خفن

لغت نامه دهخدا

خفن. [ خ َ ] ( ع اِ ) استرخای شکم. ( منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( از لسان العرب ) ( از اقرب الموارد ).

مایه هیبت یا حرمت , پر از ترس و بیم , حاکی از ترس , ناشی از بیم , وحشت آور , ترس آور
گهگاه در معنای بسیار خوب هم بکار برده می شود. برای مثال فیلم خفنی بود به این معنا که فیلم بسیار خوبی بود.

فرهنگ فارسی

استرخای شکم

گویش مازنی

/Khaffan/ گردن بند

دانشنامه عمومی

خفن (روستا). جفن ( به هلندی: Geffen ) یک منطقهٔ مسکونی در هلند است که در ماسدونگ واقع شده است. [ ۱] جفن ۴٬۵۶۷ نفر جمعیت دارد.
عکس خفن (روستا)عکس خفن (روستا)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

اصطلاحات و ضرب المثل ها

معنی اصطلاحات عامیانه و امروزی -> خفن
عالی، بی نقص، خوب و تحسین برانگیز، جالب و دیدنی، خیلی باحال و خوب. برای هر نوع اغراق به کار می رود. مثال: عجب ماشین خفنی داری !

پیشنهاد کاربران

واژه ی خَفَن که امروزه بسیار رایج است و به معنی ( عالی ) ، ( باحال ) ، ( توپ ) و ( فوق العاده ) به کار می رود و حال و هوای مثبتی هم به خود گرفته ، در اصل کلمه ای با بار منفی است و ریشه اش را می توان در کلمه ی� خفقان� جست و جو کرد.
...
[مشاهده متن کامل]

من فکر می کنم که اینگونه کاربرد از آنجا به دست آمده که گاهی ما برای نشان دادن نهایت عالی بودن یک چیز از واژه ی منفی استفاده می کنیم.
به خاطر می آورم که یک زمانی هم کلمه ی �وحشتناک� رایج شده بود مثلاً می گفتند:
به شکل وحشتناکی زیبا بود!
در زبان انگلیسی هم واژه ی ( hell ) . مثل کلمه ی خفن ماست. مثلاً می گویند:
He plays soccer like hell
( یعنی او به صورت خفنی فوتبال بازی میکنه ! )
پیرایه یغمایی
.

خفن ( یعنی همراه با حس ترس و احترام شدید ) : awful
پیشنهاد من برای معنای کلی خفن ، وصف صفتی از یک سوژه است که حاوی بار غیر منطقی و بهت آور در یک زمینه خاص مرتبط با آن سوژه باشد. اگر این تعریف خیلی طرفدار بیابد، آنگاه شاید بتوان گفت تعریف خفنی بوده است!
دختر خفن
خفن = Awesome
طرفه انگیز
لغت نامه دهخدا
خفن. [ خ َ ] ( ع اِ ) استرخای شکم. ( منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( از لسان العرب ) ( از اقرب الموارد ) .
مایه هیبت یا حرمت , پر از ترس و بیم , حاکی از ترس , ناشی از بیم , وحشت آور , ترس آور
...
[مشاهده متن کامل]

گهگاه در معنای بسیار خوب هم بکار برده می شود. برای مثال فیلم خفنی بود به این معنا که فیلم بسیار خوبی بود.
فرهنگ فارسی
استرخای شکم
گویش مازنی
/Khaffan/ گردن بند
اصطلاحات و ضرب المثل ها
معنی اصطلاحات عامیانه و امروزی - > خفن
عالی، بی نقص، خوب و تحسین برانگیز، جالب و دیدنی، خیلی باحال و خوب. برای هر نوع اغراق به کار می رود. مثال: عجب ماشین خفنی داری !

