stronghold

/ˈstrɒŋhoʊld//ˈstrɒŋhəʊld/

معنی: دژ، پناه گاه، سنگر، قلعه نظامی، محل امن
معانی دیگر: محل مستحکم، قلعه، کتل، کوت، کلات

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a strongly fortified or defended place; fortress.
مشابه: bastion, citadel, rampart

(2) تعریف: an area in which a particular individual, group, or opinion is dominant.

- This county is a stronghold of conservatism.
[ترجمه گوگل] این شهرستان پایگاه محافظه کاری است
[ترجمه ترگمان] این شهرستان پناه گاه محافظه کاری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. to force the enemy's stronghold
دژ دشمن را به زور گرفتن

2. The Labour Party retained its traditional stronghold in the north.
[ترجمه گوگل]حزب کارگر سنگر سنتی خود را در شمال حفظ کرد
[ترجمه ترگمان]حزب کارگر دژ سنتی خود را در شمال حفظ کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The area is a Republican stronghold.
[ترجمه گوگل]این منطقه پایگاه جمهوری خواهان است
[ترجمه ترگمان]این ناحیه مقر حزب جمهوری خواه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The college is a stronghold of the child-centred approach to teaching.
[ترجمه گوگل]کالج سنگر رویکرد کودک محور در تدریس است
[ترجمه ترگمان]این کالج یکی از مقره ای رویکرد کودک محور برای تدریس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They captured the last stronghold of the presidential guard.
[ترجمه گوگل]آخرین سنگر گارد ریاست جمهوری را تصرف کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها آخرین سنگر گارد ریاست جمهوری را تصرف کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The seat was a stronghold of the Labour party.
[ترجمه گوگل]این کرسی سنگر حزب کارگر بود
[ترجمه ترگمان]این صندلی مقر حزب کارگر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Troops surrounded the mountain stronghold of the guerrillas.
[ترجمه گوگل]نیروها سنگر کوهستانی چریک ها را محاصره کردند
[ترجمه ترگمان]سربازان قرارگاه کوهستانی چریک ها را محاصره کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Our troops are driving toward the enemy stronghold.
[ترجمه گوگل]نیروهای ما در حال حرکت به سمت سنگر دشمن هستند
[ترجمه ترگمان]سربازان ما به سمت مقر دشمن حرکت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Government troops are moving in on the rebel stronghold.
[ترجمه گوگل]نیروهای دولتی در حال حرکت در سنگر شورشیان هستند
[ترجمه ترگمان]نیروهای دولتی در حال حرکت در مقر شورشیان هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Troops advanced on the rebel stronghold .
[ترجمه گوگل]نیروها به سمت سنگر شورشیان پیشروی کردند
[ترجمه ترگمان]نیروهای نظامی در مقر شورشیان پیشروی کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The castle was an important royal stronghold for hundreds of years.
[ترجمه گوگل]این قلعه برای صدها سال یک دژ مهم سلطنتی بود
[ترجمه ترگمان]قلعه برای صدها سال قلعه مهم سلطنتی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The fighters moved south to their mountain stronghold.
[ترجمه گوگل]رزمندگان به سمت جنوب به سمت سنگر کوهستانی خود حرکت کردند
[ترجمه ترگمان]مبارزان به سمت جنوب به قرارگاه کوهستانی خود حرکت کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A family stronghold in Rome was essential.
[ترجمه گوگل]یک دژ خانوادگی در رم ضروری بود
[ترجمه ترگمان]یکی از پایگاه های خانوادگی در رم ضروری بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Nis, a traditional Socialist stronghold, had been site of the most egregious election-day fraud.
[ترجمه گوگل]نیس، یک پایگاه سنتی سوسیالیست ها، محل فاحش ترین تقلب در روز انتخابات بوده است
[ترجمه ترگمان]Nis، یکی از پایگاه های سنتی سوسیالیست، به اتهام تقلب در روز انتخابات شرکت کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دژ (اسم)
acropolis, fortress, fort, castle, stronghold, citadel, chateau, alcazar, presidio

پناه گاه (اسم)
burrow, shelter, stronghold, sanctuary, asylum, harbor, refuge, awning, harborage, blindage, hovel, covert, howff, resort

سنگر (اسم)
fortress, fort, stronghold, citadel, earthwork, trench, entrenchment, foxhole, rifle pit, slit trench

قلعه نظامی (اسم)
fortress, stronghold, citadel

محل امن (اسم)
stronghold

انگلیسی به انگلیسی

• fortified place; safe refuge
a stronghold is a place that is held and defended by an army or military organization.
if a place is a stronghold of an attitude or belief, many people there have this attitude or belief.

پیشنهاد کاربران

نقطه قوت
NOUN
استحکامات - مرکز نظامی
e. g.
Cyprus faces backlash over use of British bases to bomb Houthis
. . .
Protests mounted last week after RAF Akrotiri was used as a launch pad for Typhoon fighter jets conducting targeted airstrikes on Houthi strongholds in Yemen in retaliation for attacks on commercial shipping in the Red Sea. The pro - Palestinian militia has justified its assaults – with one of its missiles recently hitting a Greek - owned cargo ship – by saying it was acting in response to Israel’s ongoing offensive.
...
[مشاهده متن کامل]

Stronghold
. قلعه یا دژ نظامی امنی که در مرکز شهر است و در حملات به عنوان آخرین سنگر استفاده میشود
. مکانی امن با موقعیت مخطلف ( ارتفاعات ، زیر زمین، اعماق دریا ) و با ذخایر غذایی و معیشتی کافی که برای مقابله با یک خطر غیر قابل کنترل ساخته شده است ( مثل جنگ هسته ای یا فوران آتشفشان ) و در آن به دنبال راه حل میگردند یا تا ایمن شدن شرایط در آن پناه میگیرند
...
[مشاهده متن کامل]

. چیزی مثل زیر زمین های مستحکم که در جنگ به آن پناه میبرند

قلعه
پایگاه
دژ قلعه، سنگر، پناهگاه
استحکامات

بپرس