پاسخهای محمد فروزانی (٢,١٩٠)
اگه بخوام به انگلیسی بگم طرف پایه یه کاریه چطوری باید بگم. ممنونم
- Be game. Example: he’s game for similar challenge. - Be up for something. Example: We're going clubbing tonight if you're up for it. - Be in. Example: I am gonna watch a movie tonight, who’s in? Be down for something. Who is down for a movie? - Be into something Example: He’s really into cinema.
ضرب المثل فارسی معادل برای جمله ی زیر "A bird in the hand is worth two in the bush."
- کاچی بهتر از هیچی - گنجشکی که به دست است بهتر از باز پریده است - گنجشک نقد به از طاووس نسیه - سیری ( حلوای سیاه بی ارزش که تنها برای پر کردن شکم از شر گرسنگی می خورد و بس ) نقد به از حلوای نسیه - موش زنده به از گربه مرده است - سیلی نقد به از حلوای نسیه - حال را بچسب، فردا را کسی ندیده است - کرمی به کفت به که کلنگی به هوا - خولی به کفم به که کلنگی به هواست
در حقیقت عبارت اصلی at you بوده است. وقتی بعد از صدای "t" که صدای توقفی-دندانی است، یک semivowel مانند "y" یا /j/ قرار میگیرد. این دو صدا در هم ادغام میشود و صدای «چ» تولید میشود. توجه کنید که بحث در مورد حروف الف بای انگلیسی نیست بلکه در مورد صدا و آواهایی است که توسط این حروف تولید میشود. پس محصول ادغام این دو صدا موجب میشود که at you در خواندن at cha به گوش برسد.
هر دوی این افعال به معنی «بنظر رسیدن» هستند. اما در حالیکه look به معنای شکل ظاهری و یا چیزی است که از نظر ظاهری و فیزیکی بنظر میرسد (یعنی آنچه ما در بیرون میبینیم)، seem به آنچه که از نظر ذهن ...
یک کلمه ی انگلیسی معادل جمله ی To become less intense, excited, or angry
- mellow (out) - relax - calm (down) - settle (down) - chill out - loosen up - outspan - unwind - slacken - ease off - slack off - ….
اصطلاح عامیانه ی فارسی معادل " A cat has nine lives." چی میشه ؟
سگ-جون سخت جون سگ هفت جون داره (که معادل همون گربه نه جون داره هست)
لطفا یکی توضیح بده تاثیر ذهن ناخودآگاه در یادگیری زبان جدید چطوریه و اینکه چطوری ناخودآگاه رو برای یادگیری زبان جدید به خدمت بگیریم
وقتی زبان شناسان در مورد یادگیری ناخودآگاه یا ضمنی زبان صحبت می کنند، منظورشان یادگیری در حین خواب نیست بلکه، آنها در مورد یکی از جذاب ترین پدیده های ذهنی صحبت می کنند: توانایی یادگیری قوانین پیچیده و ...
بسته به شرائط و کانتکست این عبارت میتواند اشاره به حضور فیزیکی و یا ذهنی داشته باشد: - اینجایی یا نه؟ - میگیری چی میگم؟ - حواست به من هست؟ - داری چی میگم؟ - هستی؟
عبارت "I'm a sucker that way" رو چجوری ترجمه کنم؟ متن غیر رسمی و خودمانی هست.
- خوره چیزی بودن - دیوونه چیزی بودن - کشته مردهی چیزی بودن - جنون نسبت به انجام کاری داشتن - بی اراده برای انجام کاری بودن * کلمه sucker به معنی شیفته یا کشته مرده چیزی بودن است. جمله کامل مورد سؤال شما به معنی زیر است «دست خودم نیست، یه جورایی شیفته/کشته مرده/دیوونه/خورهی این کار (یا انجام دادن این کار) هستم.
از آنجایی که شما با توجه به فعالیتی که در سایت آبادیس دارید، به زبان انگلیسی مسلط هستید، من فقط متن انگلیسی و لینک مربوط به سایتی که از تفاوت این دو صحبت کرده را در اینجا میآورم. در صورت ضرورت ...
معنی ضرب المثل انگلیسی " the danger past, and God forgotten"
خطر که رفع شد، خدا به دست فراموشی سپرده شد. این عبارت برای انتقاد از افرادی استفاده می شود که فقط در مواقع بحران به دنبال کمک الهی هستند، اما از ایمان یا معنویت ثابتی برخوردار نیستند. - خرش که از پل گذشت همه چیز یادش رفت.
The university decided to give their ....... an honorary degree because she had always been most generous in her financial help.
