تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

به خودی خود - فی نفسه اون right آخرش به نشانه تاکید میاد واقعاً به خودی خود e. g. One object that I find particularly beautiful is a crystal vase ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

برق زدن و درخشیدن زیر نور مصنوعی و طبیعی Meaning: shine or glint in the light. e. g. One object that I find particularly beautiful is a crystal v ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٤

adj معنای دوستان: عمری - با کیفیت - چیزی که همیشه جذابه و هیچوقت از مُد نمیفته - از مُد/ریخت/قیافه نیفتادنی مثال: One object that I find particularl ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

به ارث گذاشتن مثال: One object that I find particularly beautiful is a crystal vase that belonged to my grandmother. She passed it down to my mothe ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

صرف کردن وقت، هنر، تلاش و انرژی در جهت تولید یک محصول یا انجام یک کار ⭐go into something⭐ ( BE USED ) mainly UK If time, money, or effort goes ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

مدیون محبت - قدردان - سپاسگزار مثال: I received a gift from my best friend on my last birthday. It was a beautiful watch that I had been eyeing fo ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

پول پس انداز کردن به قصد خرید چیزی در آینده ⭐save ( something ) up to keep money so that you can buy something with it in the future e. g. I receiv ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠

چشم به چیزی داشتن مترصد بدست آوردن چیزی/موقعیتی بودن ⭐have an eye for something If you say that someone has an eye for something, you mean that they ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

چشم به چیزی داشتن مترصد بدست آوردن چیزی/موقعیتی بودن ⭐have an eye for something If you say that someone has an eye for something, you mean that they ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦٣

adj زیادتر از تاب و تحمل - تحمل ناپذیر - طاقت فرسا - شدید و سنگین - زیاده از حد - توان فرسا مثال: Are there many art galleries in your area? There a ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

تجربیات فرهنگی Meaning: Activities or environments where individuals interact with individuals from different cultures in different settings for ex ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠

adj انتخاب شده - گزیده شده curated setting محیط - شرایط محیطی - زمینه انتخاب شده ( رویداد/داستان/فیلم ) Have you ever visited an art gallery? Yes, ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

محیط - شرایط محیطی - زمینه انتخاب شده ( رویداد/داستان/فیلم ) Have you ever visited an art gallery? Yes, I have visited several art galleries over t ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

محیط - شرایط محیطی - زمینه ( رویداد یا داستان یا فیلم ) Have you ever visited an art gallery? Yes, I have visited several art galleries over the ye ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

برانگیختن احساسات Do you like art? Yes, I enjoy art and appreciate it as a form of expression and creativity. I think art can be both visually beaut ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

دسترسی پیدا کردن مثال: What would you do if you lost your keys? If I lost my keys, I would first try to retrace my steps and see if I could locate t ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

( از همان راه ) بازگشتن - ( راه قبلی را ) طی کردن What would you do if you lost your keys? If I lost my keys, I would first try to retrace my steps ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

برگشتن و بررسی مجدد مسیر رفت و تردد به یک مکان و معمولاً به منظور یافتن یک چیز گمشده مثلاً دسته کلید مثال: What would you do if you lost your keys? ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

معنای دوستمون: پشت درب ماندن مثال: Have you ever been locked out of somewhere because you didn’t have your keys? Yes, I have been locked out of my h ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

adj ناجور - دردسر زا - مشکل زا - زحمت آور - دردسر آور مثال: Have you ever been locked out of somewhere because you didn’t have your keys? Yes, I hav ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠

adj مرتب - منظم - دارای برنامه - طبق برنامه جلو رونده Do you ever forget your keys? Occasionally, I do forget my keys if I am in a rush or distracte ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

adj مواظب - متوجه - دارای حواس جمع - به یاد ( چیزی را در یاد و خاطر داشتن ) Do you ever forget your keys? Occasionally, I do forget my keys if I am ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

SYN: in a hurry دچار شتاب - عجله داشتن - هول هولکی دنبال کاری بودن - هول زدن Meaning: The idiom "in a rush" means trying to do something or go some ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

adj دچار حواس پرتی - سردرگم - پریشان Do you ever forget your keys? Occasionally, I do forget my keys if I am in a rush or distracted. It can be frus ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

هموار کردن مسیر برای رسیدن به چیزی یا انجام موفقیت آمیز کاری e. g. One invention that I find particularly fascinating is the smartphone. Smartphone ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

