calligraphy

/kəˈlɪɡrəfi//kəˈlɪɡrəfi/

معنی: خط، خطاطی، خوش نویسی
معانی دیگر: کتابت، خطنویسی، خوش خطی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: calligraphic (adj.), calligraphically (adv.), calligrapher (n.), calligraphist (n.)
(1) تعریف: the art of beautiful handwriting.

- Chinese calligraphy is done with a brush.
[ترجمه گوگل] خوشنویسی چینی با قلم مو انجام می شود
[ترجمه ترگمان] خوشنویسی چینی با قلم مو انجام می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: elegant lettering or writing done by hand.

- The calligraphy on these invitations is beautiful.
[ترجمه گوگل] خط روی این دعوت نامه ها زیباست
[ترجمه ترگمان] خطاطی بر روی این دعوت ها زیبا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: penmanship; handwriting.
مشابه: hand

- The students need to improve their calligraphy.
[ترجمه گوگل] دانش آموزان باید خوشنویسی خود را بهبود بخشند
[ترجمه ترگمان] دانش آموزان باید خطاطی خود را بهبود بخشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. calligraphy is an art form with its own particular rubrics
خوشنویسی نوعی هنر با معیارهای مخصوص به خودش است.

2. our calligraphy teacher was a museum piece
معلم خط ما مال عهد بوق بود.

3. an exhibition of arabic calligraphy
نمایشگاه خطاطی عربی

4. There's some wonderful calligraphy in these old manuscripts.
[ترجمه گوگل]در این دست نوشته های قدیمی، خوشنویسی فوق العاده ای وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در این نسخه های خطی قدیمی، خطاطی عالی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Susannah won the calligraphy prize when she was at school.
[ترجمه گوگل]سوزانا زمانی که در مدرسه بود برنده جایزه خوشنویسی شد
[ترجمه ترگمان]Susannah زمانی که در مدرسه بود جایزه خطاطی را برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Do you love calligraphy?
[ترجمه گوگل]آیا خوشنویسی را دوست دارید؟
[ترجمه ترگمان]خوشنویسی دوست داری؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Calligraphy at Christmas Christmas is a natural time to indulge in the creation of greetings cards.
[ترجمه گوگل]خوشنویسی در کریسمس زمان طبیعی برای ایجاد کارت های تبریک است
[ترجمه ترگمان]خوشنویسی در کریسمس کریسمس یک زمان طبیعی برای شرکت در ایجاد کارت های تبریک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It can bar fine paper, calligraphy and painting complete, close all calligraphers crown.
[ترجمه گوگل]این می تواند نوار کاغذ خوب، خوشنویسی و نقاشی کامل، بسته تمام تاج خوشنویسان
[ترجمه ترگمان]می تواند کاغذ قشنگی بنویسد، خطاطی و نقاشی کامل، و تمام calligraphers را ببندید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. His calligraphy tetrasomic able to Lishu, most famous for Cursive.
[ترجمه گوگل]خوشنویسی تترازومی او قادر به Lishu، معروف ترین برای شکسته
[ترجمه ترگمان]خطاطی او به Lishu شهرت دارد که معروف ترین آن ها برای Cursive است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. His History of China's Modern Calligraphy and Sphragistics published in1993 and recently-published Of Art are the treasury of the results of his theoretic research in recent years.
[ترجمه گوگل]تاریخچه خوشنویسی مدرن چین و اسفراژیستیک او که در سال 1993 منتشر شد و اخیراً "هنر" منتشر شد، خزانه نتایج تحقیقات نظری او در سالهای اخیر است
[ترجمه ترگمان]تاریخچه His مدرن چین و Sphragistics منتشر شده توسط in۱۹۹۳ و اخیرا منتشر شده از هنر، گنجینه ای از نتایج تحقیقات نظری او در سال های اخیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Then, compared with the traditional painting and calligraphy, cross - stitch advantage in where?
[ترجمه گوگل]سپس، در مقایسه با نقاشی سنتی و خوشنویسی، مزیت دوخت متقاطع در کجا؟
[ترجمه ترگمان]سپس، در مقایسه با نقاشی سنتی و خوشنویسی، مزیت شماره دوزی شده در کجا؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. His expedition into calligraphy was a dot, and the Macintosh became the connecting line.
[ترجمه گوگل]سفر او به خوشنویسی یک نقطه بود و مکینتاش به خط اتصال تبدیل شد
[ترجمه ترگمان]هییت اعزامی او به خطاطی یک نقطه بود، و مکینتاش به خط ارتباطی تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I think the traditional painting and calligraphy, rise more powerful because cross - stitch.
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم نقاشی سنتی و خوشنویسی، به دلیل دوخت متقاطع قوی تر می شود
[ترجمه ترگمان]من فکر می کنم که نقاشی سنتی و خطاطی برازنده است، چون بخیه متقاطع می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Quite a few of remained calligraphy in Chinese paleography belong to those format nowadays, as well as usage of the seal.
[ترجمه گوگل]تعداد کمی از خوشنویسی‌های باقی‌مانده در دیرینه‌نگاری چینی به آن قالب‌های امروزی و همچنین استفاده از مهر تعلق دارند
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر تعداد کمی از خطاطی در paleography چینی به این قالب و نیز استفاده از این مهر تعلق دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خط (اسم)
hand, order, groove, way, road, character, bar, mark, letter, row, line, file, feature, writing, track, script, streak, charter, letter missive, stripe, calligraphy, rut, ruler, ruck, message, legend, fascia, stria, handwriting, penmanship, printmaking, tails

خطاطی (اسم)
calligraphy

خوش نویسی (اسم)
calligraphy

انگلیسی به انگلیسی

• art of producing beautiful or elegant handwriting, penmanship
calligraphy is the art of producing beautiful handwriting often using a brush or a special pen.

پیشنهاد کاربران

خط نویسی
calligraphy: خوشنویسی
( the art of producing ) beautiful writing, often created with a special pen or brush
خوشنویسی یا خطاطی به معنی زیبانویسی یا نوشتن همراه با خلق زیبایی است و فردی که این فرایند توسط او انجام می گیرد خوش نویس ( خطاط ) نام دارد، به خصوص زمانی که خوش نویسی حرفه شخص باشد.
...
[مشاهده متن کامل]

There's some wonderful calligraphy in these old manuscripts

calligraphycalligraphy
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/calligraphy• https://en.wikipedia.org/wiki/Calligraphy
calligraphy ( هنرهای تجسمی )
واژه مصوب: خوشنویسی
تعریف: نوشتن یک متن براساس تمام قواعد و ضوابط زیباشناختی کتابت|||متـ . خطاطی
( Calligraphy ) beautiful writing
خط تحریری
خطاطی

بپرس