پیشنهادهای میرزایی (١,٥٠٠)
اسم : ۱ _ کاروان ( گروهی از افراد سوار بر حیوانات یا وسایل نقلیه که برای ایمنی با هم سفر می کنند، به ویژه در صحرا ) a group of people on animals or ...
روش های گوناگون capital punishment یا همان مجازات اعدام به شرح تصویر
کارخانه کنسرو سازی Factory where food is put in cans
نوعی آبنبات چوبی ( به شکل عصا ) a hard sweet on a stick with one curved end
شکلات مغزدار a type of confectionery that is made from a mixture of chocolate and other ingredients such as nuts, caramel, nougat or fruit
جا شمعی Holder for a candle
لانگمن دیکشنری : ۱ _ چهارمین صورت فلکی در منطقه البروج Fourth sign of the Zodiac , represented by a crab ۲ _ به کسی که بین ۲۱ ام ماه ژوئن و ۲۲ ام ماه ...
Cut to the end برو سر اصل مطلب
بطور مشخصی
اردونشین
تا یه حدی / جایی درسته اما . . .
گربه ای که خز بدنش شامل رنگ های سفید ، مشکی و نارنجی است a cat with fur of the colors black, white and orange
۱ _ کیفیت، سطح یا درجه توانایی ها، شخصیت یا عملکرد یک فرد در یک زمینه یا فعالیت خاص the quality, level, or degree of someone's abilities, character, ...
۱ _ گوساله the young offspring of a cow or bull, typically less than one year old ۲ _ عضله پشت ساق پا the muscular part at the back of the leg betwee ...
مخفف Computer - Assited Learning یادگیری به کمک کامپیوتر
متقاعد کردن کسی به انجام کاری از طریق تمجیدهای غیر صادقانه، وعده ها، و غیره اغلب به شیوه ای مداوم to persuade someone to do something through insince ...
❇️ حروف اضافه این کلمه in و with هستند 𝗶𝗻 𝗰𝗮𝗵𝗼𝗼𝘁𝘀 𝘄𝗶𝘁𝗵 به معنای با همکاری ، با همدستی used to refer to a situation where two or more pe ...
❇️ حروف اضافه این کلمه in و with هستند 𝗶𝗻 𝗰𝗮𝗵𝗼𝗼𝘁𝘀 𝘄𝗶𝘁𝗵 به معنای با همکاری ، با همدستی used to refer to a situation where two or more pe ...
( تله کابین ) وسیله نقلیه ای که روی ریل حرکت می کند و توسط یک کابل متحرک کشیده می شود که معمولاً برای حمل و نقل به بالای تپه ها یا کوه ها استفاده می ...
cab driver = cabby = cabbie = cabman = hack driver = livery driver = taxi driver = taximan = chauffeur
cab driver = cabby = cabbie = cabman = hack driver = livery driver = taxi driver = taximan = chauffeur
cab driver = cabby = cabbie = cabman = hack driver = livery driver = taxi driver = taximan = chauffeur
cab driver = cabby = cabbie = cabman = hack driver = livery driver = taxi driver = taximan = chauffeur
واژه cabby یا cabbie معادل راننده تاکسی یا cab driver میشه اما چون cabby / cabbie در محاوره استفاده میشه و دوستانه تره بهتره معادلش رو ( شوفر ) در نظ ...
واژه cabby یا cabbie معادل راننده تاکسی یا cab driver میشه اما چون cabby / cabbie در محاوره استفاده میشه و دوستانه تره بهتره معادلش رو ( شوفر ) در نظ ...
واژه cabby یا cabbie معادل راننده تاکسی یا cab driver میشه اما چون cabby / cabbie در محاوره استفاده میشه و دوستانه تره بهتره معادلش رو ( شوفر ) در نظ ...
اسم : ۱ _ تاکسی Taxi ۲ _ جای راننده کامیون ، لوکوموتیو ، اتوبوس و . . . the part of a truck, bus, or train where the driver sits ۳ _ درشکه دوچرخه in ...
🔘 واژگان زیر را بصورت اختصاری با حرف c کوچک نشان می دهند : ▫️cent سنت که معادل یک صدم دلار امریکایی است ▪️circa تقریباً ، در حدود 🔸 cubic مکعبی 🔹 ...
🔘 واژگان زیر را بصورت اختصاری با حرف c کوچک نشان می دهند : ▫️cent سنت که معادل یک صدم دلار امریکایی است ▪️circa تقریباً ، در حدود 🔸 cubic مکعبی 🔹 ...
