پیشنهادهای میرزایی (١,٥٠٠)
لانگمن دیکشنری : ۱ _ چرم زرد Faded yellow color ۲ _ برق انداختن Polish ( metal ) with something soft ۳ _ طرفدار Person interested in subject : a film ...
۱ _ تغییر عقیده دادن to come to an agreement or make someone change their mind e. g. I’ve tried everything to persuade her but she won’t budge an inc ...
بودایی
مذهب بودا ، بوداگرایی an Indian religion based on the teachings of Siddhartha Gautama, the followers of which worship in temples
If you want some more cake , please say so اگر کیک بیشتری میخوای ، لطفاً بگو ( لطفاً تعارف نکن )
آدامس بادکنکی Chewing gum that can make bubbles
۱ _ آب سرد کن ، آبخوری a public fountain to provide a jet of drinking water ۲ _ هر یک از وسایل مختلف که در آن هوا یا گاز دیگری از یک مایع عبور می کند ...
از خواب غفلت در آوردن _ شفاف سازی کردن Also : put the record straight
از خواب غفلت در آوردن _ شفاف سازی کردن Also : set the record straight
I just want to know where I stand می خوام بدونم کجای کارم
بی ادب ( در طرز سخن گفتن ؛ خلاصه کردن واژگان در جمله گویی که بی ادبانه باشد ) ◾ املای اصلی این واژه brusque است اما بعضاً بصورت غیر رسمی brusk مینوی ...
بی ادب ( در طرز سخن گفتن ؛ خلاصه کردن واژگان در جمله گویی که بی ادبانه باشد ) ◾ املای اصلی این واژه brusque است اما بعضاً بصورت غیر رسمی brusk مینوی ...
Okay = Ok = 'kay هر سه حالت درسته ✅
۱ _ کیک شکلاتی a square shaped flat cake that is made with chocolate and occasionally nuts ۲ _ نوعی پری یا هوبگوبلین در فرهنگ اسکاتلندی و انگلیسی که ...
چشم غره رفتن ، تهدید کردن to try to make someone do something, especially in a threatening way e. g. But she wasn't going to let him browbeat her.
📏 عبارت to be afraid دو تا معنی داره ۱ _ ترسیدن ، بیم داشتن ۲ _ متاسف بودن ، شرمنده بودن
Hold on to yourself به خودت مسلط باش
draw up = ایستادن ، نگه داشتن ، متوقف کردن draw off = حرکت کردن 📍A taxi drew up outside the bank . ( it stopped ) Two men got out and then the taxi ...
draw up = ایستادن ، نگه داشتن ، متوقف کردن draw off = حرکت کردن 📍A taxi drew up outside the bank . ( it stopped ) Two men got out and then the taxi ...
دیکشنری LanGeek : اسم : جوجه های همزاد all the young of a bird hatched at the same time, or the young of an animal cared at together فعل : ۱ _ با اضط ...
معناش میشه ( دل شکسته ) چون در جایگاه صفت بکار میره extremely sad, especially because someone you love has left you He was broken - hearted when she ...
۱ _ یک کفش چرم سنگین با نقش های تزئینی و زیره میخ a heavy leather shoe with decorative patterns and a hobnailed sole ۲ _ لهجه و گویش محلی و خاص صحبت ...
بروشور ، دفترک ، کاتالوگ ( متن چاپی با تعداد صفحات معمولاً کم که اطلاعاتی درباره ویژگی های کالا یا نمایش یا نمایشگاه و نظایر آن به دست دهد ) Small b ...
آزرده خاطر کردن ، آتشی مزاج کردن ، عصبی کردن Also : put someone's back up
به خون ( کسی ) تشنه بودن out for blood = after someone's blood
به خون ( کسی ) تشنه بودن out for blood = after someone's blood
به جنون رسیدن have a fit = throw a fit
به جنون رسیدن have a fit = throw a fit
پرش زن ، پرش کننده ( در ورزش پرش طول ) broad jumper = long jumper
پرش زن ، پرش کننده ( در ورزش پرش طول ) broad jumper = long jumper
( ورزش ) پرش طول broad jump = long jump
( ورزش ) پرش طول broad jump = long jump
دوستان دقت بفرمایید که شکل صحیح کلمه بصورت intuition است 🛑🛑🛑🛑
پر بودن از Streets bristling with armed guards
۱ _ پروراندن ( کودک ) raise ( children ) ۲ _ ذکر کردن ، مطرح کردن mention ( a subject ) ۳ _ بالا آوردن vomit ( food )
۱ _ یکدل کردن ، یکی شدن ، پیوند زدن ، وحدت ساختن ، ایجاد همبستگی کردن to make people become closer together or become friendlier, or to help them end ...
کلنجار رفتن
اختصاصی ، اختصاص داده شده ، تخصیص یافته ، کنار گذاشته شده
انواع کلاه ها به شرح تصویر 🎩
انواع کلاه ها به شرح تصویر 🎩
انواع کلاه ها به شرح تصویر 🎩
انواع کلاه ها به شرح تصویر 🎩
انواع کلاه ها به شرح تصویر 🎩
انواع کلاه ها به شرح تصویر 🎩
انواع کلاه ها به شرح تصویر 🎩
انواع کلاه ها به شرح تصویر 🎩
انواع کلاه ها به شرح تصویر 🎩
انواع کلاه ها به شرح تصویر 🎩
تفاوت 𝐓𝐚𝐤𝐞 𝐚 𝐭𝐞𝐬𝐭 و 𝐆𝐢𝐯𝐞 𝐚 𝐭𝐞𝐬𝐭 📝 Take a test = امتحان دادن Give a test = امتحان گرفتن
تفاوت 𝐓𝐚𝐤𝐞 𝐚 𝐭𝐞𝐬𝐭 و 𝐆𝐢𝐯𝐞 𝐚 𝐭𝐞𝐬𝐭 📝 Take a test = امتحان دادن Give a test = امتحان گرفتن