smog

/ˈsmɑːɡ//smɒɡ/

معنی: دود مه، مه غلیظ، مه ودو، هوای الوده به دود و بخار
معانی دیگر: (از ترکیب: smoke و fog) مه دود، هوای آلوده به دود و غبار، دم دود، مه غلیظی که در اثر دود یا بخارهای شیمیایی ایجاد میشود

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: smoggy (adj.), smogless (adj.)
• : تعریف: a haze caused by the effect of sunlight on foggy air that has been polluted by vehicle exhaust gases and industrial smoke.
مشابه: fume

جمله های نمونه

1. clouds of smoke that unite river fog to form smog
توده های دود که به مه رودخانه می پیوندد و تشکیل دود مه را می دهد

2. Smog is a major problem in Athens.
[ترجمه Rs] هوای مه آلود یک مشکل بزرگ در آتن است
|
[ترجمه گوگل]مه دود یک مشکل بزرگ در آتن است
[ترجمه ترگمان]Smog یک مشکل بزرگ در آتن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We were prevented by heavy smog from seeing anything.
[ترجمه ] ما به خاطر مه غلیط قادر به دیدن هیچ چیز نبودیم.
|
[ترجمه گوگل]دود شدید مانع از دیدن چیزی شدیم
[ترجمه ترگمان]از دیدن هر چیزی جلوگیری شده بودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The city was overhung with the pollutant smog.
[ترجمه گوگل]شهر با مه آلاینده غرق شده بود
[ترجمه ترگمان]شهر بر فراز شهر معلق بود و دود غلیظی فضا را فرا گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The river appeared as if enveloped in smog.
[ترجمه گوگل]رودخانه به نظر می رسد که گویی در دود احاطه شده است
[ترجمه ترگمان]رودخانه طوری به نظر می رسید که انگار در مه پیچیده شده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Smog used to bring London traffic to a standstill.
[ترجمه گوگل]دود در گذشته باعث توقف ترافیک لندن می شد
[ترجمه ترگمان]Smog عادت داشت که ترافیک لندن را متوقف کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Greenhouse gases combine with hydrocarbons to form smog.
[ترجمه گوگل]گازهای گلخانه ای با هیدروکربن ها ترکیب می شوند و دود ایجاد می کنند
[ترجمه ترگمان]گازهای گلخانه ای با هیدروکربن ها ترکیب می شوند تا مه را شکل دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. On 75 days the smog was so bad that schoolchildren were advised to stay indoors.
[ترجمه گوگل]در 75 روز مه دود به حدی بود که به دانش آموزان توصیه شد در خانه بمانند
[ترجمه ترگمان]در ۷۵ روز مه به حدی بد بود که به دانش آموزان توصیه شد در خانه بمانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Smog and acid rain, water pollution and sewage disposal, dams and river-flows will become ever more contentious issues.
[ترجمه گوگل]دود و باران های اسیدی، آلودگی آب و دفع فاضلاب، سدها و جریان رودخانه ها به موضوعات بحث برانگیزتری تبدیل خواهند شد
[ترجمه ترگمان]سیلاب و باران اسیدی، آلودگی آب و دفع فاضلاب، سدها و جریان های رود، به مسائل contentious تبدیل خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Eliminating the occurrence of first-stage smog alerts requires long-term reductions in the baseline pollution levels.
[ترجمه گوگل]حذف هشدارهای مه دود در مرحله اول مستلزم کاهش طولانی مدت سطح آلودگی پایه است
[ترجمه ترگمان]از بین بردن وقوع هشدارها در مرحله اول، نیاز به کاهش بلند مدت در سطح آلودگی خط مبنا دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The streets are clean, there's no smog to dull the sunshine, and the skyscrapers don't overpower.
[ترجمه گوگل]خیابان ها تمیز هستند، مه دودی وجود ندارد که نور خورشید را خاموش کند، و آسمان خراش ها بر آن چیره نمی شوند
[ترجمه ترگمان]خیابان ها تمیز هستند، هیچ دودی برای خفه کردن نور خورشید وجود ندارد و آسمان خراش ها بر آن ها غلبه نمی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Ethyl Corp. says it reduces smog and presents no threat to cars or public health.
[ترجمه گوگل]شرکت اتیل می گوید که مه دود را کاهش می دهد و هیچ تهدیدی برای خودروها یا سلامت عمومی ایجاد نمی کند
[ترجمه ترگمان]شرکت Ethyl می گوید دود را کاهش می دهد و تهدیدی برای اتومبیل یا بهداشت عمومی ارائه نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Hydrocarbon smog from traffic; smoke from a coal-fired power station.
[ترجمه گوگل]دود هیدروکربنی ناشی از ترافیک؛ دود ناشی از یک نیروگاه زغال سنگ
[ترجمه ترگمان]مه هیدروکربن از ترافیک؛ دود ناشی از یک نیروگاه سوخت زغال سنگ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The coppery smog was so thick it obscured the setting sun.
[ترجمه گوگل]دود مسی آنقدر غلیظ بود که غروب خورشید را پوشانده بود
[ترجمه ترگمان]دود مسی رنگ آن قدر ضخیم بود که خورشید غروب می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The thick smog hung in the air, obliterating the hills from view.
[ترجمه گوگل]مه غلیظ در هوا آویزان بود و تپه ها را از دید محو می کرد
[ترجمه ترگمان]مه غلیظ در هوا معلق بود و تپه ها را از دید محو می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دود مه (اسم)
smog

