پیشنهاد‌های مهدی صباغ (٢,٢٩١)

بازدید
١,٠٦٦
تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٩

Passionate about something : به چیزی علاقه ی زیاد و شدید داشتن چیزی را خیلی دوست داشتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

Noun - countable : وبلاگ نویس

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

Noun - countable - informal: وبلاگ های شخصی که مالک آن، آن را با دیگران به اشتراک گذاشته و به آنها اجازه ی انتشار مطالب، بازگویی نظرات، درج اطلاعات و ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

Phrase of long : اخیرا به تازگی زمانی نه چندان دور Recently

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

اصطلاح : To be in the doghouse : دچار مشکل بودن به عنوان مثال: . I'm in the doghouse at work : من در کارم دچار مشکل شده ام.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

Noun - counrable : کتابِ کاغذی ( در برابر کتاب الکترونیکی ) کتابِ چاپی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

Noun - uncountable : سابقه کار ( به مدتی مشخص و در شغلی مشخص ) کاروَرزی ( کاری که جوانان جهت کسب تجربه در شغلی، برای مدتی به آن می پردازند. )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

Adjective - informal : Tight - fisted خسیس پول پرست ناخن خشک

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

Noun - countable : بَدَل کار کسی که در هنگام ساختن فیلم های سینمایی، در صحنه های خطرناک، به جای بازیگر اصلی ایفای نقش می کند.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٦

Noun - countable : ریسک پذیر اهل ریسک اهل خطر کردن Adventurer Stuntman Madcap

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

Proverb : تلاش کردن به نتیجه خواهد رسید. با کار و تلاش کردن به همه چیز می توان رسید. معادل با ضرب المثل فارسی : زِ کوشش به هر چیز خواهی رسید به ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

Noun - countable : اردوی تفریحی - آموزشی اردویی که از طرف مدرسه برای دانش آموزان برگزار می شود، و دانش آموزان ضمن تفریح کردن، مطالب جدید را زیر نظر ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

Noun - uncountable : رشته تحصیلی دندان پزشکی شغل دندان پزشکی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٦

Phrase : اشتیاق و علاقه زیاد داشتن به سفر رفتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

افزایش دادن/یافتن گستره ی دانش، تجربیات، درک و تشخیص فردی باز شدن ذهن کسی افزایش یافتن قدرت فکری یک شخص

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

Noun - plural : خود زندگی نامه کتاب، مقاله، نوشته و . . . که فردی درباره ی زندگی خودش می نویسد. Autobiography نکته: اختلاف و تفاوت ظریفی بین دو کلم ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

نویسنده ی کتاب، مقاله و . . . . . بودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

Noun - countable : نگاه از روی عصبانیت و یا تنفر نگاهِ خشمگینانه نگاهِ پر از نفرت

پیشنهاد
١

مواظب کسی یا چیزی بودن کسی را تحت نظر داشتن/گرفتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

Expression : تلاشت را بکن. تمام سعی خود را بکن.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

کسب صلاحیت کردن مهارت پیدا کردن صلاحیت بدست آوردن تخصص پیدا کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

Phrasal verb : کاندیدای یک انتخابات شدن نامزد یک انتخابات شدن به عنوان یک کاندید در یک انتخابات شرکت کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

Adverb : بدون خستگی خستگی ناپذیرانه بی وقفه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

Phrase : Again یکبار دیگر دوباره باز دوباره

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

Noun - countable : چکش یخ شکن ( که کوهنوردان از آن در صعود به قله ها استفاده می کنند. ) یخ شکن ( وسیله ی مورد استفاده در آشپزخانه جهت خُرد کردن یخ ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

Noun - plural : پارا المپیک مسابقات ورزشی ویژه ی معلولین المپیک معلولین

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

اسکی ویژه ی معلولین و کسانی که دارای ناتوانی های جسمانی خاص هستند. برای این گونه افراد، با تغییر در وسایل اسکیِ معمولی، وسایل مورد نیاز برای اسکی ک ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

Noun - countable : قهرمان جهان ( در مسابقات ورزشی یا علمی یا . . . . جهانی ) نفر اول در جهان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

Phrase : این عبارت برای نشان دادن موافقت کامل خود با حرف طرف مقابل مان، به کار می رود. بنابراین آن را می توان به این گونه معادل سازی و ترجمه کرد: کا ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

با احتیاط و ملاحظه با کسی صحبت کردن ( به خاطر این که می دانیم طرف مقابل خیلی زود ناراحت و عصبانی می شود. )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦٨

از چه طریقی؟ چگونه؟ به چه صورت؟ به چه روشی؟

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

چیزی را شانسی پیدا کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

چیزی را تصادفا پیدا کردن چیزی را بدون پیش بینی قبلی و شانسی، پیدا کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

هدر دادن وقت با انجام دادن کارهای غیر مهم و بیهوده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

Noun - uncountable : تُند خوانی مهارتِ سریع خواندنِ متون و نوشته ها

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

Noun - countable : ذهنِ مودب ذهنی که به عقاید و احساسات دیگران احترام گذاشته و آن ها را جدی می گیرد.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٤

آبی که از لوله می آید ( نه دقیقا به این معنی که این آب آشامیدنی است، بلکه به این معنی که منبع به دست آمدن این آب، لوله و لوله کشی و شیر آب موجود در م ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

Noun - countable : ذهنِ منضبط ذهنی که به سختی کار می کند تا در زمینه ای که در حال فعالیت است، به نهایت تسلط و کمال دست پیدا کرده و به خوبی بر آن موضو ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

Noun - countable : ذهنِ اخلاق گرا ذهنِ اخلاق مدار ذهنی که تمرکز آن بر روی انجام دادن کارها بر اساس موازین اخلاقی جامعه و به بهترین نحو ممکن، می باشد.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

اخلاق مدار اخلاق گرا رفتارکننده بر اساس اخلاق

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

Noun - countable : ذهنِ ترکیب کننده ذهن ِ تلفیقی ذهنی که قدرت پردازش حجم وسیعی از اطلاعات را دارد و می تواند با کنار هم قرار دادن آنها، اطلاعات درست ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

Noun - countable : ذهن علمی مُخِ پرسشگر و دوستدار علم و دانش ذهنی که همیشه در حال طرح پرسش درباره ی چیزهای اطراف خودش است و همواره به دنبال کشف پاسخی ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

noun - countable : داستان افشا کننده ای که در روزنامه ها یا رادیو و تلویزیون، حقایق را درباره ی چیزی بد یا فردی که کاری را خلاف قانون انجام داده است، ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

به دلیلِ در نتیجه ی به خاطرِ به علتِ به سببِ زیرا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٥

Noun - plural : Marriage vows Wedding vows قول هایی که عروس و داماد در طی برگزاری مراسم ازدواجشان به یکدیگر می دهند. مانند برخی جملات رایج مثل: تا ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

Noun - plural : زنگهای عروسی اشاره می کند به رسم مسیحیان در نواختن و به صدا درآوردن زنگ های ( ناقوس های ) کلیساها در طی برگزاری مراسم عروسی در کلیسا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤١

اقدام کردن چاره اندیشیدن کاری برای رفع مشکلی انجام دادن عکس العمل نشان دادن واکنش نشان دادن

پیشنهاد
٢

اصطلاح: تو بی نظیری تو لِنگه نداری تو تَکی تو یه دونه ای هیچکی مثل تو نیس

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

Adjective : متاثر تاثیر پذیرفته تحت تاثیر قرار گرفته متاثر شده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

رستوران های زنجیره ای رستوران هایی که دارای شعبه های زیاد، در سراسر شهر، کشور و جهان می باشند.