پیشنهاد‌های میرزایی (١,٥٠٠)

بازدید
٢,١٤٣
تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

برجسته کردن ، بهبود بخشیدن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

شست و شوی مغزی ، شست و شوی مغزی دادن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اصطلاح "Silence is golden" به معنای این است که گاهی اوقات سکوت و عدم صحبت کردن بهترین راه برای حل مسائل و جلب توجه است و میتواند باعث آرامش خاطر خود ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مخ ، خردمند ، قدرت مغز ، توانایی فکر 1 _ intelligence, or the �ability �to think e. g. A lot of brainpower went into solving the problem تیز هوش ، تی ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

فرار مغز ، فرار مغز ها a situation in which highly intelligent or skilled people of a country move to another country so that they can live a better ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

باهوش ، زرنگ ، تیز ، خردمند clever , smart e. g. He always was the brainy one

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

بی مخ ، بی مغز ، نادان ، کودن ، احمق ، احمقانه Stupid e. g. My sister's latest boyfriend is pretty brainless

پیشنهاد
٠

Think about something continually or too much e. g. You've got cars on the brain. Can't we talk about something else for a change?

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اسم : ۱ _ مغز ، مخ The organ in the head that controls thought ۲ _ هوش ، خرد ، ذکاوت Mind , intelligence ۳ _ ( عامیانه ) باهوش ، عاقل Clever person ف ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

خط بریل ( به فرانسوی: Braille ) که در سال ۱۸۲۱ توسط لوئی بریل ابداع شد، روشی است که به طور گسترده ای در دنیا توسط نابینایان برای خواندن و نوشتن استفا ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

۱ _ بافته ( مو ) ، بافتن My sister taught me how to braid my hair ۲ _ نوار نازکی از پارچه یا نخ های پیچ خورده که به عنوان تزیین لباس یا چیزهای دیگر ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٥

🔰 تفاوت gerund و infinitive 🔘 ما از gerund ( فعل ing ) . . . ۱ _ بعد از حروف اضافه و افعال عبارتی یا همون phrasal verb ها استفاده میکنیم 📍 I'm no ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٣

🔰 تفاوت gerund و infinitive 🔘 ما از gerund ( فعل ing ) . . . ۱ _ بعد از حروف اضافه و افعال عبارتی یا همون phrasal verb ها استفاده میکنیم 📍 I'm no ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کَرَف، چماز یا سرخس عقابی ( نام علمی: Pteridium ) گیاهی است که تقریباً در سراسر جهان می روید. Fern which grows in forests

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پسرانه ، پسر مانند Like a boy

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

the period or state of being a boy

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

پسر Young male person antonym : girl

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

1️⃣ a small place at a cinema, theater, etc. from which tickets are bought 2️⃣ the total income a movie makes by selling tickets Examples : 1. The m ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شورت پاچه دار Loose underwear for men

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٦

📌 تفاوت raise و rise این دو فعل از نظر معنایی تفاوت ها و شباهت های زیادی دارند ! 🧷 واژه rise در فارسی معادل : زیاد شدن ، افزایش یافتن ، افزایش ، با ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٣

📌 تفاوت raise و rise این دو فعل از نظر معنایی تفاوت ها و شباهت های زیادی دارند ! 🧷 واژه rise در فارسی معادل : زیاد شدن ، افزایش یافتن ، افزایش ، با ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

در اساطیر یونان ، پاندورا یک زن بود که توسط زئوس به انسان ها هدیه داده شد. او یک جعبه را به عنوان هدیه دریافت کرد که به عنوان "جعبه پاندورا" شناخته م ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

تشکر از دوستان بخاطر توضیحاتشون 🙏 با اجازه دوستان من هم اطلاعاتی که دارم رو قرار میدم تا شاید مفید باشد 🔍 در اساطیر یونان ، پاندورا یک زن بود که ت ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

پنجره کمانی ، پنجره خمیده ، پنجره منحنی دار curved window ⭕️ دوستان bow window و bay window خیلی به هم شبیه هستند اما یک تفاوت جزئی دارن و اون هم این ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پنجره کمانی ، پنجره خمیده ، پنجره منحنی دار curved window ⭕️ دوستان bow window و bay window خیلی به هم شبیه هستند اما یک تفاوت جزئی دارن و اون هم این ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به سازه یا مسیری که توپ بولینگ رو رها می کنی تا بخوره به اهداف میگن bowling alley

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بولینگ باز Person who bowls نوعی کلاه لبه دار Derby

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پا کمانی ، پا پرانتزی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پا های کمانی ، پا های پرانتزی legs that curve outwards at the knees e. g. A man or woman with bow legs is looked upon as an ugly person

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پای کمانی ، پای پرانتزی legs that curve outwards at the knees e. g. A man or woman with bow legs is looked upon as an ugly person

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

لانگمن دیکشنری : اسم : ۱ _ کاسه Deep round container for liquids , etc ۲ _ به هر چیزی که در شکل و اندازه یک کاسه باشد گفته میشود Anything in the shap ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

اطاعت کردن ، پذیرفتن Obey , accept I bow to your judgement

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

صفت : کسی که آرام و احمق باشه مثل یک گاو ( تنبلِ بی حرکت ، پخمه و . . . ) Slow and dull like a cow اسم : گاویان ، گاوان An animal of the family, sub ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

بوتونیر یا گل تزئینی یک تزیین گل است که معمولاً بصورت غنچه گل بر روی یقه کت شلوار پوشیده می شود boutonni�re or �buttonhole� ( British English ) is a ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

بوتونیر یا گل تزئینی یک تزیین گل است که معمولاً بصورت غنچه گل بر روی یقه کت شلوار پوشیده می شود boutonni�re or� buttonhole� ( British English ) is a ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

بوتیک Small fashionable shop , esp , for clothes

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

دوستان دقت کنید که معمولاً وقتی bout را about در نظر میگیریم که قبلش یک آپاستروف اومده باشه ( در تصویر میتونید ببینید ) Bout : a short period of tim ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

صفت : ۱ _ بورژوا ؛ قشر متوسط _ طبقه متوسط مردم ( Person of the middle class ) She came from a bourgeois family 2 _ ( person ) too interested in mat ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

نامحدود ، بی حد و مرز Unlimited The human mind is vast and boundless

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

محدوده مرزی the real or imaginary line that marks the edge of a state, country etc, or the edge of an area of land that belongs to someone e. g. The ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درگیر ( چیزی ) بودن ، گرفتار بودن ، مشغول بودن Busy with Example : Jim's too bound up in his own worries to be able to help us

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

Strong person employed ( esp , at a club ) to throw out unwelcome visitors

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٣

تخته سنگ بزرگ Large rock

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به شاخه بزرگ و اصلی یک درخت میگن bough Large branch of a tree

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

اتاق خصوصی بانوان Woman's private room

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این اصطلاح به معنی از بین بردن یا به هم زدن است که سبب ناکامی و شکست میشود To make something such as a market or�industry , etc , �fail�suddenly 📍A ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

لانگمن دیکشنری : ۱ _ پایین ، ته ؛ پایین ترین بخش هر چیز Base ; lowest part or level e. g. The bottom of the stairs | He was the bottom of the class ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تنگنا ، گلوگاه Narrow part of a road which slows down traffic ( fig. ) : A bottleneck in production

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

borrower = قرض گیرنده lender = قرض دهنده

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

borrower = قرض گیرنده lender = قرض دهنده