extrusion

/ɪkˈstruːʒn̩//ɪkˈstruːʒn̩/

معنی: اخراج، انفصال، بیرون اندازی، بیرونامدگی
معانی دیگر: اخراج، بیرون اندازی، بیرون امدگی، انفصال

جمله های نمونه

1. Its own extrusion of steel is in turn eaten by an automobile-making machine, and fashioned into a car.
[ترجمه گوگل]اکستروژن فولاد خود به نوبه خود توسط یک ماشین ساخت خودرو خورده می شود و به یک ماشین تبدیل می شود
[ترجمه ترگمان]استفاده از فولاد با استفاده از دستگاه تولید خودرو توسط یک ماشین تولید خودرو و در یک خودرو ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Similar extrusions were seen in two rats whose stomachs were perfused with saline for 60 minutes after ethanol.
[ترجمه گوگل]اکستروژن های مشابهی در دو موش صحرایی مشاهده شد که معده آنها به مدت 60 دقیقه پس از اتانول با سالین پرفیوژن شد
[ترجمه ترگمان]extrusions مشابهی در دو موش صحرایی دیده شدند که شکمشان به مدت ۶۰ دقیقه پس از اتانول با آب نمک پوشانده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He invented a precursor of the high-speed continuous extrusion freezer which could cut novelties out of slabs of vanilla ice cream.
[ترجمه گوگل]او پیش ساز فریزر اکستروژن پیوسته با سرعت بالا را اختراع کرد که می توانست چیزهای جدیدی را از صفحات بستنی وانیلی جدا کند
[ترجمه ترگمان]او a از فریزر را با سرعت بالا اختراع کرد که می توانست چیزهای جدید را از تکه های بستنی وانیلی cut کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He began to sweat, a weird cold extrusion of moisture that began to trickle down his face.
[ترجمه گوگل]شروع به عرق کردن کرد، رطوبت سرد عجیبی که از صورتش جاری شد
[ترجمه ترگمان]شروع کرد به عرق کردن، عرق سرد و سردی که از صورتش سرازیر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. When the extrusion temperature was increased, the pressure vibration frequency and critical slid length decreased, while the vibration period increased.
[ترجمه گوگل]هنگامی که دمای اکستروژن افزایش یافت، فرکانس ارتعاش فشار و طول لغزش بحرانی کاهش یافت، در حالی که دوره ارتعاش افزایش یافت
[ترجمه ترگمان]هنگامی که دمای اکستروژن افزایش یافت، فرکانس نوسان فشار و طول slid بحرانی کاهش یافت، در حالی که زمان ارتعاش افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Using UT - System developed aluminium extrusion, versatile for mounting of any online equipment and accessories.
[ترجمه گوگل]با استفاده از UT - سیستم اکستروژن آلومینیومی را توسعه داده است، همه کاره برای نصب هرگونه تجهیزات و لوازم جانبی آنلاین
[ترجمه ترگمان]استفاده از روش استفاده از UT - سیستم برای بالا بردن هر گونه تجهیزات و لوازم جانبی آنلاین چند منظوره دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Reinforcements distributed homogeneously in matrix after hot - extrusion.
[ترجمه گوگل]تقویت کننده ها به طور همگن در ماتریس پس از اکستروژن گرم توزیع می شوند
[ترجمه ترگمان]نیروهای کمکی بعد از استفاده از سطح داغ، به طور همگن در ماتریکس توزیع شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Production capacity: refers to the largest extruder extrusion amount per unit time.
[ترجمه گوگل]ظرفیت تولید: به بیشترین مقدار اکستروژن اکسترودر در واحد زمان اشاره دارد
[ترجمه ترگمان]ظرفیت تولید: به حداکثر رساندن مقدار مصرف انرژی در هر واحد زمان اشاره دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Suitable for weaving, drawing, extrusion, salivation, blown film, injection molding and other plastic processing.
[ترجمه گوگل]مناسب برای بافندگی، کشیدن، اکستروژن، بزاق، فیلم دمیده، قالب گیری تزریقی و سایر پردازش های پلاستیکی
[ترجمه ترگمان]مناسب برای weaving، نقاشی، اکستروژن، بزاق دهان، ریز کردن فیلم، ریخته گری تزریقی و دیگر پردازش پلاستیک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This article introduce the applied method of cold extrusion in manufacture beam unit's driving cord.
[ترجمه گوگل]این مقاله به معرفی روش کاربردی اکستروژن سرد در طناب محرک واحد تیرآهن می‌پردازد
[ترجمه ترگمان]این مقاله روش کاربردی اکستروژن سرد را در ساخت طناب محرک واحد پرتو معرفی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The regularity of extrusion parameters and product power per energy unit were analyzed.
[ترجمه گوگل]منظم بودن پارامترهای اکستروژن و توان محصول در واحد انرژی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]نظم پارامترهای اکستروژن و قدرت تولید در هر واحد انرژی مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In this paper the extrusion pressure between the stud and the workpiece during stepping arc stud welding process is acted as the controlled variable so as to control the stud plunge depth.
[ترجمه گوگل]در این مقاله فشار اکستروژن بین گل میخ و قطعه کار در طول فرآیند جوشکاری گل میخ قوس پله ای به عنوان متغیر کنترل شده عمل می کند تا عمق فرورفتگی گل میخ را کنترل کند
[ترجمه ترگمان]در این مقاله فشار اکستروژن بین دو زبانه و قطعه کار در طول فرآیند جوشکاری قوس مانند به عنوان متغیر کنترل شده عمل می کند تا عمق رسوب را کنترل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The extrusion quality of flaxseed meal was studied with Brabender DSE - 25 Twin - Screw Extruder.
[ترجمه گوگل]کیفیت اکستروژن کنجاله بذر کتان با اکسترودر پیچی Brabender DSE - 25 Twin - Screw مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]کیفیت پخت غذای کتان با استفاده از extruder DSE - ۲۵ Twin بررسی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Extrusion die design for compound triple - layer plastic pipe by two extruding machines is introduced.
[ترجمه گوگل]طرح قالب اکستروژن لوله پلاستیکی سه لایه مرکب توسط دو دستگاه اکسترود معرفی شده است
[ترجمه ترگمان]extrusion die طراحی برای لوله های پلاستیکی سه لایه با دو ماشین extruding معرفی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اخراج (اسم)
ejection, banishment, deportation, expulsion, dismissal, eviction, exclusion, boot, ouster, deposal, extrusion, rustication

