پیشنهاد‌های میثم علیزاده لشکانی (٢,٥٠٧)

بازدید
٦,٣٠٣
تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

● اگر وصل باشه: bang - up یعنی خیلی عالی ● صدمه زدن ● به زندان انداختن ● bang up to date : مدرن و به روز نگه داشتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

قابلیت جستجو

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

به ترتیب وقوع

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

● ورود، ورددی ● واژه نامه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

● مجله تخصصی ● دفتر وقایع روزانه شخصی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

سردرگم بودن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

Got support حمایت شدن، تایید شدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

تفکر خلاق، طرز فکر منحصر به خود شخص مترادف: creative thinking

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

● پایین رفتن ( آمدن ) ، مثلا قیمت چیزی یا حتی ریشه یک درخت! ● ثبت شدن ( به عنوان رکورد یا اطلاعات در جایی ) ● پیش رفتن، رخ دادن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

جواب دادن ( کار یا ایده )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

●انجام کار یا بیان ایده ای که قبلا هم انجام شده و هیچ برتری خاصی نسبت به قبل نداره ● دوباره شروع کردن، بحث درباره موضوعی که قبلا هم صحبت شده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

● گنجاندن، عضو کردن ( البته اسم است ) ● فرد یا چیزی که مورد شمول قرار گرفته

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

Scoff تند تند خوردن و قورت دادن، البته معنی "به سخره گرفتن" هم میده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

Manure

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

Likewise

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

Dig up

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

Well - manicured

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

هلدینگ

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

ارضا کننده ( چون فکر میکنی کار مهم و با ارزشی انجام دادی )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

● تحکیم کردن ● یکی کردن، ترکیب کردن به منظور تاثیر بیشتر یا راحتی کار

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

چند کار را با هم انجام دادن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

شبکه ارسال و دریافت اطلاعات و سیگنال ها ( چه رادیویی و چه اینترنتی )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

نقد، گزارش انتقادی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

تقویت و تضعیف یک سری از مسیر های عصبی در مغز با توجه به نوع اطلاعات دریافتی و مدتی که در معرض آن قرار دارند

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

قسمتی از مغز ( قسمت بالای پیشانی ) که کنترل عملکردهای ادراکی را بر عهده دارد.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

● سهل انگار، بی خیال ( در مورد انسان ) ● سرسری ( در مورد موضوع یا حس )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

بی قرار ( در مورد انسان ) ، با تکرار آزار دهنده ( در مورد یک عمل یا صدا )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

● بعدش هر چی اومد یعنی "اون هم" یا " " آن نیز همینطور"

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

● مورد بحث و بررسی قرار دادن ● کاوش کردن، اکتشاف کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

دل نگران، دلواپس

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

دار و دسته، طایفه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

● چهچه زدن پرنده ● ور ور کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

● بی مزه، بی نمک ( در مورد خوراک ) ● ملال آور، بی مایه ( در مورد موضوع )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

● قدرت تصمیم گیری ● طرح نوآورانه ● ابتکار عمل ● پیش نویس

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

● شکاف و سوراخی که بشه چیزی توش انداخت ( مثل سوراخ سکه برای تلفنای عمومی قدیما ) ● فرجه، بازه زمانی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

به نوبه خودت

پیشنهاد
٠

بهترین بهره را از چیزی بردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

آشکار، هویدا

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

به واقعیت مبدل شدن، به وقوع پیوستن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

متضاد ( معمولا وقتی که این تضاد جذاب و جالب باشه )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

● پره های شخم زنی زمین ● شخم زدن □ در امریکن میگن plow , در معنای فعل اگر حرف اضافه بگیره میتونه معانی دیگه داشته باشه، مثلا: Plough ahead: راه خود ر ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

مواد خوراکی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

● در هم کوبیدن Whup هم نوشته میشه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

جدا شدن از یک جسم جامد با قرار گرفتن در معرض آب، نشت مواد جامد به داخل مایع

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

یک شبه فلز که در گروه فسفر، نیتروژن و آرسنیک در جدول اتمی قرار دارد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

● هر گونه غذای دریایی که پوسته نیمه سختی داره رو شلفیش میگن، انواع خرچنگا، میگو حتی، انواع صدف ها . . .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

● به کار اومدن، بر روی کار اومدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

در حد و اندازه چیزی بودن، به اندازه کافی خوب بودن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

آدمکشی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

ریشه دواندن، جا خشک کردن