shutter

/ˈʃətər//ˈʃʌtə/

معنی: حائل، دیافراگم، پشت پنجره، پشت دری
معانی دیگر: (شخص یا وسیله) مسدود کننده، بندآور، (پنجره) کرکره، پنجره ی کرکره ای، (در فانوس و غیره) دریچه، سوراخ بند، دهانه گیر، (دوربین عکاسی) شاتر، بندان، دوربین عکاسی وغیره دیافراگم

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a hinged wooden or metal cover that closes over the outside or inside of a window.

(2) تعریف: a device that opens and closes the lens of a camera.

(3) تعریف: one that shuts.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: shutters, shuttering, shuttered
• : تعریف: to supply, close, or cover with shutters.

- He shuttered the windows for the winter.
[ترجمه گوگل] پنجره ها را برای زمستان بسته بود
[ترجمه ترگمان] او پنجره ها را برای زمستان بسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. a shutter bug
شیفته ی عکاسی

2. The slam of the shutter awoke me.
[ترجمه زهرا یوسفی] صدای کوبیده شدن در من رو از خواب بیدار کرد
|
[ترجمه گوگل]صدای کوبیدن کرکره بیدارم کرد
[ترجمه ترگمان]صدای بسته شدن پرده از خواب بیدارم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The camera adjusts the lens aperture and shutter speed automatically.
[ترجمه گوگل]دوربین دیافراگم لنز و سرعت شاتر را به طور خودکار تنظیم می کند
[ترجمه ترگمان]دوربین دیافراگم لنز و سرعت شاتر را به طور خودکار تنظیم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. You will need a fast shutter speed for photographing sport.
[ترجمه گوگل]برای عکاسی ورزشی به سرعت شاتر سریع نیاز دارید
[ترجمه ترگمان]شما به یک سرعت شاتر سریع برای عکاسی از ورزش نیاز دارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He left the shutter open.
[ترجمه گوگل]کرکره را باز گذاشت
[ترجمه ترگمان]او شاتر را باز گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The camera has a shutter speed of one - sixtieth of a second.
[ترجمه گوگل]سرعت شاتر دوربین یک تا شصتم ثانیه است
[ترجمه ترگمان]دوربین سرعت شاتر برای یک - شصتمین ثانیه را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He racked his camera and pressed down the shutter release.
[ترجمه گوگل]او دوربینش را گرفت و شاتر را فشار داد
[ترجمه ترگمان]او دوربین خود را سوراخ کرد و دکمه شاتر را فشار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Higher shutter speeds are best used only in good light.
[ترجمه گوگل]بهتر است از سرعت شاتر بالاتر فقط در نور خوب استفاده شود
[ترجمه ترگمان]سرعت شاترهای بالاتر فقط در نور خوب به کار می روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A dripping sky-blue shutter or the red flowers of a flame-of-the-forest tree were images exploding on the vision after blindness.
[ترجمه گوگل]یک دریچه آبی آسمانی که می چکید یا گلهای قرمز درخت شعله جنگل تصاویری بودند که پس از نابینایی بر روی بینایی منفجر می شدند
[ترجمه ترگمان]یک سرعت شاتر از آسمان آبی - آبی یا گل های قرمز یک درخت در جنگل، تصاویری بودند که پس از کور شدن، در حال انفجار بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The program likely is to shutter 34 senior centers, where elderly people drop in and get a noon meal.
[ترجمه گوگل]برنامه احتمالاً بسته شدن 34 مرکز سالمندان است، جایی که افراد مسن به آنجا می آیند و یک وعده غذایی ظهر می گیرند
[ترجمه ترگمان]این برنامه احتمالا از ۳۴ مرکز ارشد است، جایی که افراد مسن در آنجا غذا می خورند و غذای ظهر دریافت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. They have sockets for flash and remote shutter operation.
[ترجمه گوگل]دارای سوکت برای فلاش و عملکرد شاتر از راه دور هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها sockets برای راه اندازی و عملیات شاتر از راه دور دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. On the landward side, they had opened a shutter a little and she could see inside.
[ترجمه گوگل]در سمت خشکی، دریچه ای را کمی باز کرده بودند و او می توانست داخل را ببیند
[ترجمه ترگمان]در طرف خشکی، آن ها کرکره را کمی باز کرده بودند و او می توانست داخل آن را ببیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Through a chink in the shutter we could see Ralph.
[ترجمه گوگل]از طریق یک سوراخ در شاتر می‌توانستیم رالف را ببینیم
[ترجمه ترگمان]از میان شکافی در کرکره که می توانستیم رالف را ببینیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The snowstorm forced the company to shutter 100 of its stores.
[ترجمه گوگل]طوفان برف این شرکت را مجبور کرد 100 فروشگاه خود را تعطیل کند
[ترجمه ترگمان]طوفان برف این شرکت را مجبور کرد که ۱۰۰ مغازه خود را مسدود کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

حائل (اسم)
stay, buffer, louver, louvre, guard, barrier, delimiter, buttress, stanchion, pall, coaming, shutter, stayer

دیافراگم (اسم)
diaphragm, shutter

پشت پنجره (اسم)
shutter

پشت دری (اسم)
shutter

تخصصی

[سینما] دریچه دوربین - مسدودکننده - عدسی - شاتر - دستگاه باز و بسته کردن عدسی - پلک - پروانه - بندان - دریچه نور
[عمران و معماری] پنجره کرکره ای - در کرکره ای
[برق و الکترونیک] شاتر قطعه ای که مانع رسیدن نور به سطح حساس به نور دوربین تلویزیونی یا جسم حساس به نور دیگر به جز در مدت زمان مطلوب برای تابش نور می شود.
[آب و خاک] دریچه متحرک

انگلیسی به انگلیسی

• hinged cover for a window or door; part of a camera which opens and closes to allow light to pass through the lens and reach the film (photography)
close off with shutters; install shutters; shut down, close (temporarily or permanently)
shutters are wooden or metal covers fitted to a window.
the shutter in a camera is the part which opens to allow light through the lens when a photograph is taken.

پیشنهاد کاربران

shutter 3 ( n ) =the part of a camera that opens to allow light to pass through the lens when you take a photograph
shutter
shutter 2 ( n ) e. g. Manual Open Aluminum Shutter Window With Roller Up
shutter
shutter 1 ( n ) ( ʃʌt̮ər ) =one of a pair of wooden or metal covers that can be closed over the outside of a window to keep out light or protect the windows from damage
shutter
دهانه
لکنت زبان
●درب پشت پنجره از جنس چوب یا فلز برای جلوگیری از ورود نور یا دزد به داخل خانه
● شاتر دوربین عکاسی ( که اجازه تابش نور لحظه ای برای فیلم یا عکس رو میده )
● در معنای فعل به معنی بستن مکانی به طور موقتی یا همیشه
تعطیلی، تعطیل شدن
در ساختمان بمعنی محافظ پنجره ( از نور یا دستبرد ) میباشد که میتواند داخل یا بیرون پنجره نصب شود.
The house has pretty shutters either side of the front windows.
( اسم )
1 - شاتر دوربین عکاسی ( قسمتی از لنز دوربین عکاسی که اجازه ورود نور را میدهد )
2 - کرکره که سمت بیرون و خارج پنجره یا در نصب میشود ( می تواند از جنس چوب، فلز و. . . باشد، و جنبه زیبایی یا محافظ دارد )
پشت پنجره
حایل
محافظ متحرک پنجره
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس