تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

دو معنا داره: ۱ ) در صنعت: غوطه ور ساختن در محلول رقیق اسید یا سایر محلول ها به منظور تمیزکاری ۲ ) در محصولات غذایی: - غوطه ور کردن در سرکه یا سایر ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٥

stipulate قید کردن - تصریح کردن - با صراحت گفتن stimulate برانگیختن - تحریک کردن simulate شبیه سازی کردن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

⭐Chock Vs Choke⭐ "chock" n, v ۱ ) گوه ۲ ) با گوه محکم یا ثابت کردن - با گوه یا تراشه کیپ کردن "choke" v, n ۱ ) خفه کردن ۲ ) وسیله ای که با آن خفه ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

✔️ ناوچه سبک ( نوعی کشتی جنگی کوچک ) ✔️ رزمناوی که یک ردیف توپ دارد 💠 Iran Navy receives two new Shahid Soleimani class corvettes . . . According ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٣

NOUN 🗣️هٖی یوبْ رِس غرور، تکبر و خودبرتربینی بیش از حد معنای آبادیس: گستاخی و بی توجهی ناشی از غرور و احساسات مهار نشده SIMILAR: arrogance 💠 Tru ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٥

🔰وارد شدن ( به معامله و غیره ) - معامله کردن 🔰 ( به توافق و غیره ) رسیدن - توافق کردن ▪️strike a deal - To successfully achieve a deal or agreeme ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

به توافق رسیدن - توافق کردن - معامله کردن ▪️strike a bargain/agreement - to make a bargain; to reach an agreement - to reach an agreement : make a ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٣

ADJECTIVE 🗣️آبْ سِلیٖت آنچه که دیگر به کار نمی رود - منسوخ - بی کاربرد - از مد افتاده - بی مصرف - بلا استفاده SYNs: outdated - useless OPP: cuttin ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

NOUN ✔️ بیزاری - نفرت ✔️ دون پنداری - کسر شأن پنداری - عار دانی 💠 Gene Simmons, Helen Mirren, Boy George sign open letter supporting Israel’s inclu ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٤

( disapproving ) بار معنایی ناپسند و منفی داره معنای دوستان: به درازا کشیدن - طولانی شدن - طول کشیدن - کش آمدن - کشدار شدن - ادامه پیدا کردن برای مد ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

VERB معنای آبادیس: ( به پند یا هشدار یا اخطار و غیره ) گوش فرادادن - اعتنا کردن - وقع گذاشتن - ارزش دادن - حرف شنوی داشتن - اعتناکردن به - محل گذاش ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

معنای دوستان: جامه عمل بخود پوشیدن - عملی شدن - عینیت یافتن - محقق شدن - تحقق یافتن 💠 Iran Could Soon Be Flying Russia's Su - 35 Flanker - E Fighte ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

[VERB] معاف کردن - مستثنی نمودن MEANING: to allow someone not to do something, pay something, etc. that others have to do or pay [ADJECTIVE] معاف ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٥

🗣️دیٖن ( دانشکده ) رییس - مدیر - سرپرست معنی دوستمون: کسی که مدیریت و مسئولیت بخش یا رشته تحصیلی خاصی را در دانشکده یا دانشگاه یا موسسه علمی - تحقی ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٣

NOUN ۱ ) نابودی - فنا - اضمحلال - نیستی - تباهی ۲ ) ویرانی - تخریب MEANING: - the act or process of destroying something or of being destroyed - t ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٤

ADJECTIVE 🗣️هُرِن دِس هولناک - وحشتناک - خیلی بد ⭐SYNs horrific - dreadful - terrible - unpleasant ( extremely ) - abominable - abysmal - atrocious ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٥

ADJECTIVE 🗣️سُرْن قسم خورده ( مثال: دشمن قسم خورده ) - پروپاقرص - دوآتشه - سرسخت ریشه این کلمه از swear به معنی قسم خوردن میاد MEANING: - Sworn en ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

اشاره دوستمون: دریابان ( نیروی دریایی ) پایین تر از دریاسالار و بالاتر از دریادار درجه ای که معادل آن در نیروی زمینی و هوایی ایران سرلشکر هست 💠 Ga ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٤

VERB اثر منفی داشتن روی چیزی - خدشه دار کردن - آسیب زدن - لطمه زدن MEANING: 1 - If something dents your ideas or your pride, it makes you realize th ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٣

قید کردن - مشخص کردن - تصریح کردن MEANING: If you stipulate a condition or stipulate that something must be done, you say clearly that it must be do ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٣

VERB ( کمک و غیره ) رساندن - کمک رسانی کردن - مدد رساندن - کمک کردن MEANING programmes and schemes try to find people who need help or advice rathe ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

VERB کله پا کردن کسی یا چیزی - کله معلق کردن شخصی استعاری: کسی را از دور خارج کردن - از جلوی راه خود برداشتن - شکست دادن e. g. Argentina President ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٤

( مسافرت یا فعالیت به خصوصی را آغاز کردن - معمولا با: on یا upon ) مبادرت کردن - دست به کار شدن - آغاز کردن - اقدام کردن به - شروع کردن MEANING: beg ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

