پیشنهادهای Farhood (٧,٨٨٦)
[VERB] ✓ دام گستردن - دسیسه کردن ✓ ( برای به دست آوردن چیزی ) حیله زدن - طرح ریختن 💠 On the witness stand, Stormy Daniels details alleged sex with ...
whip Vs wipe 🇬🇧 وُیٖپ 🇺🇸 وُِپ [NOUN] ۱ ) شلاق a piece of leather or rope that is fastened to a stick, used for hitting animals or people ۲ ) نوع ...
withstand/whistle سوت زدن/تاب آوردن، تاب تحمل ( چیزی را ) داشتن، استقامت ورزیدن ⭐⭐⭐ withstand Vs stand As verbs the difference between withstand ...
Shutter Vs blinds shutter= کرکره ای که پشت پنجره یا جلو پنجره نصب میشه و جنس چوبی داره تو مدلهای قدیمی تر و کلاسیک ش blinds= پرده کرکره ای
Wrap ( =twist, wind ) پیچ دادن - پیچاندن - تاباندن دور ( کلاف مانند )
waist/wrist مچ دست/ ( دور ) کمر 🗣️[ریست/وِیْست] تلفظ یکسان [homophone] waist/waste 🗣️[وِیْست]
Meadow/widow/window ( پنجره/بیوه/چمنزار ) weadow❌ نداریم
Wind [n] 🗣️[وُیند] Wind [v] 🗣️ [وُایند]*/[وُیند] ▫️wind - ( winded ) wound - ( winded ) wound
Breathe ( v ) 🗣️ [بریٖث] Breath ( n ) 🗣️ [برِث]
🗣️ یه چیزی بین [بُش] و [بوش] [NOUN] ۱ ) نوعی گیاه و بوته کوتاه قامت ۲ ) لوله توخالی نصب شونده روی شفت 1 - a plant with many small branches growing ...
🇬🇧 پرِ سی پیٖس 🇺🇸 پرِ سِ پیٖس ✓پرتگاه ✓سراشیبی تند ✓وضع خطرناک ( مجازاً ) 💠 Iran’s new leaders stand at a nuclear precipice The world’s atom ...
[NOUN] 🇺🇸این سُ لِرِتیٖ 🇬🇧این سیو لِرِتیٖ ییکی از معانیش میشه: انزوا و جدا افتادگی از دیگران MEANING 1 - the fact that somebody is only interest ...
[ADJECTIVE] 🇺🇸این سُ لِر 🇬🇧این سیو لِر سه معنی مهم ش: ۱ ) منزوی و جدا افتاده از دیگران ۲ ) کوته فکر و کوته بین و یه جورایی تنگ نظر ۳ ) جزیره ای ...
رخنه - نفوذ ( سیاسی و . . . ) 💠 Ebrahim Raisi was no moderate, but his death may mean Iran becomes even more hardline . . . Who will be the next s ...
خویشاوندسالاری ( Nepotism ) ، همچنین خویشاوندگماری، پارتی بازی، یا فامیل پروری، یکی از مصادیق شایع فساد اداری است که به تبعیض و جایگزینی رابطه به جای ...
( به دفعات ) احتراز کردن - اجتناب یا پرهیز کردن از کاری یا چیزی SYN: ( persistently ) avoid 💠 Ebrahim Raisi was no moderate, but his death may m ...
[VERB] ( مجازی ) در هم آمیختن - هم آمیختن - به هم پیوند دادن/خوردن SYN: join ( together ) - combine 💠 Ebrahim Raisi was no moderate, but his dea ...
حکومت موروثی 💠 Iran’s succession dynamics: Ebrahim Raisi’s death shifts spotlight to Khamenei’s son for Supreme Leader . . . Raisi was a central fi ...
🗣️[سْ لاریٖ] 🇬🇧 🗣️[سْ لِ ریٖ] 🇺🇸 Slurry pumps = پمپ های دوغابی این نوع پمپ، مواد دوغابی و خورنده، شن، مواد زائد شیمیایی، آشغالهای دستگاه و غیر ...
🗣️[سْ "لا"ریٖ] 🇬🇧 🗣️[سْ "لِ"ریٖ] 🇺🇸 دوغاب محلول مانند سوسپانس مانند مخلوطی از مایع و جامدات ریز نامحلول Meaning: - thin liquid mixture, inso ...
[NOUN] 🗣️[ساٰ "لِ" تود] اشاره دوستمون: تنهایی مثبت معنا میده ( یعنی خلوت گزینی ) نه تنهایی و انزوای منفی MEANING: 1 ) the situation of being alon ...
crescent [n, adj] 🗣️["کرِ" سِنْت] هلال ماه - هلالی شکل MEANING: - something with a curved shape that has two narrow pointed ends, like the moon w ...
[NOUN & ADJECTIVE] 🗣️[گَ لیٖک] یا [گِی لیٖک] MEANING: ✓Gaelic ( pronounced /ˈɡeɪlɪk/ for Irish Gaelic and /ˈɡ�lɪk/ for Scottish Gaelic ) is an noun ...
idle [adj, v] 🗣️["آی" دِل] idleness [n] 🗣️["آی" دِل نِس] idly [adv] 🗣️["آیْد" لیٖ] idler [ ( a ) n] 🗣️["آیْد" لِر] Idler gear = دنده هرزگ ...