اصلا خفن در هیچ یک از واژه نامه ها ی فارسی نیامده ومعنی ندارد، حتی از واژه های عربی نیست گویا این واژه میان سرباز ها پدید آمده ، در سرباز خانه ها گاهی این چنین واژه هایی پدیدمی آیندمانند اسگول، هاشگول، اغذلوک، خفن، ایکبری، انگلفت، سوسول، فیت فیتی وغیره . این واژه ها را لات وپات ها بکار می برند وکاری به معنی آن ندارند،
...
[مشاهده متن کامل]

واژه باید ریشه ی معنایی داشته باشد وبا پس وند یا پیشوند یا میانوند یا ترکیب واژه ای پدیده آمده باشد یا از واژه های گذشته زبان یا باستانی باشد یا همراه بامعنی خود از زبانی بیگانه آمده باشد. . در غیر این صورت واژه نیستند.

خفن هیچ وقت از ریشه ی خفه نبود ، اوایلش کلا معنی خوفناک میداد ، از ریشه ی خوف بود ، خوف و خفن هم میگفتن ولی هیچ ربطی به خفگی نداشت، بعدها به مرور در جنبه های مثبت هم بکار برده شد. الان که کلا خفن یعنی عالی معنی ترسناک ازش برداشته شده
همیشه شاد وسلمت باش
Bitchin
بِچِّن
از بکار بردن این کلمات بیزارم و اینکه بعضی از مجریان تلویزیون هم از اینگونه کلمات بی رگ و ریشه و غیر ادبی استفاده می کنند ناراحت می شوم.
Badass/خفن
معمولا چیزهای حیرت بر انگیز، جذاب و خاص رو شامل میشه. . . .
با حال وترسناک که اغلب از بچه پاستوریزه های این زمونه شنیده می شود مثلاً به جای این که بگویند چه عکس زیبایی می گن چه عکس خفنی
اصطلاح:
Fresh
Lit
Savage
باحال
عالی
خفه کننده
Awesome
پسر خفن
خفن : داشتن ویژگی یا ویژگی های نیکی که غیر عادی است و رواج ندارد ؛ مثلاً ، وقتی می گوییم ماشین یا خودکار او خفن است ؛ یعنی ، ماشین یا خودمار او صفت نیکی دارد . صفتی خوبی مثل سرعت یا قدرت بالا که در دیگر ماشین ها یا خودکارها غیر عادی است و رواج ندارد .
...
[مشاهده متن کامل]

اگر کسی یک ماشینی گران بخرد که ویژگی دارد که عادی و رایج نیست ، آن ماشین خفن به تلقی می آید .


در فرهنگ کوچه و بازار سالهای 1370 - 1380 هجری شمسی در تهران، به یک چیز با حال و خوب و خوش منظر گفته میشود.
اخیراً این صفت برای نشان دادن هر چیز عجیب، ترسناک و . . . هم به کار می رود. نکته این صفت این است که قدری مبالغه در درون خود دارد.
...
[مشاهده متن کامل]

مثال1: "پسر چه ماشین خفنی!"
در این مثال خفن به معنی پیشرفته و گران قیمت است و در کل جهت نشان دادن کمال چیزی به کار رفته است.
مثال2: "من مشروب می خورم اما قرص و شیشه رو دیگه شرمندم. بابا شما خیلی دیگه خیلی خفنید. "
خفن در اینجا به معنی منتهی الیه و حد نهایت هر چیزیست حتی اگر آن چیز نکوهیده و نا صواب باشد.

کف کردن، بُریدن، سنکوپ!
خَفَن - واژه فارسی، در گویش بازاری و تهرانی ( کوچه بازاری ) -
خَف: کوتاه شده خفه
_َ_ ن: ضمیر سوم شخص جمع، پسوند دارندگی!
مانند: مردن، خوردن، بِخرن، خوبن، بگن و. . .
یعنی خفه شدن بر اثر چیزی یا کسی ( به اصطلاح سنکوپ کردن! )
که در گذشت زمان این معنی را پیدا کرده است:
زیاد، فراوان - مهیب، ترسناک - خوب، عالی، بهترین، جالب، زیبا، چَنیم! -
شگفت آور، حیرت انگیز، چشمگیر، تماشایی، دیدنی، شاهکار، کولاک، معرکه! -
بزرگ، گُنده، تُپُل، شاخ! - باحال، سرحال، شوخ و شنگ!
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٣)

بپرس