پیشنهاد‌های میرزایی (١,٥٠٠)

بازدید
٢,١٤١
تاریخ
٢٣ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

Let's break a leg بیا بترکونیم بیا خودی نشون بدیم

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

استعداد خوش بیانی

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

باز پس گیری شده Songdo city was built on reclaimed land from the Yellow Sea شهر سونگدو در زمین های بازپس گیری شده از دریای زرد ساخته شده است

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

۱ ـ ساطور a kitchen tool used to chop or mince food into smaller pieces, such as onions, herbs, nuts, or vegetables ۲ ـ ( محاوره ) هلیکوپتر helicopt ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🔖 اگر این کلمه در متن با حرف بزرگ نوشته بشه به معنای کشور چین هست اما اگه حرف اولش با حرف کوچک نوشته بشه به معنای ظروف چینی است

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The leader of a group, clan, tribe, etc. سرگروه ، سرکرده ، رئیس قبیله ، هدایتگر و . . .

پیشنهاد
٠

اصطلاح ( لقمه بزرگتر از دهان برداشتن ) برای توصیف موقعیتی استفاده می شود که در آن فردی وظیفه یا مسئولیتی را بر عهده گرفته است که انجام آن برای او بسی ...

پیشنهاد
٠

اصطلاح ( لقمه بزرگتر از دهان برداشتن ) برای توصیف موقعیتی استفاده می شود که در آن فردی وظیفه یا مسئولیتی را بر عهده گرفته است که انجام آن برای او بسی ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

check = کیش checkmate = مات واژه checkmate غیر از مات کردن حریف در بازی شطرنج ، معنای شکست کامل ( دادن ) یا متوقف کردن هم میدهد

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

۱ ـ شطرنجی having a pattern of small squares with different colors e. g. She wore a checkered scarf with alternating black and white squares ۲ ـ پر ف ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🔍 معانی واژه check بر اساس دیکشنری LanGeek 🔼 اسم ۱ ـ چک ۲ ـ کیش ( در شطرنج ) ۳ ـ چارخانه ( طرح پارچه ) ۴ ـ صورت حساب ۵ ـ بررسی ۶ ـ تحت کنترل e. g. ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

۱ ـ راننده زن ۲ ـ ( در زبان فرانسه ) مبل بی دسته

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سرزنش کردن ، تنبیه کردن ، ادب کردن ، ( بصورت شدید ) انتقاد کردن و . . . The coach chastised the team for their lack of effort during the crucial mat ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

۱ ـ بدن یا هیکل یک فرد the body or physique of a person ۲ ـ شاسی اتوموبیل the frame of a vehicle that supports the body and other components ۳ ـ یک ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سفت شدن ناگهانی دردناک عضله در بازو یا پای شما ؛ گرفتگی عضله a sudden painful tightening of a muscle in your arm or leg ( cramp ) e. g. There were n ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شارلاتان ، شیاد ، فریبکار ، حقه باز و . . . a person who pretends to have skills or knowledge that they do not have, especially in medicine 📍این وا ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

۱ ـ احسان ـ نیکوکاری generosity and help to the poor , etc ۲ ـ خوش قلبی ، محبت kindness shown in judging others ۳ ـ موسسه خیریه organization for help ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زبان انگلیسی یکی از پر گویش ترین زبان های دنیاست که وام واژه های بسیاری دارد ! وام واژه یا واژهٔ دخیل یا واژهٔ عاریتی به واژه ای گفته می شود که از یک ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حساب اعتباری

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوستان دقت کنید که owing to صحیح هست نه owning to 🛑🛑🛑🛑🛑

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شلوار بی خشتک گاوچرانی Strong leather covering to protect cowboys' legs

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اسم : همراه ، مراقب ، محافظ فعل : همراهی کردن ، مراقبت کردن ، محافظت کردن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زن مستخدم / خدمتکار ( در هتل ) Woman who cleans hotel bedrooms