💠 Eccentric Helical Rotor پمپهای پیچی خارج از مرکزی این نوع پمپ ها از یک روتور فلزی بصورت پیچ یک راهه که بصورت خارج از مرکز در داخل یک بدنه قابل ارت ...
eccentric [adj, ( a ) n] ["اِک سِن" تریٖک] چیزی بین ترِک و تریٖک ⭐⭐⭐ eccentricity [n] 🗣️["اِک سِن" تریٖ سی ٖدیٖ] چیزی بین "ترِ" و "تریٖ" 💠 Ecc ...
[NOUN] 🗣️[هَ بِ تَت] سکونتگاه - زیستگاه ( طبیعی جانداران یا گیاهان ) DEFINITION: the natural environment in which an animal or plant usually liv ...
[NOUN] 🗣️[اَنِ مال] یا [اَنی ٖمال] چیزی بین "نیٖ" و "نِ" MEANING: something that lives and moves but is not a human, bird, fish, or insect e. g. O ...
NOUN 🗣️[وِیْس] یا [واٰز] گلدان ( معمولاً دکوری و چینی/کریستالی منقوش ) MEANING: a container used for holding cut flowers or for decoration 💠 a ...
🗣️[مُس کَت] چیزی بین موس و مُس مسقط ( پایتخت کشور عمان ) 💠 Airport taxi fares to cost less from October 1 Muscat: The often contentious fares wh ...
معنای دوستان: ✓نور چشمی ✓فرد تحت حمایت ✓ تحت الحمایه MEANING: a person who is guided and supported by an older and more experienced or influential p ...
حفظ کردن ذهن در حالت تند و تیز، ذهنی که به سرعت و واضح و شفاف و روان فکر میکند. اصطلاحاً میشه رو فرم نگه داشتن ذهن به لحاظ عملکردی و درستی و سرعت وا ...
EXPLANATION: It is used to describe a person who is mentally astute and able to think clearly. 💠 He was known for having a sharp mind, and could of ...
[ADJECTIVE] ییکی از معانیش میشه: دستگیر شده - بازداشت شده 💠 Montreal UN aviation workers busted in China - Libya drone sale conspiracy . . . A Chine ...
- حفظ/نگهداشت مایع منی - خودداری/اجتناب/پرهیز/جلوگیری از بیرون دادن مایع منی - ( عمداً و از قصد ) خودداری از انزال منی زمان برقرای رابطه جنسی یا زم ...
✓lurch 🗣️[لِرْچ] NOUN & VERB ۱ ) حرکت یا چرخش ناگهانی و بی تعادل به یک سمت ( قایق و . . . ) ۲ ) به طور ناگهانی و بدون تعادل حرکت کردن - تلوتلو خورد ...
✓lure 🗣️[لور] VERB ۱ ) جذب کردن ۲ ) وسوسه کردن - فریفتن - اغوا کردن ✓lurk 🗣️[لِرْک] VERB ۱ ) کمین کردن - خف کردن ۲ ) گفتگو در چت روم ها را خواندن ...
✓lurk 🗣️[لِرْک] VERB ۱ ) کمین کردن - خف کردن ۲ ) گفتگو در چت روم ها را خواندن - در تالار گفتگو بدون عضو بودن ( مخفیانه ) نظر خواندن ✓lark 🗣️[لارک] ...
✓lark 🗣️[لارک] NOUN & VERB ۱ ) چکاوک ۲ ) تفریح - بازیگوشی - سرگرمی ۳ ) بازیگوشی کردن ✓lurk 🗣️[لِرْک] VERB ۱ ) کمین کردن - خف کردن ۲ ) گفتگو در چت ...
کشور یا دولتی که قوانین و عرف بین الملل را زیر پا می گذارد - کشور قانون شکن - کشور یاغی و سرکش 💠 It’s time to declare Israel a rogue state . . . It ...
انحناهای بدن زنان MEANING: - a curving contour of a woman's figure. - curving shapes that form part of a woman's body - a curving line of the hu ...
نیم تاج - تاج پرنسسی ( زنانه ) ریشه این کلمه ایرانی هست DEFINITION: - A tiara is a jeweled head ornament. Its origins date back to ancient Iran, w ...
SYNs: - walk a tightrope - tread a tightrope دست به عصا راه رفتن و اخذ تصمیم درست در موقعیتی بسیار دشوار و بحرانی که جای اشتباه وجود ندارد. ❇️PR ...
SYNs: - walk a tightrope - live on a tightrope DEFINITION: - be in a situation where you must act very carefully - To do something that require ...
اصطلاح با معادل فارسی: دست به عصا راه رفتن و اخذ تصمیم درست در موقعیتی بسیار دشوار و بحرانی که جای اشتباه وجود ندارد. WALK/TREAD A TIGHTROPE - If ...
[NOUN] موقعیت یا شرایط دشوار برای انجام کار یا گفتن حرف یا اتخاذ تصمیم درست WALK/TREAD A TIGHTROPE - You can use tightrope in expressions such as w ...
بصورت بی امان - بیرحمانه 💠 Two huge job interviews that changed my life 🏆 The cost was heavy 👇 At the first interview, I just answered from the h ...
🗣️مُزِلی ئم 🇬🇧 🗣️مازِلی ئم 🇺🇸 مقبره - آرامگاه بزرگ و یادمانی که برای مشاهیر و بزرگان یک کشور ساخته میشه 💠 Iran president Raisi arrives in Lah ...
نوعی مرخصی اداری - تعلیقی باحقوق که در ارگان های دولتی نظیر پلیس، مدارس یا بیمارستانها در نتیجه کوتاهی در انجام وظیفه یا مشکلی از سوی کارمند و نفر م ...
[SPOKEN] WELL SAID! - I agree with what you said, which was well formulated or articulated. - Fig. You said that very well, and I agree. - well ...