پیشنهاد‌های میثم علیزاده لشکانی (٢,٥٠٧)

بازدید
٦,٣٠١
تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

● لرزان ● غیرقطعی ● آشفته و نگران

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

دوستان دقت کنن که این کلمه صفت نیست بلکه اسم هست، به معانی: ● ماده خارش آور یا دردزا ● دردسرساز

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

● همه جوره

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

● صفت: دارویی ● اسم: شرکت دارویی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

● شکل شانه و پشت و گردن، وضعیت نشستن و یا ایستادن ● موضع، رویکرد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

● سفتی، سختی، اسپاسم ( عضلانی ) ● سخت بودن ( در برقراری ارتباط با طرف ) ، رسمی و جدی بودن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

Informed by: با توجه به . . . ، با در نظرگرفتنِ . . . ، با علم به. . .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

مستقیم به سراغ چیزی رفتن ( در واقع برگشتن ) که قبلا توش بودی یا در اون فعالیت داشتی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

تحلیل رونده، رو به نزول

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

کیف کردن، حال کردن ● مخصوصا چیزی که باعث حال گیری از کس دیگه میشه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

فرا گرفتن، آکندن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

چیره دست

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

در خدمتم، بفرمایید ( صحبت کنید یا بپرسید )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

neuroticism

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

Entitlement

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

Driven

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

Authoritative

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

Unyielding

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

Potent

پیشنهاد
٠

Re - enact

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

Cursory Superficial

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

Shrug off

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

Connotation

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

Slap a label on

پیشنهاد
٣

as such

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

Get rid of Get away with

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

Cerebral

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

Confrontation

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

Pampered, spoilt

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

نزاع، بگو مگو

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

Disperse

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

Lay people Ordinary people

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

● مواجه شدن به منظور حل موضوعی ● تکل ( کردن )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

● آستانه، حد ( مربوط به آغاز چیزی ) ● محدوده قبل از ورودی یک ساختمان یا اتاق ( مثلا آستانه در )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

اگر رکود اقتصادی منظور باشد : Downturn

پیشنهاد
٠

Used to درسته خانم اکبرپور، البته میتونیم بگیم: I was a teacher back then.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

شعله، زبانه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

● زبانه کشیدن ( آتش ) ● گشاد شدن، عریض شدن ● بدتر شدن ( درد، خشم، . . . )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

کاملاً و فقط، تنها و تنها

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

بعدا به معنی خداحافظ ( مثل پشت تلفن از کسی خوشت نمیاد و نمیخوای حرف بزنی یا وقت نداری میگی بعداً. . . . . )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

مدت طولانی بعدش

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

تصور میشود که. . . ، اینطور گفته میشود که. . . ،

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

●نگارک، آیکون در کامپیوتر ● سمبل، مظهر، نماد ● نگاره و نقش مقدس از فردی ( معمولا بر ردی چوب ) که در مذهب ارتدکس مرسوم است

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

دوزنده ( نقش بر روی پارچه )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

● هم وطن ● مردم روستای، افراد غیرشهری

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

روی هم بافته شده، داری لایه های مختلف پارچه روی هم که بهم کوک خوردن و یا دوخته شدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

گرم و پذیرا بودن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

با وجدان بودن در عمل، وظیفه شناسی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

● ناز نازی بار آوردن، به طور ویژه با کسی رفتار کردن ● حال دادن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

یک مباحثه در مورد اینکه رفتار، کردار و شخصیت افراد مربوط به ذات آنهاست یا نحوه پرورش آنها