پیشنهاد‌های میثم علیزاده لشکانی (٢,٣٦٨)

بازدید
٢,١١٣
تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

دقیقا همون چیزی که میخوای، همونی که دوست داری ( چیزی که در بارش میدونی و بهش علاقه داری )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

دقیقا همون چیزی که میخوای، همونی که دوست داری

پیشنهاد
٢

چیزی راه بیفته، کار کنه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

چیزی بالا بیاد، کار کنه، راه بیفته

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

این نظر منه، از نظر من، من که اینجوری فکر میکنم. . .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

در اولین فرصت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

● جبران کردن قیمت یا مقدار چیزی ● ظاهر چیزی را بهتر کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

● نزدیک بین ● تنها در نظر گیرنده اتفاقات نزدیک، کوتاه مدت ○ البته بهتره " کوته فکر" یا "کوته نظر" نگیم، چون اون یعنی دیدگاه سطح پایین که narrow - min ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

مدیر مسئول

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

● منطقه ای که نسبت به اطرافش متمایز است ● وصله ( چه پارچه ای چه تکه ای از برنامه دیگر که باعث عملکرد بهتر آن میشود ● ارتباط دادن سیستم های الکتریکی ی ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

● اگر وصل باشه: bang - up یعنی خیلی عالی ● صدمه زدن ● به زندان انداختن ● bang up to date : مدرن و به روز نگه داشتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

قابلیت جستجو

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

به ترتیب وقوع

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

● ورود، ورددی ● واژه نامه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

● مجله تخصصی ● دفتر وقایع روزانه شخصی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

سردرگم بودن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

Got support حمایت شدن، تایید شدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

تفکر خلاق، طرز فکر منحصر به خود شخص مترادف: creative thinking

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

● پایین رفتن ( آمدن ) ، مثلا قیمت چیزی یا حتی ریشه یک درخت! ● ثبت شدن ( به عنوان رکورد یا اطلاعات در جایی ) ● پیش رفتن، رخ دادن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

جواب دادن ( کار یا ایده )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

●انجام کار یا بیان ایده ای که قبلا هم انجام شده و هیچ برتری خاصی نسبت به قبل نداره ● دوباره شروع کردن، بحث درباره موضوعی که قبلا هم صحبت شده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

● گنجاندن، عضو کردن ( البته اسم است ) ● فرد یا چیزی که مورد شمول قرار گرفته

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

Scoff تند تند خوردن و قورت دادن، البته معنی "به سخره گرفتن" هم میده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

Manure

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

Likewise

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

Dig up

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

Well - manicured

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

هلدینگ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٤

ارضا کننده ( چون فکر میکنی کار مهم و با ارزشی انجام دادی )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

● تحکیم کردن ● یکی کردن، ترکیب کردن به منظور تاثیر بیشتر یا راحتی کار

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

چند کار را با هم انجام دادن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

شبکه ارسال و دریافت اطلاعات و سیگنال ها ( چه رادیویی و چه اینترنتی )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

نقد، گزارش انتقادی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

تقویت و تضعیف یک سری از مسیر های عصبی در مغز با توجه به نوع اطلاعات دریافتی و مدتی که در معرض آن قرار دارند

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

قسمتی از مغز ( قسمت بالای پیشانی ) که کنترل عملکردهای ادراکی را بر عهده دارد.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

● سهل انگار، بی خیال ( در مورد انسان ) ● سرسری ( در مورد موضوع یا حس )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

بی قرار ( در مورد انسان ) ، با تکرار آزار دهنده ( در مورد یک عمل یا صدا )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

● بعدش هر چی اومد یعنی "اون هم" یا " " آن نیز همینطور"

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

● مورد بحث و بررسی قرار دادن ● کاوش کردن، اکتشاف کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

دل نگران، دلواپس

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

دار و دسته، طایفه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

● چهچه زدن پرنده ● ور ور کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

● بی مزه، بی نمک ( در مورد خوراک ) ● ملال آور، بی مایه ( در مورد موضوع )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

● قدرت تصمیم گیری ● طرح نوآورانه ● ابتکار عمل ● پیش نویس

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

● شکاف و سوراخی که بشه چیزی توش انداخت ( مثل سوراخ سکه برای تلفنای عمومی قدیما ) ● فرجه، بازه زمانی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

به نوبه خودت

پیشنهاد
٠

بهترین بهره را از چیزی بردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

آشکار، هویدا

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

به واقعیت مبدل شدن، به وقوع پیوستن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

متضاد ( معمولا وقتی که این تضاد جذاب و جالب باشه )