charley horse
/ˈt͡ʃɑːrliˈhɔːrs//ˈt͡ʃɑːlihɔːs/
(امریکا - عامیانه) گرفتگی عضله (به ویژه عضله ی ران)، رگ به رگ شدن، قولنج (cramp هم می گویند)، سختی وگرفتگی دردناک ماهیچه دست وپا

بررسی کلمه
اسم ( noun )
• : تعریف: a painful cramp in a muscle caused by overexertion or by a blow.
جمله های نمونه
1. Ow! I just got a charley horse in my leg.
[ترجمه ترگمان]! آخ پای پام گرفت
[ترجمه گوگل]اوه! من فقط اسب شارلی را در پای من گرفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]اوه! من فقط اسب شارلی را در پای من گرفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Don’t touch me; I’ve got a charley horse on the leg.
[ترجمه ترگمان]به من دست نزن، پام گرفت
[ترجمه گوگل]من رو لمس نکن من یک اسب جادوگر روی پایم دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]من رو لمس نکن من یک اسب جادوگر روی پایم دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Ow! you gave me a charley horse.
[ترجمه ترگمان]! آخ تو یه گرفتگی رو به من دادی
[ترجمه گوگل]اوه! شما اسب شارلی را به من دادی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]اوه! شما اسب شارلی را به من دادی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Mama told me that whenever you get a charley horse, you should get up and walk.
[ترجمه ترگمان]مامان بهم گفت که هر وقت یه charley بگیری باید بلند بشی و راه بری
[ترجمه گوگل]مامان به من گفت که هر زمان که اسب شللین را پیدا می کنید، باید بلند شوید و راه بروید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]مامان به من گفت که هر زمان که اسب شللین را پیدا می کنید، باید بلند شوید و راه بروید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. She's got charley horse in her leg.
[ترجمه ترگمان] اون گرفتگی پاش رو تو پاش گرفته
[ترجمه گوگل]او اسب شارلی را در پای خود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]او اسب شارلی را در پای خود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. A very common cramp that majority of the population has experienced one time or another occurs with the calf muscle (named a "charley horse").
[ترجمه ترگمان]یک گرفتگی بسیار رایج که اکثریت جمعیت یک زمان یا یکی دیگر با ماهیچه ساق پا (به نام \"اسب charley\")رخ می دهد
[ترجمه گوگل]گرفتگی عضلانی بسیار معمولی است که اکثریت مردم با آن مواجه می شوند (یک اسب شریف)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]گرفتگی عضلانی بسیار معمولی است که اکثریت مردم با آن مواجه می شوند (یک اسب شریف)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. After working in the garden for a while, I got a bad charley horse.
[ترجمه ترگمان]، بعد از اینکه مدتی تو باغ کار کردم یه charley بد گرفتم
[ترجمه گوگل]پس از مدتی در باغ مشغول به کار بودم، یک اسب شلغ بد داشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]پس از مدتی در باغ مشغول به کار بودم، یک اسب شلغ بد داشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. After working in the garden for a whole day I got a bad charley horse .
[ترجمه Figure] بعد یه روز کار کردن تو باغ بد جوری دچار کوفتگی شدم.|
[ترجمه ترگمان]بعد از اینکه کل روز رو توی باغ کار کردم یه charley بد گرفتم[ترجمه گوگل]پس از یک روز کار در باغ، من یک اسب شلل بد کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
به انگلیسی
• (american slang) sudden painful cramp or muscle contraction in the arm or leg
پیشنهاد کاربران
رگ به رگ
کوفتگی عضلانی
کوفتگی عضلانی