هموار کردن ( مسیر رسیدن به چیزی یا انجام موفقیت آمیز کاری ) e. g. One invention that I find particularly fascinating is the smartphone. Smartphone ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

برچسب قیمت کالا e. g. I would love to buy a luxury watch for my father as an expensive gift. The watch I have in mind is a Rolex Daytona, which cos ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

به واقعیت پیوستن - جامه عمل پوشیدن e. g. I would love to buy a luxury watch for my father as an expensive gift. The watch I have in mind is a Rolex ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

✔️ آزمون و خطا through trial and error method این روش خیلی جاها در یادگیری و کسب مهارت کاربرد دارد مثال: Who taught you how to fix things? I lea ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

door handle دستگیره - دسته درب /در ( نوع غیر گرد و غیر توپی شکل ) نوع توپی شکل ش رو doorknob میگن نوع چفت ای و کشویی ش رو هم latch میگن ( تو پرا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

doorknob دستگیره - دسته درب /در ( نوع گرد و توپی شکل ) [دُر ناب] نوع غیر گرد ش رو door handle میگن Meaning: 1 ) a handle on a door that is turned ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

adj مسدود - گرفته ( در مورد مجرای تخلیه مایع ها - فاضلاب ها ) What kinds of things do you have to fix? I usually have to fix things like leaky fauc ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

faucet شیر آب ( سینک ظرفشویی - روشویی توالت ) [فاسِت] یا [فُسِت] مثال: What kinds of things do you have to fix? I usually have to fix things like l ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

قیمت فروش ( برای مصرف کننده ) Meaning: 1 ) the price that is chosen for a product, usually when there are several different prices to choose from 2 ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

✔️ حال و هوا خاصی ( غمگین - شاد - . . . ) ایجاد کردن ✔️ حالت روحی - احساسی - فکری مد نظری بوجود آوردن در خود یا دیگران Phrases: create a look create ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

ایجاد کردن سر و وضع - پک و پوز - ریخت ظاهری ( از لحاظ نوع آرایش و طرز لباس پوشیدن و جواهرات انداختن ) Phrases: create a look create looks create ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

سر و وضع - پک و پوز - ظاهر ( معمولا جمع ) قیافه - ریخت - وجاهت - زیبایی Phrases: create a look create looks create looks and moods e. g. How of ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

جلب توجه از طریق لباس و جواهرات و ماشین و غیره به سمت خود Noun 1 ) something that you wear or own that is new or unusual and is meant to draw attent ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

bold fashion style سبک مد جسورانه Meaning: This means clothes or accessories that are especially eye - catching, for any reason. They may be bold be ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠

عزیز شمردن - خوب توجه کردن از - حفظ و حراست کردن - مواظبت بعمل آوردن از چیزی/کسی [usually in passive voice] e. g. Have you ever given someone jewe ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

ترکیب و هماهنگ کردن چیدمان چند شی در کنار همدیگه مثال: 1 ) How often do you wear jewelry? I wear jewelry almost every day, with the exception of som ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

بدون چیزی گذران/سپری کردن ( مثلاً بیرون رفتن بدون آرایش - بدون انداختن جواهر/جواهرات کاری انجام دادن و غیره ) How often do you wear jewelry? I we ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

به استثنای - به جز - مگر How often do you wear jewelry? I wear jewelry almost every day, with the exception of some more active or casual days when ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

گوشواره کوچک Meaning: A stud is a type of minimalist earring that has a small singular point attached to a post that passes through the earlobe to a ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

جلب توجه کردن - خواهان کردن - کشش و جذبه افزودن به Do you like wearing jewelry? Yes, I enjoy wearing jewelry as a way to accessorize and add intere ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

⭐quality over quantity⭐ Quality over quantity essentially means choosing things of high standard matters more than the amount or number of things th ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

معنای دوستان: ✔️ دنبال انجام خرده کاری های کسی اینور و اونور رفتن ✔️ رفتن بیرون برای انجام کارهای روزمره مثل بنزین زدن، به پست رفتن، از خشک شویی لباس ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠

معنای دوستان: از قبل - پیش تر Meaning: If you do something ahead of time, you do it before a particular event or before you need to, in order to be ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

bold T - shirt Meaning: A bold fashion style or T - shirt is often composed of vibrant colors, prints, or embroidery to displays exuberance, confide ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

اکثر مواقع - اکثر اوقات - غالب اوقات How often do you normally wear t - shirts? I wear t - shirts quite often, especially during the warmer months o ...