پیشنهاد
٨

SYN: push someone over the edge - صبر و تحمل کسی رو لبریز کردن - باعث از دست رفتن کنترل رفتاری در کسی شدن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٨

بصورت استعاری اشاره به این معنای دوستمون داره؛ صبر و تحمل کسی رو لبریز کردن. باعث از دست رفتن کنترل رفتاری در کسی شدن. MEANING push/drive someone ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥

🗣️ پِر وِ ژِ ناٰلیٖ موقتاّ - بصورت موقتی e. g. Oil and gas companies BP halts oil and gas shipments through Red Sea after rebel attacks . . . En ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٨

زمستان بسیار سرد ▪️▪️▪️ a bitter wind/winter/cold باد/زمستان/سوز بسیار سرد e. g. Toronto's homeless residents and frontline workers brace for bi ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥

🗣️ اَتِ ( رْ ) ۱ ) روغن گل سرخ یا گل محمدی ۲ ) عطر گل محمدی یا رُز از ریشه فارسی - عربی عطر MEANING: 1 ) An essential oil extracted from flowers. ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٤

۱ ) روغن گل سرخ یا گل محمدی ۲ ) عطر گل محمدی یا رُز MEANING: - Alternative form of attar - Attar, also known as ittar, is an essential oil derived ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١٠

VERB ۱ ) بازجویی کردن - بازپرسی کردن معمولا توسط پلیس و مقامات - از کسی اطلاعات مفصل و ریز خواستن و مورد پرسش قرار دادن برای مدت زمان طولانی راجع به ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٧

دربار سلطنتی MEANING: - A royal court, often called simply a court when the royal context is clear, is an extended royal household in a monarchy, i ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٤

اختلاس e. g. Vatican court convicts cardinal Angelo Becciu of embezzlement

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٨

در محاوره - بصورت محاوره ای e. g. A crowbar, also called a wrecking bar, pry bar or prybar, pinch - bar, or occasionally a prise bar or prisebar, c ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٨

نوعی اهرم جهت باز کردن درب فلزی یا جدا کردن اجسام سنگین و نیمه سنگین MEANING: in British English - a small crowbar with a claw for pulling nails at ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥

نوعی اهرم با سر تیز که برای به حرکت انداختن اولیه چرخ های سنگین فلزی مثلاً واگن های معدن کاربرد داره. MEANING: in British English - a crowbar with ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥

میله ای فلزی با سرهای خم شده و زاویه دار که بعنوان اهرم ازش استفاده میشه در کاربردهای نیمه سنگین MEANING: - a heavy iron bar used to lift something ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٧

میله ای فلزی/آهنی با سرهای خم شده و زاویه دار شده که استفاده میشه بعنوان یه اهرم در جهت افزایش قابل توجه نیرو جهت جدا کردن دو جسم ( معمولاً سطوح چسبی ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥

ADJECTIVE زمین سوخته که نوعی خط مشی نظامی در جنگ ها هستش بمعنی نابود کردن تمام زیرساخت های یک منطقه جوری که دیگه امکان سکونت در آن محل برای ساکنان ش ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥

معنای دوستمون: ۱ ) علی الظاهر - بظاهر - در ظاهر ۲ ) بنا به گفته ها - بر حسب گفته ها e. g. A spokesperson for the Ministry claimed that the arrest w ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٤

NOUN زجر - درد - آزار - عذاب شدید ( روحی یا جسمی ) e. g Although it did not halt his literary activities, the torment of exile exacerbated Sa'edi d ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٤

سیروز کبدی - التهاب شدید کبد e. g. Although it did not halt his literary activities, the torment of exile exacerbated Sa'edi depression and alcohol ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٦

فصل نامه ( مجلات و نشریات ) e. g. Although censorship of some of his works continued, Sa'edi continued to publish. In addition to dramas, stories, ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

Take someone's heart to cause another person to feel love for one 💠 He was determined to win/steal/capture her heart. 💠 Oh, I cannot explain Every ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

خوش بین بودن - امیدوار بودن IDIOM - If you take heart from something, you are encouraged and made to feel optimistic by it. - to gain courage or ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٤

۱ ) خیز - انحراف - افت شکل در اجسام صلب ۲ ) شکست در مورد نور یا لیزر ⭐ a change of direction after hitting something e. g. - Shaft deflection - B ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

NOUN هر چیز دنده مانند که چیز دیگری را در بر می گیرد یا پشت بند می کند - برآمدگی هلالی ⭐ تو نرم افزار SOLIDWORKS یه دستوره ▪️▪️▪️ VERB پشت بند زدن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

افتادگی و شکم دادن رو به پایین مثلاً یک میله در اثر وزن MEANING: - to drop down to a lower level in the middle - sink, subside, or bulge downward ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

