descendants


معنی: زادگان
معانی دیگر: احفاء قانون ـ فقه : اولاد

جمله های نمونه

1.
اعقاب،فرزندان،پسینیان

2. the descendants lost the grandeur of the people who first settled here
نسل های بعدی بزرگ منشی مردمانی که ابتدا در اینجا ساکن شدند را نداشتند.

3. we are the descendants of mashallah khan
ما از تبار ماشاالله خان هستیم.

4. The coastal areas were occupied by the descendants of Greek colonists.
[ترجمه گوگل]نواحی ساحلی توسط نوادگان استعمارگران یونانی اشغال شده بود
[ترجمه ترگمان]مناطق ساحلی توسط نوادگان مهاجران یونانی اشغال شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They are descendants of the original English and Scottish settlers.
[ترجمه گوگل]آنها از نوادگان مهاجران اصلی انگلیسی و اسکاتلندی هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها نوادگان مهاجران اصیل انگلیسی و اسکاتلندی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They claim to be descendants of a French duke.
[ترجمه گوگل]آنها ادعا می کنند که از نوادگان یک دوک فرانسوی هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها مدعی هستند که از نوادگان یک دوک فرانسوی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Many of them are descendants of the original settlers.
[ترجمه گوگل]بسیاری از آنها از نوادگان مهاجران اصلی هستند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از آن ها نوادگان مهاجران اصلی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They are the descendants of Queen Victoria.
[ترجمه گوگل]آنها از نوادگان ملکه ویکتوریا هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها نوادگان ملکه ویکتوریا هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She appears only to male descendants of the family who slaughtered her own long ago, dumping their bodies in Lake Darmstadt.
[ترجمه گوگل]او فقط برای نوادگان مذکر خانواده ای ظاهر می شود که مدت ها پیش خود او را سلاخی کردند و اجسادشان را در دریاچه دارمشتات انداختند
[ترجمه ترگمان]او فقط به نوادگان مذکر خانواده ای می رسد که سال ها پیش خودش را قتل عام کرده و اجسادشان را در دریاچه دارمشتات مستقر کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. These were the descendants of Bunbury.
[ترجمه گوگل]اینها نوادگان بانبری بودند
[ترجمه ترگمان]این ها نوادگان Bunbury بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. For centuries, their descendants led a harsh and precarious existence, relying heavily on the sea to provide food.
[ترجمه گوگل]برای قرن ها، نوادگان آنها زندگی سخت و متزلزلی داشتند و برای تهیه غذا به شدت به دریا متکی بودند
[ترجمه ترگمان]برای قرن ها، نسل آن ها زندگی سختی و نامطمئن داشتند و به شدت به دریا متکی بودند تا غذا فراهم کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In many ways the Aphrodisians were the direct descendants of Hellenistic and, more specifically, Pergamene sculpture.
[ترجمه گوگل]آفرودیسی ها از بسیاری جهات فرزندان مستقیم مجسمه سازی هلنیستی و به طور خاص تر پرگامنی بودند
[ترجمه ترگمان]از بسیاری جهات، Aphrodisians، نوادگان مستقیم هلنیستی بودند و به طور خاص مجسمه سازی Pergamene بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Against these historical profanities, the descendants of those colourfully dressed figures in Roberts' lithographs stood no hope.
[ترجمه گوگل]در مقابل این ناسزاهای تاریخی، نوادگان آن چهره های رنگارنگ در سنگ نگاره های رابرتز هیچ امیدی نداشتند
[ترجمه ترگمان]در برابر این profanities تاریخی، نوادگان those که لباس پوشیده بودند هیچ امیدی نداشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. By 1500, however, peoples thought to be descendants of the Athapaskans had moved south.
[ترجمه گوگل]با این حال، تا سال 1500، مردمی که تصور می‌شد از نوادگان آتاپاسکان‌ها باشند به جنوب کوچ کردند
[ترجمه ترگمان]با این حال، تا سال ۱۵۰۰، مردم گمان می کردند که نوادگان the به سمت جنوب حرکت کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Your article made it to a Woodson descendants list on the Internet of which I am a recipient.
[ترجمه گوگل]مقاله شما به فهرستی از نوادگان وودسون در اینترنت راه یافت که من گیرنده آن هستم
[ترجمه ترگمان]مقاله شما آن را به لیست نوادگان Woodson در اینترنت تبدیل کرده است که من گیرنده آن هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

زادگان (اسم)
posterity, descendants, descendents

تخصصی

[حقوق] وارث، بازماندگان، اخلاف

انگلیسی به انگلیسی

• posterity; all the offsprings to the remotest degree of a particular person; future generations

پیشنهاد کاربران

در ادبیات می تواند به معنی " مشتقات یک کلمه " باشد.
Cord - means “heart, ” and each of these cord - descendants has something to do with the heart, at least figuratively
بازماندگان
نوادگان

بپرس