پیشنهادهای میرزایی (١,٥٠٠)
برجسته کردن ، بهبود بخشیدن
شست و شوی مغزی ، شست و شوی مغزی دادن
اصطلاح "Silence is golden" به معنای این است که گاهی اوقات سکوت و عدم صحبت کردن بهترین راه برای حل مسائل و جلب توجه است و میتواند باعث آرامش خاطر خود ...
مخ ، خردمند ، قدرت مغز ، توانایی فکر 1 _ intelligence, or the �ability �to think e. g. A lot of brainpower went into solving the problem تیز هوش ، تی ...
فرار مغز ، فرار مغز ها a situation in which highly intelligent or skilled people of a country move to another country so that they can live a better ...
باهوش ، زرنگ ، تیز ، خردمند clever , smart e. g. He always was the brainy one
بی مخ ، بی مغز ، نادان ، کودن ، احمق ، احمقانه Stupid e. g. My sister's latest boyfriend is pretty brainless
Think about something continually or too much e. g. You've got cars on the brain. Can't we talk about something else for a change?
اسم : ۱ _ مغز ، مخ The organ in the head that controls thought ۲ _ هوش ، خرد ، ذکاوت Mind , intelligence ۳ _ ( عامیانه ) باهوش ، عاقل Clever person ف ...
خط بریل ( به فرانسوی: Braille ) که در سال ۱۸۲۱ توسط لوئی بریل ابداع شد، روشی است که به طور گسترده ای در دنیا توسط نابینایان برای خواندن و نوشتن استفا ...
۱ _ بافته ( مو ) ، بافتن My sister taught me how to braid my hair ۲ _ نوار نازکی از پارچه یا نخ های پیچ خورده که به عنوان تزیین لباس یا چیزهای دیگر ...
🔰 تفاوت gerund و infinitive 🔘 ما از gerund ( فعل ing ) . . . ۱ _ بعد از حروف اضافه و افعال عبارتی یا همون phrasal verb ها استفاده میکنیم 📍 I'm no ...
🔰 تفاوت gerund و infinitive 🔘 ما از gerund ( فعل ing ) . . . ۱ _ بعد از حروف اضافه و افعال عبارتی یا همون phrasal verb ها استفاده میکنیم 📍 I'm no ...
کَرَف، چماز یا سرخس عقابی ( نام علمی: Pteridium ) گیاهی است که تقریباً در سراسر جهان می روید. Fern which grows in forests
پسرانه ، پسر مانند Like a boy
the period or state of being a boy
پسر Young male person antonym : girl
1️⃣ a small place at a cinema, theater, etc. from which tickets are bought 2️⃣ the total income a movie makes by selling tickets Examples : 1. The m ...
شورت پاچه دار Loose underwear for men
📌 تفاوت raise و rise این دو فعل از نظر معنایی تفاوت ها و شباهت های زیادی دارند ! 🧷 واژه rise در فارسی معادل : زیاد شدن ، افزایش یافتن ، افزایش ، با ...
📌 تفاوت raise و rise این دو فعل از نظر معنایی تفاوت ها و شباهت های زیادی دارند ! 🧷 واژه rise در فارسی معادل : زیاد شدن ، افزایش یافتن ، افزایش ، با ...
در اساطیر یونان ، پاندورا یک زن بود که توسط زئوس به انسان ها هدیه داده شد. او یک جعبه را به عنوان هدیه دریافت کرد که به عنوان "جعبه پاندورا" شناخته م ...
تشکر از دوستان بخاطر توضیحاتشون 🙏 با اجازه دوستان من هم اطلاعاتی که دارم رو قرار میدم تا شاید مفید باشد 🔍 در اساطیر یونان ، پاندورا یک زن بود که ت ...
پنجره کمانی ، پنجره خمیده ، پنجره منحنی دار curved window ⭕️ دوستان bow window و bay window خیلی به هم شبیه هستند اما یک تفاوت جزئی دارن و اون هم این ...
پنجره کمانی ، پنجره خمیده ، پنجره منحنی دار curved window ⭕️ دوستان bow window و bay window خیلی به هم شبیه هستند اما یک تفاوت جزئی دارن و اون هم این ...
به سازه یا مسیری که توپ بولینگ رو رها می کنی تا بخوره به اهداف میگن bowling alley
بولینگ باز Person who bowls نوعی کلاه لبه دار Derby
پا کمانی ، پا پرانتزی
پا های کمانی ، پا های پرانتزی legs that curve outwards at the knees e. g. A man or woman with bow legs is looked upon as an ugly person
پای کمانی ، پای پرانتزی legs that curve outwards at the knees e. g. A man or woman with bow legs is looked upon as an ugly person
لانگمن دیکشنری : اسم : ۱ _ کاسه Deep round container for liquids , etc ۲ _ به هر چیزی که در شکل و اندازه یک کاسه باشد گفته میشود Anything in the shap ...
اطاعت کردن ، پذیرفتن Obey , accept I bow to your judgement
صفت : کسی که آرام و احمق باشه مثل یک گاو ( تنبلِ بی حرکت ، پخمه و . . . ) Slow and dull like a cow اسم : گاویان ، گاوان An animal of the family, sub ...
بوتونیر یا گل تزئینی یک تزیین گل است که معمولاً بصورت غنچه گل بر روی یقه کت شلوار پوشیده می شود boutonni�re or �buttonhole� ( British English ) is a ...
بوتونیر یا گل تزئینی یک تزیین گل است که معمولاً بصورت غنچه گل بر روی یقه کت شلوار پوشیده می شود boutonni�re or� buttonhole� ( British English ) is a ...
بوتیک Small fashionable shop , esp , for clothes
دوستان دقت کنید که معمولاً وقتی bout را about در نظر میگیریم که قبلش یک آپاستروف اومده باشه ( در تصویر میتونید ببینید ) Bout : a short period of tim ...
صفت : ۱ _ بورژوا ؛ قشر متوسط _ طبقه متوسط مردم ( Person of the middle class ) She came from a bourgeois family 2 _ ( person ) too interested in mat ...
نامحدود ، بی حد و مرز Unlimited The human mind is vast and boundless
محدوده مرزی the real or imaginary line that marks the edge of a state, country etc, or the edge of an area of land that belongs to someone e. g. The ...
درگیر ( چیزی ) بودن ، گرفتار بودن ، مشغول بودن Busy with Example : Jim's too bound up in his own worries to be able to help us
Strong person employed ( esp , at a club ) to throw out unwelcome visitors
تخته سنگ بزرگ Large rock
به شاخه بزرگ و اصلی یک درخت میگن bough Large branch of a tree
اتاق خصوصی بانوان Woman's private room
این اصطلاح به معنی از بین بردن یا به هم زدن است که سبب ناکامی و شکست میشود To make something such as a market or�industry , etc , �fail�suddenly 📍A ...
لانگمن دیکشنری : ۱ _ پایین ، ته ؛ پایین ترین بخش هر چیز Base ; lowest part or level e. g. The bottom of the stairs | He was the bottom of the class ...
تنگنا ، گلوگاه Narrow part of a road which slows down traffic ( fig. ) : A bottleneck in production
borrower = قرض گیرنده lender = قرض دهنده
borrower = قرض گیرنده lender = قرض دهنده