدق
از خوشمزه ترین غذاهای ایرانی یکی از سبزیجات موجود در این خورش: شمبلیله که بیشتر بوی آن وابسته به همین سبزی هست
رولت روسی نوعی شرط بندی بر زندگی یا مرگ به وسیله هفت تیر است.
نسخه موبایلی بازی فیفا بازیش رو به سختی میشه دانلود کرد از این سایت میتونید انلود کنید: https://www. farsroid. com/fifa - soccer/
جنگ قبایل از بازی های بسیار محبوب در جهان که توسط سوپرسل ارائه شده
free fair آتش آزاد آتش به اختیار اسم یکی از بازی های محبوب آنلاین است که به سبک بتل رویال است
یکی از بهترین بازی های جنگ و تیر اندازی
از بهترین بازی های دنیا که توسط اپیک گیمز ارائه شده و به صورت بتل رویال هستش یعنی باید برای بقا بجنگی و مبارزه کنی
غذای چربی که معمولا برای صبحانه خورده می شود و سنگین هم هست خیلی ها دوست ندارن ولی به نظر من خیلی خوشمزه است
یکی از بهترین بازی های جهان که توسط سوپرسل ارائه شده
جناب خان شخصیتی عروسکی است که ابتدا در مجموعه نمایش خانگی کوچه مروارید در نقش لبو فروش آبادانی و سپس در سری دوم و سوم و پنجم و ششم مجموعه خندوانه به ...
غذا خوردنی فود برگردانده کود فارسی است . کود در فارسی باستان به معنی غذا بوده است و منظور از کود دادن به درخت غذا دادن به آن بوده است کلمه کود در عر ...
اصطلاح به معنای:help، کمک
ﺩیوث ﻧﺎﻡ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻫﺎﻥ ﺑﺎ ﻏﯿﺮﺕ ﺑﺰﺭﮒ ﺳﺎﺳﺎﻧﯽ بوﺩ ﮐﻪ ﺩﺭ جنگ هاﯼ ﭘﯿﺎﭘﯽ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺍﻋﺮﺍﺏ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﮔﯽ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﺎﺭ ﻫﺎ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺷﮑﺴﺖ ﺩﺍﺩ
A ceremony is a formal public event کانون زبان ایران
A contest is a game to find out who is the best کانون زبان ایران
. "Competition is a synonym for "race
کانون زبان: glasses like telescopes دوربین دو چشمی شکاری
مایع حیات
اتاقک مشبک فلزی یا چوبی که بر روی آرامگاه پیشوایان دینی میگذارند
کانون زبان ترم rech3 excellent
Stop trying to do something
کنار کشیدن تسلیم شدن پا پس کشیدن
محلات😂
پارچه ٔ چهارگوشه میان تنبان و شلوار.
خوراک، طعام، غذا
شوشتَر در استان خوزستان واقع شده است. این شهر دارای تاریخ و تمدنی کهن است و زبان بیشتر مردم فارسی ( گویش شوشتری ) است.
مصدر دیگر است برای خلوف و خلفة
غذا و خوردنی
آقا ارباب خواجه سرور رییس
زیان، ضرر، بدی، \ مضر، بد، زیان اور
معنی: حرف، خط، ادبیات، نامه، مراسله، نویسه، موجر، دانش، کاغذ، عریضه، مرسوله، حرف الفباء، حرف چاپی، اثار ادبی، اجازه دهنده، با حروف نوشتن، با حروف علا ...
کوچک دارای حجم و ابعاد کم
نوعی شیرینی که با شیر، شکر، کاکائو، و افزودنی های دیگر درست می کنند.
یک منطقه مسکونی در آلمان است
چرند جلف
spider ( اسم ) عنکبوت، خون اشام، کارتنه، کارتنک leech ( اسم ) مزاحم، حجامت، خون اشام، زالو، انگل، خفاش خون اشام، اسباب خون گیری bloodsucker ( اسم ...
تهران پایتخت ایران
شکوه و شکایت گلایه
آزاد، آسوده، خلاص، راحت، رها
جدایی دوری هجر هجران
کشک
کابینت گنجه
اخلاق، جبلت، خاصه، خصلت، سرشت، طبع، طبیعت، عادت
دانشمند زاهد پرهزکار اسم قشنگ خودم😎😀😂
فهم و یادگیری در عربی به معنی به دست آوردن است.
مرکز استان البرز، مرکز شهرستان کرج و یکی از کلان شهرهای ایران است
به معنای کوزه گر است و فامیلی شخصیت اصلی فیلم هری پاتر
تعریف زیستی: یاخته ( سلول ) کوچک ترین قسمت بدن هر موجود زنده است یاخته ها واحد ساختار و عمل هستند معنی: یاخته، اتاق، زندان
サッカー= فوتبال
پیراهن بافتنی لباس کاموایی سویشرت ژاکت
ریشه کلمه: خبر معنی: خبردهنده، آگاه کننده. همخانواده ها: خبر اخبار مخابرات
آموزگار معلم استاد در سریال قهوه تلخ اگر دقت کرده باشید فردی هست که لقب اتابک را دارد که به معنای وزیر اعظم است
مشاور، مشیر، کارشناس
جمله هایی که از جنبه های دیگر دیده می شود و خنده دار است
تصویر جالب و خنده دار
کلمه انگلیسی: football به معنای توپ و پا از بازی های محبوب و رایج است که در بازی های رسمی دو تیم یازده نفر در مقابل هم بازی می کنند بازیکنان: دروازه ...
احمق خنگ گیج تهی مغز
یکی از ظروف سنتی شمال ایران باهاش میشه خورش های خوشمزه ای از جمله باقالا قاتوق درست کرد😀 البته این کلمه برای توهین هم به کار میره ( برای افراد بی ش ...
خوج: گلابی جنگلی که در شمال ایذان مخصوصا رشت پیدا میشه در همان شمال ایران از کلمه خوج برای توهین کردن هم استفاده میشه
سیب زمینی ورقه ای برشته نازک و خوشمزه
سرافکنده، سر به زیر، شرمسار، شرمگین، شرمنده
احمق دیوانه عقب مونده شل مغز
جمع کنز کنز:گنج کنوز: گنج ها
دراز، دور، طولانی
از بهترین کارتوناست حتما تماشا کنید
یکی از گروه های هاگوآرتز در فیلم تخیلی هری پاتر
یکی از گروه های هاگوآرتز در فیلم تخیلی هری پاتر
یکی از گروه های مدرسه هاگوارتز در فیلم تخیلی هری پاتر
بهترین مترجم و فرهنگ لغت ایران👌
یادگرفتن یا یاد دادن
طلاق: جدا شده رهانیده جفتی که از هم جدا شده اند
ادامه زندگی زیستن حیات راز بقا: چگونگی تلاش برای ادامه زندگی
باحال عالی خفه کننده
" فرا ، ابر " فراسدا = مافوق صوت فرامشیمن = مافوق بشر فراسرشتیک = مافوق طبیعی ارشد، بالادست، رئیس، برتر، بالاتر، بالا، ورا