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ایجاد توافق ، رفع اختلاف He is very good at finding the middle ground in meetings when people are disagreeing

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( قنطورس ) موجودی افسانه ای از اساطیر یونان با بالاتنه انسان و پایین تنه اسب a mythical creature from Greek mythology with the upper body of a human ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اسم : ۱ - مرکز ، کانون middle point ۲ - مکانی برای یک فعالیت خاص place for a particular activity : a shopping centre ۳ ـ ( میانه ) موقعیت متوسط در س ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

length = طول width = عرض

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

length = طول width = عرض

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

On celluloid = on cinema film

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آسمانی ، بهشتی celestial blue = آبی آسمانی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دادن ، تسلیم کردن ، تحویل دادن ، واگذار کردن ( سرزمین ، قلعه ، قدرت یا . . . ) بعد از شکست در جنگ Give ( esp. land , castle, power after losing a war ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غار بزرگ Large cave

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٥

💠 تفاوت mist , fog , smog Mist isn't usually thick , and often occurs in the mountains or near the ocean ۱ ـ ( مه رقیق ) غلیظ نیست و اغلب در کوه ه ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

💠 تفاوت mist , fog , smog Mist isn't usually thick , and often occurs in the mountains or near the ocean ۱ ـ ( مه رقیق ) غلیظ نیست و اغلب در کوه ه ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

💠 تفاوت mist , fog , smog Mist isn't usually thick , and often occurs in the mountains or near the ocean ۱ ـ ( مه رقیق ) غلیظ نیست و اغلب در کوه ه ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

✏️ تفاوت nap و catnap هر دو هم فعل هستند و هم اسم به معنای چرت ( زدن ) و استراحت ( کردن ) اما تفاوتشون اینه که nap معمولاً یک خواب کوتاه در طول روز ا ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

✏️ تفاوت nap و catnap هر دو هم فعل هستند و هم اسم به معنای چرت ( زدن ) و استراحت ( کردن ) اما تفاوتشون اینه که nap معمولاً یک خواب کوتاه در طول روز ا ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

۱ _ آبشار بزرگ Large waterfall ۲ _ آب مروارید ( نوعی بیماری چشمی ) Eye disease causing blindness

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

دوستان همون طور که دوستمون Youngman گفته قصر و قلعه فرق دارن ! قلعه میشه castle قصر یا کاخ میشه palace 🔍 قلعه ، ساختمانی دفاعی و نظامی است که بعضاً ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رای تعیین کننده Deciding vote when both sides have an equal number of votes

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

صندلی کودک ، جایگاه کودک Seat for babies or small children, attached to seat of the car

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

معانی واژه بر اساس دیکشنری لانگمن : ۱ _ حمل کردن ، ترابری کردن To lift ( something ) and take it to another place ۲ _ به دوش کشیدن ، تحمل کردن Bear ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

بخش های مختلف انگشتان ✋ thumb : انگشت شست index finger : انگشت اشاره middle finger : انگشت وسط ring finger : انگشت حلقه pinkie : انگشت کوچک knuckle ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

۱ _ ماهی کپور ۲ _ نق زدن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

نوازش ، نوازش کردن synonym : fondle

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

🌀 تفاوت Because و Even though از because برای نتایج قابل انتظار استفاده میشه و از even though برای نتایج غیر قابل انتظار 📍 Because the weather was ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غلبه ، غلبه کردن Overwhelming the weak feels better than anything else غلبه بر افراد ضعیف حس بهتری نسبت به هر چیزی دارد

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

۱ _ پرنده خواننده آمریکای شمالی با منقار قرمز ، جنس نر آن پرهای قرمز روشن دارد The North American songbird with a red beak the male has bright red fe ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کاربوراتور یا کاربُراتور نام وسیله ای در خودرو است که وظیفه دارد سوخت مورد نیاز موتور در سیستم های کاربراتوری را در کلیه شرایط به نحوی آماده کند که م ...