beret

/ˈberət//ˈbereɪ/

معنی: کلاه بره، کلاه گرد و نرم پشمی
معانی دیگر: کلاه بره، کلاه گرد ونرم پشمی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a soft, round, flat cap with a close-fitting headband and no visor, usu. made of felt or wool.

جمله های نمونه

1. His boots and purple beret identify him as commanding the Scottish Paratroops.
[ترجمه گوگل]چکمه ها و کلاه های بنفش او را به عنوان فرمانده چتربازان اسکاتلند نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]کفش هایش و کلاه پشمی ارغوانی او را به عنوان فرمانده اسکاتلند می شناسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She wore a beret, set slightly off-centre.
[ترجمه گوگل]او کلاه بر تن داشت، کمی خارج از مرکز
[ترجمه ترگمان]او یک کلاه بره پوشیده بود و کمی دورتر از مرکز قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. McLamb and Gritz, a former Green Beret, long have been leaders in the right-wing patriot movement.
[ترجمه گوگل]مک لمب و گریتز، یک کلاه سبز سابق، برای مدت طولانی رهبران جنبش میهن پرستان راست بوده اند
[ترجمه ترگمان]McLamb و gritz، یکی از رهبران سابق جنبش سبز، در جنبش وطن پرستی جناح راست رهبران بوده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She smooths down her hair, tipping the beret back to its original angle.
[ترجمه گوگل]او موهایش را صاف می کند و کلاهک را به زاویه اصلی خود برمی گرداند
[ترجمه ترگمان]موهایش را پایین آورد و با زاویه اصلی آن را خاراند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. There was a soldier in battledress and beret by the door, and he stood aside to let them pass.
[ترجمه گوگل]سربازی با لباس رزم و کلاه بر تن کنار در بود و کناری ایستاد تا آنها را عبور دهد
[ترجمه ترگمان]سربازی در battledress و beret در کنار در ایستاده بود و کنار ایستاده بود تا آن ها عبور کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I wore a black beret, black leather jacket and black corduroy trousers.
[ترجمه گوگل]من یک کت مشکی، کت چرم مشکی و یک شلوار مخملی مشکی پوشیدم
[ترجمه ترگمان]من یک کلاه پشمی سیاه، کت چرمی سیاه و شلوار مخمل کبریتی پوشیده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He bad to sit in his beret and coat, for she needed fresh air.
[ترجمه گوگل]او بد است که در کلاه و کت خود بنشیند، زیرا او به هوای تازه نیاز داشت
[ترجمه ترگمان]بد نبود که در کلاه و coat بنشیند، چون به هوای تازه احتیاج داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Sitting in Les Deux Magots wearing a beret is not necessarily being a critical learner.
[ترجمه گوگل]نشستن در Les Deux Magots با پوشیدن برت لزوماً یک یادگیرنده انتقادی نیست
[ترجمه ترگمان]نشستن در دو Deux که کلاه پشمی بر سر دارد لزوما یک یادگیرنده قوی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Leslie's maroon beret and the winged flash on his shoulder attracted attention as we entered the hall.
[ترجمه گوگل]کلاه سرمه ای لسلی و برق بالدار روی شانه اش وقتی وارد سالن شدیم توجه ها را به خود جلب کرد
[ترجمه ترگمان]همان طور که وارد سرسرا شدیم، کلاه maroon maroon و برق بال دار Leslie توجهش را جلب کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He pulled on a beret and stared down the empty road, then he checked his watch, frowning.
[ترجمه گوگل]یک کلاه برت کشید و به جاده خالی خیره شد، سپس ساعتش را با اخم نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]کلاه پشمی را بیرون کشید و به جاده خالی خیره شد، سپس ساعتش را چک کرد و اخم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Antoinette wore her new blue suit and white beret.
[ترجمه گوگل]آنتوانت کت و شلوار آبی و کلاه سفید جدیدش را پوشید
[ترجمه ترگمان]آنتوانت لباس آبی و کلاه پشمی سفیدش پوشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Louis spoke, letting go of his beret to spread his hands.
[ترجمه گوگل]لویی صحبت کرد و کلاهش را رها کرد تا دستانش را باز کند
[ترجمه ترگمان]لوئی زا حرف می زد، کلاهش را رها می کرد تا دست هایش را پهن کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. And of course, you will gain your green beret - the mark of a Royal Marines commando.
[ترجمه گوگل]و البته، کلاه سبز خود را به دست خواهید آورد - نشان یک کماندوی نیروی دریایی سلطنتی
[ترجمه ترگمان]و البته، شما کلاه سبز خود را به دست خواهید آورد - علامت یک تکاور نیروی دریایی سلطنتی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. His green beret lay close by.
[ترجمه گوگل]کلاه سبزش نزدیک خوابیده بود
[ترجمه ترگمان]کلاه خودی خود را کنار گذاشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. A former Green Beret who served in Vietnam, Alexander went on to a number of national security jobs, and rubbed shoulders with prominent military and political leaders.
[ترجمه گوگل]الکساندر یک کلاه سبز سابق که در ویتنام خدمت می کرد، به تعدادی از مشاغل امنیت ملی رفت و با رهبران برجسته نظامی و سیاسی دست و پنجه نرم کرد
[ترجمه ترگمان]الکساندر Beret که در ویتنام خدمت می کرد، به تعدادی از مشاغل امنیتی ملی ادامه داد و شانه های خود را با رهبران برجسته نظامی و سیاسی پاک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کلاه بره (اسم)
beret, skullcap

کلاه گرد و نرم پشمی (اسم)
beret

تخصصی

[نساجی] کلاه گرد نمدی

انگلیسی به انگلیسی

• type of flat small round hat
a beret is a circular flat hat that is made of soft material and has no brim.

پیشنهاد کاربران

Soft flat round hat
beretberet
یک کلاه نسبتاً پهن و نمد مانند گرد از پارچه که نقاشا اکثراً نقاشا سرشون می کنن ولی این کلاه ها به نام Green Beret یا کلاه سبز برای ارتش ایالات متحده به عنوان نمادی از برتری ، نشان شجاعت ، نشانه تمایز در جنگ برای آزادی استفاده می شد.
از این کلاه گردو پشمیا که نقاشا سرشون میگنن : ) )
From Che Guevara to the Black Panthers, it’s been an eternal symbol of revolution and counterculture. Now the beret is back as a symbol of black power, with activists and celebrities donning the soft - round hat for interviews and photoshoots. ref: msn site
کلاه هنرمندی

بپرس