جواب صحیح benefactor است: benefactor /ˈbɛnɪˌfæktər/ (n) a person who supports or helps a person, institution, etc, esp by giving money; patron. شخصی که از طریق دادن پول به شخص، موسسه و غیره حمایت یا کمک می کند. حامی مالی
هم بتقلیب تو تا ذات الیمین تا سوی ذات الشمال ای رب دین دوستان لطف کنید معنی این بیت رو توضیح بدید سپاس
این بیت در حقیقت به آیهی 18 سوره کهف اشاره دارد: وَتَحْسَبُهُمْ أَیْقَاظاً وَهُمْ رُقُودٌ وَنُقَلِّبُهُمْ ذَاتَ الْیَمِینِ وَذَاتَ الشِّمَالِ ؛ آنها را بیدار میپنداری، در حالی که خفتهاند و ما آنها را به راست و چپ میگردانیم.
inclusion of meals makes the price expensive دوستان ممنون میشم برام ترجمه کنید من معنی inclusion رو در این جمله متوجه نمیشم
اضافه کردن وعدههای غذایی باعث بالا رفتن قیمت میشود (هزینه را بیشتر میکند) * احتمالا مربوط به گرفتن اتاق در هتل هست یا موردی شبیه به آن
با سلام و درود، ترجمه مطلب زیر چی میشه: Even the most foolish ones have a staggering genius for self-deception, let alone the so-called intellectuals
…. چه رسد به این به «اصطلاح روشنفکران» «مثلاً روشنفکران» «معروف به روشنفکران» حتی احمق ترین ها هم نبوغ خیره کننده ای در خودفریبی دارند، این به اصطلاح روشنفکران که دیگر جای خود دارند
You were driving too fast_______you?', said the policeman.
گزینه درست سومی است یعنی weren’t برای tag questions همیشه مخالف فعلی که در جمله اصلی بکار رفته میآوریم. اگر فعل کمکی جمله اصلی مثبت بود، آنگاه منفی همان فعل در tag question میآید و برعکس. * اگر هم جملهی اصلی فعل کمکی نداشت، بسته به سوم شخص بودن یا دیگر اشخاص و یا گذشته و حال بودن از do, does, و did استفاده میکنیم.
«پایان» (end) معمولاً به معنای به نتیجه رساندن چیزی یا متوقف کردن یا پایان دادن به چیزی است. در حالیکه، «اتمام» (finish) به معنای تکمیل یک عمل، کار، فرآیند یا فعالیت است.
And I’ve been so caught up in my job, didn’t see what’s going on
من غرق در کارم شده بودم و نمیفهمیدم دور و برم چه میگذره.
به ادم "سست عنصر " تو انگلیسی چی میگن ؟
self-effacing base-spirited aw-Shucks vacillator lily-livered faint-hearted mousy milk-livered
"دیگری" یا another همیشه مفرد است و چیز خاصی را توصیف نمی کند. "دیگر" یا other برای اسامی جمع و غیر قابل شمارش که عام هستند استفاده می شود. ما فقط از the other برای اشاره به اسامی خاص استفاده می کنیم. نکته دیگر اینکه other ضمیر یا pronoun است در حالیکه the other صفت اشاره یا determiner است.
مرا چشمیست خون افشان ز دست آن کمان ابرو جهان بس فتنه خواهد دید از آن چشم و از آن ابرو غلام چشم آن ترکم که در خواب خوش مستی نگارین گلشنش روی است و مشکین سایبان ابرو هلالی شد تنم زین غم که با طغرای ابرویش که باشد مه که بنماید ز طاق آسمان ابرو
غزل شماره ۴۱۲ حافظ محصول طبع آزمایی شاعر در دوره اول حکومت شاه شجاع است که با ردیف ابرو سروده شده و روی دل شاعر در پرورش مضامین آن به جانب شاه شجاع است. کمان ابروی یار و دلدار چشمِ حافظ را خونافشان ک ...
منظور از " جهانی ارزد" در این بیت چیه ؟ یک نصیحت ز سر صدق جهانی ارزد مشنو ار در سخنم فایده دو جهانی نیست
یک دنیا ارزش دارد.
I'm tied up. I have a lot on my plate. I'm juggling a lot right now. I don't have the bandwidth. I'm spread pretty thin. I'm swamped. I'm buried in work. Things are really hectic. Too busy to sit down.
من مبهم/نامفهوم/غیر شفاف بودهام.
