پیشنهادهای Farhood (٧,٧٥٣)
Verb خشک کردن لباس ها بعد از شستشو با استفاده از خشک کن ماشین لباسشویی ▪️▪️▪️ Definition: 1 ) to dry ( clothes, fabrics, etc. ) by tumbling in a dr ...
خشک کردن لباس ها با آویزون کردنشون روی بند رخت با یا بدون گیره و در معرض هوای آزاد و ترجیحاً نور طبیعی، به جای استفاده از خشک کن ماشین لباسشویی و دلی ...
#grow fond of# 1 ) getting a liking or affection for someone or something 2 ) Become enamored or friendly with 3 ) To feel affection, tenderness a ...
بصورت چسبیده walk - in صفته و معناش با phrasal verbش خیلی تفاوت داره ▪️▪️▪️ walk - in customer مشتری بدون وقت رزرو - بدون قرار قبلی - سر زده e. g. P ...
پاهای خوش فرم Paris Hilton showcases her incredibly toned legs in a bright pink mini - dress
Noun UK ✔️ تیر چوبی چهارتراش - تخته چهارتراش ییکی از کاربردهاش در کارهای ساختمانی و ساخت و ساز پروژه هستش. این تخته های منظم برش خورده چوبی، در فضای ...
Noun گزارش روزانه عملیات/پارامترهای کاربردی موتور یا ماشین یا تجهیز وغیره ▪️▪️▪️ Verb ثبت کردن وقایع - گزارش روزانه عملیات/پارامترهای کاربردی موتور ...
= Material Safety Data Sheet
= oil mist system = oil mist lubrication system ▪️▪️▪️ Definition: An oil mist system is a centralized lubrication system that generates, conveys ...
= oil mist lubrication = oil mist system ▪️▪️▪️ Definition: An oil mist system is a centralized lubrication system that generates, conveys and aut ...
= oil mist lubrication = oil mist lubrication system ▪️▪️▪️ Definition: An oil mist system is a centralized lubrication system that generates, con ...
Definition: 1 ) Oil mist is the aerosol defined as droplet particles mainly above 1 micrometer in size, which is often formed when oil emulsions is u ...
[پرزرویشن متریال و تجهیزات صنعتی] ماده محافظت کننده در برابر خوردگی و غیره ▪️▪️▪️ a substance used to preserve foodstuffs, wood, or other materials ...
یک نوع کد مالیاتی قید شونده روی تجهیزات و اجناس ▪️▪️▪️ Definition: 1 ) TAN stands for Tax Deduction and Collection Account Number. It is a 10 - dig ...
مسیرهای عبور سرما - لوله های سرمایشی در تجهیزات سرمایشی
🗣️ [دِسیٖ کِنْت] ▪️▪️▪️ desiccant bags بسته های نم گیر - کیسه های رطوبت گیر
عملیات ساختمانی - کارهای ساخت و ساز از قبیل چیپینگ - سندبلاست - رنگ کاری - باربرداری توسط جرثقیل - جوشکاری و امثال اینا
تحویل دادن - واگذار کردن - مسئولیت و حقوق چیزی/کالایی را از خود به دیگری انتقال دادن - از خود به دیگری تسلیم کردن - مسئولیت کاری را انتقال دادن SYN: ...
⭐بسته بندی تحویل همون نایلون و کیسه هایی هستش که کالا توسط اونا در کارخونه بسته بندی شده و سایزشون فیت و اندازه دستگاه و جنس خریداری شده است
Noun US ✔️ تیر چوبی چهارتراش - تخته چهارتراش - تیر چوبی بریده ییکی از کاربردهاش در کارهای ساختمانی و ساخت و ساز پروژه هستش. این تخته های منظم برش خور ...
SYN: laydown area ▪️▪️▪️ انبار با فضای مسطح و روباز پروژه های ساخت و ساز که متریال ها از قبیل لوله ها و متعلقات استراکچری و تجهیزات مکانیکال و الکت ...
انبار با فضای مسطح و روباز پروژه های ساخت و ساز که متریال ها از قبیل لوله ها و متعلقات استراکچری و تجهیزات مکانیکال و الکتریکال وامثال اینا بعد از تخ ...
سایت کاری - محل فیزیکی اجرای پروژه - کارگاه ساختمانی - کارگاه ساخت و ساز در پروژه های صنعتی و عمرانی مث ساخت پالایشگاه نفت و گاز، پتروشیمی و غیره ▪ ...
سایت کاری - محل فیزیکی اجرای پروژه - کارگاه ساختمانی - کارگاه ساخت و ساز در پروژه های صنعتی و عمرانی مث ساخت پالایشگاه نفت و گاز، پتروشیمی و غیره ▪ ...
دستگاه ها و گیج های اندازه گیری از قبیل فشار سنج، دبی سنج، دما سنج و امثال اینا چه از نوع دیجیتال چه از نوع آنالوگ ش
بسته های نم گیر ( سیلیکاژل یا دسی کانت ) و نایلون های حباب دار که برای محافظت از تجهیزات و کالاها در مقابل ضرب خوردگی و نفوذ رطوبت در جعبه های بسته ب ...
نوعی آپشن و سرویس بیمه ای که در حمل و نقل کالا و اقلام توسط خریدار کالا استفاده میشه. ▪️▪️▪️ Definition: Shipping protection is a service that eCo ...
🗣️ [بِیْ ذِ ( ر ) ] ▪️▪️▪️ ۱ ) فرد شناگر ۲ ) لباس شنا bather /ˈbeɪ�ə/ noun 1. BRITISH - a person swimming or spending time in the water. - a ...
[استعاری] متوقف کردن کاری - دست کشیدن از انجام کاری/پروژه ای SYN: stop ▪️▪️▪️ hit the brakes 1. - To quickly engage a vehicle's brakes to slow do ...
adj 🗣️ لَ تِ تو دِنٰال [UK] ▪️▪️▪️ [نقشه برداری] latitudinal section مقطع عرضی
adj 🗣️ لٰان جِ چو دِنٰال [US] ▪️▪️▪️ [نقشه برداری] longitudinal section مقطع طولی
vest a property in someone ملکی را به کسی واگذار کردن
vest a property in someone ملکی را به کسی واگذار کردن
stab at someone چاقو کشیدن
serve a notice on someone برای کسی اخطار فرستادن - ابلاغ کردن اخطاریه به کسی
rebel against someone به کسی یاغی شدن
proceed against someone علیه کسی دادخواهی کردن - از دست کسی عارض شدن
notify someone به کسی اخطار کردن
proceed against someone علیه کسی دادخواهی کردن - از دست کسی عارض شدن
lodge a complaint against someone علیه کسی اقامه دعوی کردن
lodge a complaint against someone علیه کسی اقامه دعوی کردن
lay on the table از دستور خارج کردن
lay hand upon [حقوق] وضع ید
lay down the condition شرط کردن چیزی - شرط گذاشتن
lay an embargo on در بندر توقیف کردن
go bail for someone کفالت کسی را کردن - کفیل کسی شدن
inform against someone از دست کسی شکایت کردن
expatriate someone ترک تابعیت کردن
enter into partnership with someone با کسی شریک شدن - شراکت کردن
discriminate against someone نسبت به کسی تبعیض کردن - تبعیض قائل شدن