NOUN 🗣️ سْ تِیْل مِیْت ۱ ) بن بست در مذاکرات و بحث و رایزنی و تصمیم گیری ۲ ) در شطرنج به معنی پات ▪️▪️▪️ to reach a stalemate به بن بست رسیدن M ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

SYN: coaxial Having a common axis e. g. There are two forms of misalignment between the pump/compressor shaft and the driver shaft: تعریف ناهم محوری ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

SYN: deforming 💠 Pipe stress distorting or shifting the pump

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٨

از لحاظ املایی: UK: towards US: toward

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

VERB ( از مشکل و غیره ) گذشتن - بر مشکل و ایرادی فائق آمدن توضیح: اصطلاح runout یک کاربرد فنی داره در زمینه تجهیزات روتاری و اشاره به مشکل لنگ زدن ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٤

بوقچی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٤

🗣️ پِراٰ یاٰ ۱ ) فرد/افراد طرد شده اجتماعی ۲ ) دولت یا کشور طرد شده از جامعه بین الملل به خاطر عملکرد نادرست ش SYN: uncast MEANING 1 ) a person w ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١٠

🗣️ سْ تاٰی فِل ۱ ) خفه کردن - خفه شدن ناشی از نبود هوا و اکسیژن هم بصورت مجهول بکار برده میشه و هم در جملات با تنس معلوم SYN: suffocate ۲ ) خاموش ک ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٤

دو کاربرد داره: - ییکی ش میشه مخفف همون family - دومیش هم میشه دوست نزدیک یا جمعی از دوستان خیلی نزدیک NOUN 1 ) informal your family 💠 I brought ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٤

ADJECTIVE ✔️ مختص افراد یا محلی خاصی ✔️ ( رفتار، رسم و سنت و غیره ) ویژه ی محل بخصوص MEANING ( of something bad ) regularly found among particula ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٤

NOUN بازجو - بازپرس e. g. He said he thought the cameras deterred prison abuse, since interrogators did not want anyone seeing how they treated det ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٧

SYN Reduce - Limit کاستن از - کاهش دادن - محدود ساختن 🗣️ کِر تِیْل مثال: People come to Canada because Canada is supposed to be a free country an ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥

NOUN 🗣️ تَریٖف UK 🗣️ تِرِف US ۱ ) تعرفه ۲ ) تعرفه گمرکی بر صادرات و واردات کالاها ۳ ) تعرفه مخابراتی - فهرست نرخ ها - جدول تعرفه ها MEANING 1 ) a ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٤

e. g. Travis Michael Kelce ( /ˈkɛlsi/ born October 5, 1989 ) is an American football tight end for the Kansas City Chiefs of the National Football L ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

✔️ ساختار مارپیچ - پیچه شکل دوگانه موازی مولکولهای رشته ای دی ان ای ✔️ ساختار DNA MEANING: - ( biology ) the structure of DNA, consisting of two c ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٤

NOUN 🗣️ هیٖ لیٖکس [چیزی بین لیٖکْس و لِکْس ) PLURAL NOUN helices 🗣️ هیٖ لیسیٖز a shape like a spiral or a line curved around a cylinder or cone @ ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

اسمش میشه call - out ▪️▪️▪️ PHRASAL VERB ۱ ) انتقاد علنی از شخصی یا ارگانی بخاطر حرف یا عمل اشتباه او و به چالش کشیدن او - مؤاخذه کردن NORTH AMERIC ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٧

COMPOUND ADJECTIVE تخفیف دار - تخفیف خورده SYN cut - price e. g. EU expected to issue veiled warning to China over supply of cut - cost goods

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٧

ADJECTIVE در لفافه - پنهان e. g. EU expected to issue veiled warning to China over supply of cut - cost goods

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥

e. g. With little Revenue Expected, Cybertruck could dunk Tesla Stock

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٨

e. g. EU must not appease Viktor Orban by unfreezing billions earmarked for Hungary

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٧

یه واژه formal هست 🗣️ماٰر marred; marring ▪️▪️▪️ VERB formal 1 ) to spoil something, making it less good or less enjoyable SYN: spoil 2 ) to ru ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٨

یه لقمه - یه قلوپ - یه دهن پر - یه دهن سیر از یک خوردنی هم واسه نوشیدنی بکار میره هم واسه غذا NOUN 1 ) an amount of food or drink that fills your mo ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١٠

خفه کردن یا شدن 💠 C: Hey, you. I'm talking to you, come here! D: Thank you ma'am. A: Give me that. C: Well, he is in a hurry. He must be hungry ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

C: Hey, you. I'm talking to you, come here! D: Thank you ma'am. A: Give me that. C: Well, he is in a hurry. He must be hungry. I'll come back fo ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٤

هول زدن - عجله داشتن SYN: in a rush ▪️▪️▪️ MEANING more quickly than usual 1 ) You’ll make mistakes if you do things in too much of a hurry. 2 ) b ...