باسلام اگرچه شاید در نگاه اول این اصطلاح، کاملا مشخص است.اما پاسخی که درعین جامعیت و مانعیت، بیشترین ابعاد را مدنظر قرار دهد، پاسخ بهتر خواهد بود.
با عذر خواهی از ساحت قابل احترام گاو که از خیلی نظرها ما انسانها شاهد شعور و کمال در این حیوان خدمت گذار هستیم، باید گفت که: این عبارت به عدمِ تأثیر پذیری برخی افراد در برابر هر گونه عامل خارجی به د ...
کلمه ی "Hyper" چه کاربرد هایی داره ؟ به چه کلماتی میتونیم اضافش کنیم ؟
کلمهHyper هم صفت است و هم بعنوان پسوند بکار میرود. مثالهای زیر برای این کلمه در نقش صفت است: I don't let him have sweet fizzy drinks because they tend to make him hyper. I was so ...
- شبح - روح - خیال - تجسم روح - ظاهر فریبنده - آیکنِ غیر فعال - لکه - تصویر ثانویه روی صفحهی تلویزیون - روان - روح شخص مرده (که بر زندگان مثل یک سایهی ترسناک ظاهر می شود) - اثر - سایه - کمترین نشانه - خاطره ی ترسناک و مکرر
هموستیز که اصطلاح پزشکیه چه ربطی داره A strong character is beyond homeostasis. It towers over the mediocrity and searches for avenues not explored yet.
این جمله از مطلبی است که نوشتهی Sumeet Sarkar است. عنوان این مطلب Hardest choices require strongest will است. نویسنده در این نوشتار تلاش میکند تا به شکل گیری یک شخصیت قوی بپردازد. به اعتقاد و ...
واژه ی معادل انگلیسی " a statement saying what will happen in the future "
- prediction - prophecy - forecast - prognosis - divination - prognostication - augury - soothsaying - sortilege
آشکار هویدا برملا روشن صریح ظاهر فاش محسوس معلوم زلال
معنی: Back to Square One در جمله ی "Since the client rejected the proposal, we’re back to square one."
- سر خونه اول برگشتن (بدون هیچ پیشرفتی) - به نقطه آغاز برگشتن - سر جای اول بودن - به وضع پیشین برگشتن - در جا زدن - به شرائط اولیه یا قبلی بازگشتن
- Qualms of conscience - Feeling guilty - Troubled conscience - Guilty conscience
فرق معنایی ندارند. تنها از نظر نوشتاری متفاوت هستند.
"خان و مان" در بیت زیر یعنی چی؟ به دوستان گله آغاز کرد و حجت ساخت که خان و مان من این شوخ دیده پاک برفت
دار و ندار هست و نیست
کاربرد واژه ی "placeables" کجاهاست ؟
- به شکل کلی، کلمه placeable یعنی چیزی یا شخصی که قابل جایگزین شدن است. - جویای کار که از نظر یک آژانس کاریابی برای جایگزینی در شرائط خاص و اضطراری در یک شرکت، مناسب است، اما نه برای استخدام فوری. - ...
معادل فارسی و انگلیسی برای "Under the weather"
معادل انگلیسی: - feel slightly ill - not in good health - unwell - poorly (informal) - rough (informal) - crook (Austral & NZ, informal) - ailing - not well - seedy (informal) - below par - queasy - out of sorts - off-colour (Brit) - indisposed - peaky - ropy (Brit, informal) معادل فارسی: - بد احوال - حال ندار - ناخوش - دچار کسالت - بی حال - چاییده
ترجمه ی ضرب المثل " speak of the devil, and he shall appear"
- انگار موش رو آتیش زدن، تا حرفش میشه پیداش میشه. - حلال زاده است، اسمش که میاد ظاهر میشه. - تا اسمش اومد سر و کلهاش پیدا شد. - (در شکل منفی): اسم سگ رو بیار، چوب بگیر دستت.
مفهوم کنایی "گفتا تو بندگی کن /او بنده پرور آید " چیست ؟
تعبیر شخصی: 👇 گفتم تو آداب بندگی و اطاعت و فرمانبرداری از خدایت را بجا آور تا ببینی خالقت چگونه بنده نواری میکند و سایهی مرحمت خویش را بر سرت میکشد. مفهوم کنایی: شرط اول مورد مهر و رحمت خاص قرار گرفتن، بندگی و اطاعت از حضرت حق است.
معنی ساده این کلمه در جمله When something is digital, it is characterized by computer technology. چی هستش؟
- شناسایی میشود - توصیف میشود - مشخص میشود
Can you send me your telegram number معنیش چیه ؟
میتونی شمارهی تلگرامتو برام بفرستی؟