انفصال (اسم)
secession, separation, discharge, discontinuity, schism, schismatism, disjunction, extrusion, disunion, retirement

بیرون اندازی (اسم)
extrusion

بیرونامدگی (اسم)
extrusion

تخصصی

[شیمی] روزن رانی، حدیده کاری
[عمران و معماری] حدیده کاری - اکستروژن
[زمین شناسی] بیرون اندازی، بیرون آمدگی، روزن رانی،خروج گدازه - انتشار گدازه نسبتاً گرانرو به سطح کره زمین را گویند. همچنین، به سنگهایی که بدین طریق تشکیل می شوند نیز می گویند. -
[نساجی] عبور دادن از غالب تحت فشار - ریسیدن محلول سلولز با عبور تحت فشار آن از رشته ساز
[پلیمر] روزن رانی، اکستروژن، رانش

انگلیسی به انگلیسی

• forcing out; squeezing out by applying pressure; bulge, bump; shaping of material (metal or other material) by forcing it through a die; process of extruding; expulsion

پیشنهاد کاربران

علوم نظامی : شکل دادن گرم یا سرد فلزات
خروجی، بیرون زدن، اخراج، بیرون اندازی، بیرون امدگی، انفصال، شیمی: روزن رانی، علوم هوایی: شکل دادن گرم یا سرد فلزات، علوم نظامی: بیرون امدن
رانشگر
برون رانی
جابجایی دندان سانترال از ساکت
extrusion ( زمین‏شناسی )
واژه مصوب: برون‏ریزی
تعریف: فرایند بیرون ریختن گدازه
استخراج
روزن رانی ، کشش

اکستروژن
محصول، قطعه کار
قالب پرانی، قالب زدایی
برونربزی
دفع، تف کردن، بیرون انداختن
انفصال
اخراج ( استخراج )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)

بپرس