مه غلیظ (اسم)
smog

مه و دو (اسم)
smog

هوای الوده به دود و بخار (اسم)
smog

تخصصی

[شیمی] مه دود
[پلیمر] مه دود
[آب و خاک] مه، دود

انگلیسی به انگلیسی

• mixture of smoke and fog
smog is a mixture of fog and smoke which occurs in some industrial cities.

پیشنهاد کاربران

This term refers to fog that is mixed with pollutants or smoke, resulting in a thick, dirty, and often unpleasant atmosphere. It is commonly associated with urban areas and can have negative effects on air quality and visibility.
...
[مشاهده متن کامل]

این اصطلاح به مهی/fog اطلاق می شود که با آلاینده ها یا دود مخلوط و در نتیجه فضایی غلیظ ( متراکم ) ، کثیف و اغلب ناخوشایند ایجاد می شود. معمولاً با مناطق شهری مرتبط است و می تواند اثرات منفی بر کیفیت هوا و دید داشته باشد.
“The smog hung over the city, creating a hazy and toxic environment. ”
A person describing a foggy day in a heavily industrialized area might say, “The smog was so thick, you could taste it. ”
In a discussion about environmental issues, someone might mention, “Smog is a result of air pollution and can have detrimental effects on health. ”

smog
منابع• https://fluentslang.com/slang-for-fog/
مه دود معمولا در نتیجه واکنش های پیچیده فتوشیمیایی ایجاد می شود.
این واکنش ها مابین ترکیبات آلی فرار و اکسیدهای نیتروژن و در حضور نورخورشید صورت می گیرند و در نهایت به تولید اوزون می انجامند.
smog
دوده : مخلوط کربن و مواد آلی دیگر است که از سوختن ناقص ( سوختن بدون حضور کافی اکسیژن سوختن ناقص است خلاف سوختن کامل که اکسیژن کافی برای واکنش با ماده سوختنی دارد ) هیدروکربن های سنگین تولید می شود.
smog ( مهندسی محیط زیست و انرژی )
واژه مصوب: دودمِه
تعریف: مخلوطی از دود و مِه طبیعی که در برخی از مواقع وجود آلاینده‏های دیگر باعث تشدید اثرات مضر آن شود
مه غلیظ شیمیایی
غبار الود
دودودم
هوای آلوده ( به دود و بخار )
مه آلوده

بپرس