پیشنهادهای جلال قاسمی (١٤٠)
صرف زمان و انرژی فراوان
صرف زمان و انرژی
ایده
امیدوار بودن
مهم دانستن
ارتباط خود را حفظ کردن
فری سایز
لطف مکرر کسی را حق مسلم خود دانستن
ارتباط داشتن
کمرنگ کردن
پشتیبانی کردن
بی حاصل
زادگاه ( مثلا در جمله country of origin )
آرمانی
تعلق خاطر
رفاه
بازار قطعات یدکی
رویکرد
جبران مافات کردن
پرشور
قرار دادن مکان نمای موس بر روی چیزی
چراغ خاموش
رخنه ( در هک و امنیت )
نیروی کار
پرداخته نشده
individuals را می توان به جای افراد، � آنها� معنی کرد، به ویژه زمانی که این کلمه برای حیوانات استفاده شود.
تبعه، شهروند
انتظار چیزی رفتن ( به عنوان مثال، انتظار می رود فلان کار را انجام دهد )
قرار بودن
خط تحریری
تغییر رویه دادن
نقش بازی کردن
با دیوار محصور شده
شی ء متقارن
سمبل
شعبه ( شعبه ای از یک سازمان بزرگ )
جاذبه
مصمم
از نظرها دور
شارژ مجدد انبار
سیگنال ( در اقتصاد )
فخرفروشانه
از حفظ گفتن
غرفه دار
تحصیل مال ( حقوق )
تعداد افراد شرکت کننده
مهره ( در بردگیم ها )
جذب سرمایه
قابل فهم بودن
نسخه، بازنویسی