🔘 واژگان زیر را بصورت اختصاری با حرف c کوچک نشان می دهند : ▫️cent سنت که معادل یک صدم دلار امریکایی است ▪️circa تقریباً ، در حدود 🔸 cubic مکعبی 🔹 ...
🔘 واژگان زیر را بصورت اختصاری با حرف c کوچک نشان می دهند : ▫️cent سنت که معادل یک صدم دلار امریکایی است ▪️circa تقریباً ، در حدود 🔸 cubic مکعبی 🔹 ...
🔘 واژگان زیر را بصورت اختصاری با حرف c کوچک نشان می دهند : ▫️cent سنت که معادل یک صدم دلار امریکایی است ▪️circa تقریباً ، در حدود 🔸 cubic مکعبی 🔹 ...
🔘 واژگان زیر را بصورت اختصاری با حرف c کوچک نشان می دهند : ▫️cent سنت که معادل یک صدم دلار امریکایی است ▪️circa تقریباً ، در حدود 🔸 cubic مکعبی 🔹 ...
🔘 واژگان زیر را بصورت اختصاری با حرف c کوچک نشان می دهند : ▫️cent سنت که معادل یک صدم دلار امریکایی است ▪️circa تقریباً ، در حدود 🔸 cubic مکعبی 🔹 ...
🔘 واژگان زیر را بصورت اختصاری با حرف c کوچک نشان می دهند : ▫️cent سنت که معادل یک صدم دلار امریکایی است ▪️circa تقریباً ، در حدود 🔸 cubic مکعبی 🔹 ...
مثل مرده He's as good as dead اون مثل مُردس
جاده فرعی ، بیراهه ( جاده ای که زیاد مورد استفاده عموم قرار نمیگیرد ) Smaller road or path which is not much used or known
۱ _ جاده کمربندی ۲ _ از راه فرعی رفتن
1⃣ 𝐁𝐫𝐢𝐧𝐠 𝐲𝐨𝐮𝐫 𝐨𝐰𝐧 𝐛𝐨𝐭𝐭𝐥𝐞 ( 𝐨𝐫 𝐛𝐨𝐨𝐳𝐞, 𝐨𝐫 𝐛𝐞𝐞𝐫 𝐨𝐫 𝐛𝐞𝐯𝐞𝐫𝐚𝐠𝐞 بطری مشروبت رو همراهت بیار 2⃣ 𝐁𝐫𝐢𝐧𝐠 𝐲𝐨𝐮𝐫 � ...
۱ _ نزدیک ، کنار beside ; near : Sit by me ۲ _ از طریق through ; using : enter by the door ۳ _ تا قبل از ، پیش از before : Do it by tomorrow ۴ _ توسط ...
شعار روز a word or phrase that becomes popular or fashionable in a particular field or context, often used to impress or persuade others rather than ...
برو رد کارت ، دور شو ، گمشو ، نبینمت و . . . go away 🔍 این یک حدسه اما می تونه درست باشه ! اگر دقت کنید واژه buzz به معنای وز وز زنبور است و وقتی ی ...
۱ _ مانع ، پشت بند ( دیوار ) a protruding structure that supports a building or wall and is made out of bricks or stones ۲ _ تقویت کردن ، ایمن کردن ...
اسم : ۱ _ تافی یا آبنبات کره ای a hard brown sweet made from sugar and butter boiled together ۲ _ سس یا شربتی که از شکر قهوه ای، کره و طعم دهنده ها ت ...
اسم : پروانه 🦋 a flying insect with a long, thin body and large, typically brightly colored wings فعل : ۱ _ لاس زدن ، عشقبازی کردن ، دلبری کردن talk ...
گل آلاله a wild plant with cup - shaped flowers that are small, bright, and yellow
تملق کردن ، چاپلوسی کردن ، پاچه خواری کردن Praise too much synonyms : flatter , fawn , adulate
فعل : با کله یا شاخ زدن Push with the head or horns اسم : ۱ _ مایه خنده ، مسخره A person at whom ridicule, jest, or contempt is directed ۲ _ ته چیزی ...
واژگان زیر معادل ( فضول و کنجکاو ) هستند busybody = nosey parker = nosy parker = quidnunc
واژگان زیر معادل ( فضول و کنجکاو ) هستند busybody = nosey parker = nosy parker = quidnunc