پیشنهاد‌های دکترحامد رسولی (١,٦٨٢)

بازدید
٥,٩٦٥
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

بیمه مجدد، بیمه اتکایی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

قطری، شدیدopposite, antipodal, ، مخالف، برعکس، antipodean, antithetical, contradictory, contrary, converse, counter, polar, reverse

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

Eye eye master cheif بله چشم فرمانده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

اصل، معتبر، درست، موثق، قابل اعتماد، قانون فقه: معتبر، موثق

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

اذعان کردن، درمیان گذاشتن، موجب، باعث

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

مو، زلف، گیسو

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

خراب کردن، تباه کردن تضییع، کاهش، غنیمت، یغما، تاراج، سود باد آورده، فساد، تباهی، از بین بردن، غارت کردن، ضایع کردن، فاسد کردن، فاسد شدن، پوسیده شدن، ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

هم ارزی، چند حالتی، هم تراز، تباه، روبه انحطاط گذاردن، فاسد شدن، منحط، معماری: تبهگن، شیمی: منحط، روانشناسی: منحط، افول کردن، ناتوان شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

کره ماه مهتاب، ماه زده شدن، سرگردان بودن، آواره بودن، دیوانه کردن، بیهوده وقت گذراندن، نجوم: قمر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

نیاز داشتن ضرورت، احتیاج لازم داشتن، مستلزم بودن، لزوم، نیازمندی، در احتیاج داشتن، نیازمند بودن، قانون فقه: حاجت، لازم بودن، روانشناسی: نیاز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

سلام و عرض ادب و احترام، استاد خانم سارا معصومی عزیز و بزرگوار، بیزحمت پیشنهادهای لغات را بیشتر کنید، و از حمایت شما کمال تشکر و قدردانی را دارم. با ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

خود را به کوچه علی چپ زدن ، به کتف چپ گرفتن،

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

وصول کردن، خالص، پاک ، تخلیه جمع کردن، خالی کردن آشکار، زلال، صریح، شفاف، زدودن، ترخیص کردن، روشن کردن، واضح کردن، توضیح دادن، صاف کردن، تبرئه کردن، ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

خروس پرنده نر ( از جنس ماکیان ) ، کج نهادگی کلاه، چخماق تفنگ، مثل خروس جنگیدن، گوش ها را تیز و راست کردن، کج نهادن، یه وری کردن، مسلح کردن، چخماق کشی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

ناخوشایند، بسیار بد وحشتناک، وحشت آور، ترسناک، هولناک، بسیار بد، سهمناک

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

Contact lens لنز چشم ، لنز روی مردمک چشم برای زیبایی و یا بهتر دیدن استفاده میشود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

بار رانده، مقدار بار رانده شده در فیزیک بر حسب N نیوتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

فروتن، متواضع زبون، محقر، بدون ارتفاع، پست کردن، فروتنی کردن، شکسته نفسی کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

تکرار کردن برگرداندن، تازدن، جورساختن، کپی، تقلید کردن، ادا درآوردن، دوباره ساختن، تولید دوباره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

تاریخ تاریخچه، سابقه، پیشینه، ( طب ) بیمار نامه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

سرنخ، کلید، راهنما، اثر، نشان، مدرک، گلوله کردن، به شکل کلاف یا گلوله نخ درآمدن، گلوله نخ، گره، گوی،

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

خروجی، بیرون زدن، اخراج، بیرون اندازی، بیرون امدگی، انفصال، شیمی: روزن رانی، علوم هوایی: شکل دادن گرم یا سرد فلزات، علوم نظامی: بیرون امدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

دفع کردن، دفع، عدم پذیرش، عقب زنی، تنقر، دشمنی، علوم مهندسی: دفع، علوم نظامی: عقب راندن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

سربلندی، زیبایی، جلال، افتخار، شکوه، نور، بالیدن، فخر کردن، شادمانی کردن، درخشیدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

ارشد، بزرگتر، مهتر، ارشد، بالاتر، بالا رتبه، قدیمی، ورزش: مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی، تنیس باز سالمند، مسابقه گلف برای بازیگران بالاتر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠

وارد مسیر شدن، باند عوض کردن ترک کردن، عازم شدن، بیرون آمدن، ورزش: خارج شدن موج سوار از موج با کند کردن تخته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

Beaucoup دیکته درستش اینه و" بوکو " تلفظ میشه تو فرانسوی مثلا Mersi beaucoup بسیار متشکرم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

عصبی، دستپاچه، متشنج، دستپاچه، روانشناسی: نا آرام

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

سودمند، مفید، با فایده، کارا، موثر، کاربردی، عملی، دارای ارزش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

صاف کردن راست کردن، درست کردن، مرتب کردن، علوم مهندسی: راست کردن یا شدن، معماری: تنظیم کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

متهم و محکوم کردن، تعقیب قانونی کردن، اعلام جرم کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

رهبر پارلمانی رئیس الوزرا، مقدم، برتر، والاتر، مهمتر، رییس، رهبر، نخست وزیر، نخستین نمایش یک نمایشنامه، هنرپیشه برجسته، قانون فقه: صدراعظم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

مبلغ پرداختی؛ ممتاز اضافه ارزش، اجرت، عوض، جایزه، پاداش عمل، پاداش نیکو، صرف برات، حق صرافی، انعام، مزایا، وثیقه، حق بیمه، حق العمل، اعلاء، قانون فقه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

خفه کننده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

گلوله؛ آمپول ضربه، گلوله سربی، تیرانداز ماهر، تیر زدن، تیر پرتاب شده، تیراندازی شده، تیرخورده، تیر، ساچمه، رسایی، پرتابه، تزریق، جرعه، یک گیلاس مشروب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

سلام و عرض ادب و احترام استاد سرکار خانم امینی بابت حمایت شما بسیار ممنونم ، بیزحمت پیشنهادهایتان برای لغات را بیشتر بفرمایید، thank you very much ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

دیدن؛ فهمیدن، متوجه شدن؛ کسی را ملاقات کردن؛ تماشا کردن؛ پی بردن، متوجه شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

کراوات ، دستمال گردن، بستن، گره زدن، متصل کردن، مهار کردن، مهار، ملزم کردن، مساوی، کش، بند پارچه ای جلیقه نجات، اتحاد، بند، قید، الزام، علاقه، رابطه، ...