tariff

/ˈterəf//ˈtærɪf/

معنی: تعرفه، تعرفه گمرگی، تعرفهبندی کردن
معانی دیگر: تعرفه ی گمرکی، مالیات (بر صادرات و واردات)، فهرست قیمت ها، فهرست نرخ ها، جدول تعرفه های گمرکی، گمرکی، (از ریشه ی عربی)، (عامیانه) صورتحساب، بلیط، کرایه ی مسافرت، (واردات و صادرات) مالیات بستن، جدول تعرفه ی گمرکی درست کردن، (از روی جدول یا فهرست) قیمت گذاری کردن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a government tax on imports or exports, or a rate or schedule of such taxes; duty.
مترادف: duty, impost
مشابه: custom, customs, excise, levy, rate, schedule, table, tax

(2) تعریف: any schedule of fees or fares, as in a hotel or for means of transport.
مشابه: freightage, listing, rate, schedule, table
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: tariffs, tariffing, tariffed
• : تعریف: to set a tariff on.
مترادف: tax
مشابه: excise

جمله های نمونه

1. the tariff on wool
مالیات گمرکی پشم

2. to remove all tariff barriers
کلیه ی موانع گمرکی را برطرف کردن

3. There is a very high tariff on jewelry.
[ترجمه گوگل]برای جواهرات تعرفه بسیار بالایی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]تعرفه بسیار بالایی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The daily tariff includes accommodation and unlimited use of the pool and gymnasium.
[ترجمه گوگل]تعرفه روزانه شامل اسکان و استفاده نامحدود از استخر و سالن بدنسازی می باشد
[ترجمه ترگمان]تعرفه روزانه شامل محل اقامت و استفاده نامحدود از استخر و سالن ورزش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A general tariff was imposed on foreign imports.
[ترجمه گوگل]تعرفه عمومی بر واردات خارجی وضع شد
[ترجمه ترگمان]تعرفه عمومی بر واردات خارجی اعمال شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A copy of the tariff is placed in each room of the hotel.
[ترجمه گوگل]یک کپی از تعرفه در هر اتاق هتل قرار داده می شود
[ترجمه ترگمان]یک کپی از تعرفه در هر اتاق هتل قرار داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The maximum customs tariff on imports was set at 50 percent and the minimum at 10 percent.
[ترجمه گوگل]حداکثر تعرفه گمرکی واردات 50 درصد و حداقل 10 درصد تعیین شد
[ترجمه ترگمان]حداکثر تعرفه گمرکی بر روی واردات به میزان ۵۰ درصد و حداقل ۱۰ درصد کاهش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Sugar tariff rate quotas are permitted under international trade agreements to protect the U. S. cane and sugar beet industry.
[ترجمه گوگل]سهمیه بندی نرخ تعرفه شکر بر اساس توافقنامه های تجارت بین المللی برای محافظت از صنعت نیشکر و چغندرقند ایالات متحده مجاز است
[ترجمه ترگمان]سهمیه نرخ تعرفه شکر تحت توافق های تجاری بین المللی برای حفاظت از U مجاز است اس نیشکر و چغندر قند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The question then arises: how high would the tariff have to be to alter the relationship?
[ترجمه گوگل]سپس این سوال مطرح می شود: تعرفه چقدر باید بالا باشد تا رابطه را تغییر دهد؟
[ترجمه ترگمان]سپس سوال مطرح می شود: تعرفه برای تغییر رابطه چقدر بالا خواهد بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The firm obtained a nominal tariff protection of 35 percent in 198
[ترجمه گوگل]این شرکت در سال 198 حمایت تعرفه ای 35 درصدی را به دست آورد
[ترجمه ترگمان]این شرکت در ۱۹۸ درصد از ۱۹۸ درصدی تعرفه های اسمی را به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The tariff is an instrument invented for the benefit of those who make to be used against those who buy.
[ترجمه گوگل]تعرفه ابزاری است که به نفع کسانی است که می سازند تا در برابر کسانی که خرید می کنند استفاده شود
[ترجمه ترگمان]تعرفه ابزاری است که برای سود کسانی که می خواهند علیه کسانی که می خرند مورد استفاده قرار می گیرند اختراع شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The tariff which came into operation in 1880 was a direct response.
[ترجمه گوگل]تعرفه ای که در سال 1880 به اجرا درآمد، یک پاسخ مستقیم بود
[ترجمه ترگمان]The که در سال ۱۸۸۰ به عمل آمد یک واکنش مستقیم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. No one had risked more for tariff reform than he had in 192
[ترجمه گوگل]هیچ کس به اندازه او در سال 192 برای اصلاح تعرفه ریسک نکرده بود
[ترجمه ترگمان]هیچ کس برای اصلاح تعرفه ها بیش از آنچه که در سال ۱۹۲ به دست آورده بود، خطر نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A new tariff for low electricity users will also be introduced which has no standing charge.
[ترجمه گوگل]همچنین تعرفه جدیدی برای مصرف کنندگان برق کم در نظر گرفته می شود که شارژ دائمی ندارد
[ترجمه ترگمان]تعرفه جدید برای مصرف کنندگان برق پایین نیز معرفی خواهد شد که هیچ هزینه ای ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تعرفه (اسم)
tariff

تعرفه گمرگی (اسم)
tariff

تعرفه بندی کردن (فعل)
impost, tariff

تخصصی

[حسابداری] تعرفه
[کامپیوتر] تعرفه .
[حقوق] تعرفه، حقوق گمرکی، نرخ
[ریاضیات] فهرست قیمت ها، اجرت، عوارض، تعرفه، نرخ

انگلیسی به انگلیسی

• price, rate; protective tax
a tariff is a tax on goods coming into a country.
a tariff is also the rate at which you are charged for public services such as gas or electricity.

پیشنهاد کاربران

همون �تعرفه� است. ریشه کلمه عربی است
NOUN
🗣️ تَریٖف UK
🗣️ تِرِف US
۱ ) تعرفه
۲ ) تعرفه گمرکی بر صادرات و واردات کالاها
۳ ) تعرفه مخابراتی - فهرست نرخ ها - جدول تعرفه ها
MEANING
1 ) a schedule of duties imposed by a government on imported or in some countries exported goods
...
[مشاهده متن کامل]

2 ) a tax on goods coming into a country or going out of a country
3 ) British English
a list of fixed prices charged by a hotel or restaurant, for example for the cost of meals or rooms
4 ) a schedule of rates or charges of a business or a public utility
5 ) British English
a list or system of prices which mobile phone companies charge for the services they provide
e. g.
Tariffs from round - the - clock green power projects competitive with those from coal: ICRA
▪️▪️▪️
Tariffs from round - the - clock ( RTC ) renewable energy projects have become competitive with those from conventional thermal power, according to ICRA, a professional investment information and credit rating agency.
⭐⭐⭐
VERB
تعرفه بندی کردن - جدول تعرفه ی گمرکی درست کردن - ( از روی جدول یا فهرست ) قیمت گذاری کردن
MEANING
to subject to a tariff

tariff ( 1500 - 1600 ) Italian tariffa, from Arabic ta'rif “list of money to be paid”
tariff ( اقتصاد )
واژه مصوب: تعرفه
تعریف: دراصل، جداول مالیات بر واردات بود، اما امروزه عوارض گمرکی است

بپرس