پیشنهادهای Farhood (٧,٧٥٣)
in a flash به سرعت برق و باد - سریعاً - به یه چشم به هم زدن یه عبارت دیگه هم داریم تو همین مایه ها: as quick as a flash به سرعت برق و باد - مثل چشم ...
Concern= مربوط بودن به this isn't my concern= این به من مربوط نیست به من ربطی ندارد - مشکل من نیست 💠Good morning. Good morning, please sit down. ...
ترشی فروشی
در هاله ای از ابهام - وضعیت نامشخص و بلاتکلیفی 💠 Canada's GED high school equivalency test ends after March, leaving adult students in limbo . . . ...
SHRUG SOMEBODY/SOMETHING OFF/AWAY 1 - to push someone or something back or away with your shoulders - to move away from someone or something by turn ...
SHRUG SOMEBODY/SOMETHING OFF/AWAY to push someone or something back or away with your shoulders SYN: shake off 💠 Kevin shrugged off his jacket. 💠 ...
ALLUDE TO SOMEONE/SOMETHING 🗣️اِلوود [FORMAL] اشاره دوستان: - غیرمستقیم اشاره کردن ب کسی یا موضوعی - ضمنی اشاره کردن - به تلویح گفتن، تلویحاً ...
[INFORMAL] ۱ ) لو دادن - خبرچینی کردن - چغلی کردن - خبر کشی کردن - ( به نوعی میشه ) زیر آب زنی کردن SYN: drain - زیر آب کسی را زدن ۲ ) اثر کردن بر ( ...
پرچم زبان اسپرانتو
اسپرانتیست یا اسپرانتودان ( به اسپرانتو: Esperantisto ) ، به کسی می گویند که به زبان فراساخته ی اسپرانتو سخن می گوید یا آن را به کار می برد. معنی لغو ...
نخند، لب ت میترکه 💠 It's not so funny! How many so far? 123. 120! I counted them. 60 50 10 = 120 Alright, as you say. 120 * 25 dollars less 120 * ...
سماور 🗣️سَمُ وار 💠 Tighten it, so it can't get loose. Pull. . . tie a knot. Not too tight or the wood will come off. What a shelter! It's wond ...
SYNs: - take someone for an idiot - play someone for a fool/sucker احمق یا خر فرض کردن کسی 🚨توجه: بجای fool سایر اسم ها با معنی مشابه هم میشه ...
- درست کردن چای - چای دم کردن اصطلاح نزدیک با معنای مشابه: DRAW TEA and MAKE TEA Drawing tea means to steep it in the hot water so as to bring out ...
- دودستگی ایجاد کردن - دوبه هم زنی کردن - فتنه کردن - درگیری و دعوا به پا کردن - بهم ریختن اوضاع و شرایط - آشفته و مشوش شدن/کردن - به نتایج درخ ...
MAKE THE FEATHERS FLY ۱ - دودستگی ایجاد کردن - دوبه هم زنی کردن - فتنه کردن - درگیری و دعوا به پا کردن - بهم ریختن اوضاع و شرایط - آشفته و مشوش ...
FUR WILL FLY ۱ - دودستگی ایجاد کردن - دوبه هم زنی کردن - فتنه کردن - درگیری و دعوا به پا کردن - بهم ریختن اوضاع و شرایط - آشفته و مشوش شدن/کردن ...
MAKE THE DUST FLY ۱ - دودستگی ایجاد کردن - دوبه هم زنی کردن - فتنه کردن - درگیری و دعوا به پا کردن - بهم ریختن اوضاع و شرایط - آشفته و مشوش شدن/ ...
MAKE THE FUR FLY ۱ - دودستگی ایجاد کردن - دوبه هم زنی کردن - فتنه کردن - درگیری و دعوا به پا کردن - بهم ریختن اوضاع و شرایط - آشفته و مشوش شدن/ک ...
- به پا کردن گرد و غبار مثلاً با جارو زدن - گرد و خاک هوا کردن 💠 Tighten it, so it can't get loose. Pull. . . tie a knot. Not too tight or the w ...
PLAY DUMB خود را به نادانی زدن - گُنگ بازی دراوردن - خود را به خنگی و ندانستن زدن - خود را به خریت زدن - خود را به نفهمی و حماقت زدن یه اصطلاح رایج ...
YOU TAKE ME FOR AN IDIOT? منو احمق فرض کردی!! *don't take me for an idiot! منو احمق فرض نکن! فکر کردی من احمقم! یه اصطلاح مترادف و نزدیک ش: *play s ...
PLAY SOMEONE FOR A FOOL کسی رو خر فرض کردن *don't take me for a fool! منو احمق فرض نکن! فکر کردی من احمقم! یه اصطلاح مترادف و نزدیک ش: *YOU TAKE ME ...
YOU TAKE ME FOR A FOOL? منو احمق فرض کردی!! *don't take me for a fool! منو احمق فرض نکن! فکر کردی من احمقم! یه اصطلاح مترادف و نزدیک ش: *play someo ...