ADJECTIVE vulgar slang Comparative: crappier Superlative: crappiest بی ارزش - آشغال - قراضه - به دردنخور - افتضاح - ( در مورد حرف ) پرت و پلا - چرت ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٥

VERB ۱ ) ( خود را ) خوار کردن - خفیف کردن - خود را پایین آوردن e. g. Imran Khan and his wife sentenced in ‘un - Islamic’ marriage case . . . Horrif ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٥

VERB حبس کردن/شدن زندانی کردن/شدن ⭐هم کاربرد Passive داره و هم کاربرد Active در جملات SYN: imprison e. g. Imran Khan and his wife sentenced in ‘u ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

NOUN حکم دادگاه - حکم هیئت منصفه - رای دادگاه e. g. Imran Khan and his wife sentenced in ‘un - Islamic’ marriage case . . . Pakistani former PM sa ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٥

- سیستم پایش گاز و آتش - سیستم تشخیص آتش و گاز ▪️سامانه ای است که وظیفه ی شناسایی شعله و گازهای سمی یا قابل انفجار در محیط را برعهده دارد. این سیست ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٤

[VERB] ( با صحبت یا یک اظهار نظر ) متلک انداختن - مسخره کردن - دست انداختن و متلک گفتن - تیکه انداختن بمنظور طعنه زدن 💠 Israeli soldiers taunt Pal ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٣

پروسه و فرآیند خنثی سازی تجهیزات و معمولاً در صنعت نفت و گاز کاربرد داره MEANING In fire and explosion prevention engineering, inerting refers to t ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٤

گاز بی اثر - گاز نجیب 💠 Inert gas purging is most frequently required to remove air from petroleum processing equipment in order to avoid the ris ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٣

[NOUN] قطعه ای چوب ( یا ماده مشابه ) که مسطح باشد - تخته ▪️ It is of upmost importance not to forget anything inside the vessel ( helmets, boards, r ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٣

NOUN پسماند مایع - پساب SIMILAR sewage - sewer ▪️▪️▪️ MEANING - Effluent is wastewater from sewers or industrial outfalls that flows directly in ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٣

عملیات روانی؛ عملیاتی است که برای انتقال اطلاعات منتخب به مخاطبان انجام می شود. ABBREVIATION psychological operations e. g. US rightwing conspir ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

[VERB] یه فعل FORMAL هستش معنای دوستان: بازگو کردن - دوباره گفتن و تکرار کردن جهت تاکید و شفافیت SYNs restate - repeat MEANING - to repeat a state ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٤

ADJECTIVE یه واژه formal هستش: ۱ ) بیزارکننده - خصم آمیز - نفرت انگیز - تنفرآور - منزجرکننده SYNs abhorrent ( formal ) detestable ( formal ) repugn ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

[noun] INFORMAL humorous ( also monicker ) اسم مستعار SYN nickname 🗣️ماٰنِکِر US 🗣️مُ نِکِ ( رْ ) UK e. g. Attendance of 11 cabinet ministers an ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

NOUN محکوم سازی - اعلام برائت ▪️▪️▪️ فعل ش میشه: denounce محکوم کردن - علیه کسی اظهاری کردن - بر ضد کسی/فعالیتی/اظهار نظری اظهار نظر کردن - محکوم شمر ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٣

VERB هم بصورت Passive و هم بصورت Active کاربرد دارد استعاری: گیر انداختن - گیر افتادن تحت اللفظی: به گِل نشاندن - به گِل نشستن ( کشتی و غیره ) e. g ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٤

مخاط دهانه رحم

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٤

ADJECTIVE مضحک - شدیداً خنده دار - تمسخرآمیز - بسیار مسخره خنده آور ( از شدت پوچی یا بیهودگی یا بدی و غیره ) استعاری: چرند و مزخرف SYN ridiculous - ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٦

SYN: unlock - let go - unbind

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٨

تحت اللفظی: ( مهار یا عنان را ) برداشتن - قلاده را باز کردن - از بند باز کردن - رها کردن استعاری: معنای دوستان ۱ ) گسیل کردن - به کار بستن ۲ ) اجازه ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٥

خشک کردن چیزی با دست زدن ( لمس مکرر ) با حوله، به جای مالیدن حوله به آن e. g. More travelers are dry - tripping. Airlines and hotels have noticed. ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٣

حقوق یا عوارض گمرکی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٦

شفاف سازی کردن - توضیح دادن - روشن کردن e. g. Boosted The Morale Of Our Business: Oliver Stone Clarifies Ryan Gosling & Barbie Criticisms . . . Ac ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٤

NOUN ۱ ) حبس ۲ ) احتباس SYN 1 ) imprisonment 2 ) confinement MEANING [formal] - confinement in a jail or prison: the act of imprisoning someone o ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٤

e. g. Selena Gomez slams haters with throwback picture: Proud to be who I'm . . . Selena Gomez is speaking up about how she feels about her physiqu ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٤

NOUN فرد متنفر ( از چیزی یا کسی ) متضاد آدم طرفدار میشه Antonym: FAN

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٦

معنای آبادیس: ✔️ نیم سایه ی ساختمان های مرکز شهر ✔️ دورنمای شهری e. g. One house that I often visit is my friend’s apartment in the downtown area o ...