leach

/ˈliːt͡ʃ//liːt͡ʃ/

معنی: صافی، شستن، از صافی گذراندن، صافی کردن
معانی دیگر: آب شویی کردن یا شدن (برای جدا کردن مواد معدنی و غیره)، فروشویی کردن، کانه شویی کردن، (خاک - در اثر آب شویی) مواد مغذی خود را از دست دادن، فرو شست شدن، (با گذراندن از شن یا خاک و غیره) پالودن، بیزیدن، پالاییدن، حل و شسته و برده شدن، (اسباب سرند مانندی که برای به دست آوردن قلیاب و غیره خاکستر در آن می ریزیدند و فروشویی می کنند) پالایه، رجوع شود به: leech

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: leaches, leaching, leached
(1) تعریف: to extract (soluble matter) by means of a percolating liquid.

- All the valuable minerals were leached from the soil.
[ترجمه گوگل] تمام مواد معدنی با ارزش از خاک شسته شد
[ترجمه ترگمان] تمام مواد معدنی ارزشمند از خاک بیرون امده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: to remove soluble matter from (a substance) by percolation.

- The machine leaches ore.
[ترجمه گوگل] دستگاه سنگ معدن را شستشو می دهد
[ترجمه ترگمان] ماشین سنگ معدن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: to pass or percolate (a liquid) through something, such as soil or rock.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
(1) تعریف: of a mineral, to be extracted or dissolved by a percolating liquid.

(2) تعریف: to yield or give up soluble matter by the same process.

(3) تعریف: to pass or percolate through something, such as water or other liquids.
اسم ( noun )
مشتقات: leachable (adj.), leachability (n.)
(1) تعریف: the act or process of percolating a liquid through a substance to remove the soluble constituents.

(2) تعریف: the permeable container or vessel used in such a process.

(3) تعریف: the substance through which percolating liquid is passed, or the material extracted by percolation.

جمله های نمونه

1. to leach an ore
خاک معدنی را آب شویی کردن

2. Mr Leach is on holiday and was not available for comment.
[ترجمه گوگل]آقای لیچ در تعطیلات است و برای اظهار نظر در دسترس نبود
[ترجمه ترگمان]آقای لیچ در تعطیلات است و برای اظهار نظر در دسترس نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Nitrates leach from the soil into rivers.
[ترجمه گوگل]نیترات ها از خاک به رودخانه ها شسته می شوند
[ترجمه ترگمان]Nitrates از خاک به درون رودخانه ها وارد می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Jim Leach of Iowa, a leading Republican moderate.
[ترجمه گوگل]جیم لیچ از آیووا، میانه‌روی جمهوری‌خواه پیشرو
[ترجمه ترگمان]\"جیم لیچ\"، یک جمهوری خواه پیشرو در ایالت آیووا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Jim Leach are mentoring youths in the juvenile justice system.
[ترجمه گوگل]جیم لیچ جوانان را در سیستم قضایی نوجوانان راهنمایی می کند
[ترجمه ترگمان]نقش جیم لیچ، آموزش نوجوانان در سیستم دادرسی نوجوانان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Leach was charged with sexual assault, which is a felony in Connecticut.
[ترجمه گوگل]لیچ به تجاوز جنسی متهم شد که یک جنایت در کانکتیکات است
[ترجمه ترگمان]leach متهم به تجاوز جنسی بوده که در Connecticut جرم محسوب میشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Leach has written many popular manuals on childcare.
[ترجمه گوگل]لیچ کتابچه راهنمای محبوب بسیاری در مورد مراقبت از کودکان نوشته است
[ترجمه ترگمان]لیچ بسیاری از کتاب های مشهور را در مورد مراقبت از کودکان به نگارش درآورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Leach had no difficulty getting press coverage for his stunts.
[ترجمه گوگل]لیچ هیچ مشکلی برای پوشش خبری بدلکاری خود نداشت
[ترجمه ترگمان]leach هیچ مشکلی برای استفاده از coverage برای stunts نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Leach was no stranger to Niagara stunts.
[ترجمه گوگل]لیچ با بدلکاری های نیاگارا غریبه نبود
[ترجمه ترگمان] leach هیچ غریبه ای با آبشار \"نیاگارا\" نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Hill swam out to haul Leach to shore and retrieve the barrel.
[ترجمه گوگل]هیل شنا کرد تا لیچ را به ساحل بکشد و بشکه را بازیابی کند
[ترجمه ترگمان]هیل با شنا خود را به ساحل رساند و به ساحل نزدیک شد و بشکه را به دست گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. For some minutes Harry sat extremely still to leach the sting.
[ترجمه گوگل]برای چند دقیقه هری بی‌حرکت نشست تا نیش را بیرون بیاورد
[ترجمه ترگمان]هری چند دقیقه بی حرکت ماند تا نیش زنبور را بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In spite of these coverings, the drug may leach out.
[ترجمه مریم] علیرغم این پوششها، دارو ممکنه نشت کنه.
|
[ترجمه گوگل]با وجود این پوشش ها، دارو ممکن است خارج شود
[ترجمه ترگمان]به رغم این پوشش، مواد ممکن است از بین برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The firm of Lorimer and Leach was long established in Fitzwilliam Square.
[ترجمه گوگل]شرکت Lorimer and Leach مدت‌هاست در میدان فیتزویلیام تأسیس شد
[ترجمه ترگمان]شرکت of و لیچ مدتی بود که در میدان فیتزویلیام تاسیس شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This will leach out the poisons of the raw pork sausage!
[ترجمه گوگل]این سموم سوسیس خام خوک را از بین می برد!
[ترجمه ترگمان]! این سموم گوشت خوک خام رو از بین میبره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. She identified the most likely candidate as Leach, who, she said, had agreed to accept her nomination.
[ترجمه گوگل]او محتمل ترین نامزد را لیچ معرفی کرد که به گفته او، با پذیرش نامزدی او موافقت کرده است
[ترجمه ترگمان]او مهم ترین نامزد را از نظر لیچ، که او گفت، قبول کرده بود که نامزدی وی را بپذیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

صافی (اسم)
filter, gloss, clearance, serenity, purity, smoothness, strainer, colander, leach, limpidity, scumble

شستن (فعل)
wash, scour, leach, deterge, launder, elute

از صافی گذراندن (فعل)
leach, filtrate

صافی کردن (فعل)
leach

تخصصی

[عمران و معماری] فروشستن
[زمین شناسی] فرو نشستن
[آب و خاک] شستن

انگلیسی به انگلیسی

• percolation of a substance to remove soluble matter; strainer, filter, vessel used in leaching; substance which has been leached
strain, filter, remove soluble matter from a substance by means of percolation

پیشنهاد کاربران

leak نشت کردن
leach جدا کردن و پالودن، صافی کردن
جدا شدن از یک جسم جامد با قرار گرفتن در معرض آب، نشت مواد جامد به داخل مایع
در شیمی، فروشویی، شستشو
نشت کردن

بپرس