معنای آبادیس: ( گره یا گیره و غیره ) باز شدن - شل شدن - وا آمدن 💠 Tighten it, so it can't get loose. Pull. . . tie a knot. Not too tight or the ...
[COLLOCATION] گره زدن یه اصطلاح دیگه میشه: tie the knot [INFORMAL] ازدواج کردن SYN: get married 💠 Tighten it, so it can't get loose. Pull. . . ti ...
[COLLOCATION] ( به نوعی میشه ) وا شدن - شل شدن 💠 Tighten it, so it can't get loose. Pull. . . tie a knot. Not too tight or the wood will come of ...
[VERB] past simple and past participle of CATCH در اینجا به معنی: گیر کردن - Capturing or taking possession of things. 💠 It had it repaired, it r ...
- دل و جرأت انجام کاری داشتن - وجودش داشتن - ( به نوعی میشه ) عُرضه انجام کاری داشتن - جَنَم و جُربُزه داشتن HAVE THE GUTS ( TO DO SOMETHING ) ...
مرتکب گناه شدن - گناه کردن
[INFORMAL] اینجا چقدر آت - آشغالِ! عجب بساطیه! یه اصطلاح دیگه که داریم: *be a mess* [informal] if someone is a mess, they look dirty and untidy, or ...
💠 You wanted to see me? Why? I've got to know your name. It's Adele. So, you're the one. Why? Nothing. How do you know my name? Having fun, kids ...
- تو همونی که ( دنبالشن/میگن/می خوام/. . . ) - پس خودتونید که . . . 💠 You wanted to see me? Why? I've got to know your name. It's Adele. So, y ...
( رسمی ) اینجوری به نفع شماست ( محاوره ) اینجوری برات بهتره 💠 Doing what? Only work in my office. No, Boss. On the contrary I need those jobs to ...
SIMILAR: stay awhile مدتی بمون یکمی بمون *Awhile versus A While* The adverb awhile ( one word ) means for a short time. The noun phrase a while ( t ...
* شبیه ( شباهت ظاهری دو شخص ) * مشابه * همان ( مقدار یا اندازه ) - exactly like - someone or something that is exactly like ( another person or t ...
مشتری جور کردن - جمع کردن مشتری - مشتری اوردن - مشتری گیر آوردن - مشتری دست و پا کردن 💠 Doing what? Only work in my office. No, Boss. On the contr ...
*be a waste of time/money/effort etc* to be not worth the time, money etc that you use because there is little or no result اتلاف وقته وقت هدر دادنه ...
[PHRASE] ( اتفاقاً ) برعکس، . . . DEFINITION: You use on the contrary when you have just said or implied that something is not true and are going ...
[ADJECTIVE] comparative: craftier superlative: craftiest این صفت تو primary meaning ش بار معنایی منفی داره؛ حقه باز - نقشه ریز زیرک و آب زیرکاه - حیل ...
[INFORMAL] ۱ ) لو دادن - خبرچینی کردن - چغلی کردن - خبر کشی کردن - ( به نوعی میشه ) زیر آب زنی کردن SYN: drain - زیر آب کسی را زدن ۲ ) اثر کردن بر ( ...
DEFINITION: A black market is any market where the exchange of goods and services takes place in order to facilitate the transaction of illegal goods ...
پایین شهر اون پایین - مایین اینا ( مثلاً حومه جنوبی شهر ) 💠 What do you do? All sorts of things. Like what? At noon I sell left - over rice on ...
کار ت چیه؟ درآمد ت از کجاست؟ شغل ت چیه؟ EXPLANATION: There are many ways to inquire about a person's occupation, and the word "what" figures into j ...
( در مسلک🙂 مشروب خوری ) برو بالا - به سلامتی بده تو خندق بلا 💠 It's not as easy as you think. A drink? No thank you, Boss. Haven't tried befor ...
قبلاً امتحان نکردی اینو. . . ؟ قبلاً اینو تست نکردی. . . ؟ قبل از این، این تجربه نداشتی. . . ؟ 💠 It's not as easy as you think. A drink? No thank ...
[VERB] ۱ ) تاکید کردن - موردتأکید قرار دادن 💠 Israel isolated as UN security council demands immediate ceasefire in Gaza . . . Israeli PM cancels Wh ...
[ADJECTIVE] با تأخیر - از موقع گذشته - دیرتر از موقع - دیر شده 💠 Israel isolated as UN security council demands immediate ceasefire in Gaza . . . T ...
یهویی و بصورت هیجانی و احساسی شروع به کف زدن و تشویق کردن BREAK OUT IN APPLAUSE 💠 The room is filled with men in suits and women in beautiful dres ...
یهویی و بصورت هیجانی و احساسی شروع به کف زدن و تشویق کردن BREAK INTO APPLAUSE You can use it when you want to express a sudden and enthusiastic app ...