پیشنهاد‌های مهدی صباغ (٢,٣١٩)

بازدید
٤,٠٨٤
تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

به طور ناچیزی به مقدار کمی اندکی خیلی ناچیز

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

فروکش کردن به عنوان مثال: Their thrill of winning has faded. هیجان برنده شدن آنها فروکش کرده است.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

دوصد گفته چو نیم کردار نیست. به عمل کار برآید، به سخندانی نیست. گفتنش آسونه. گفتن یا حرف زدن، آسان تر از انجام دادن کار است.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٧

Noun - uncountable : رفاه زمانی که مردم پول و هرچیزی که برای داشتن یک زندگی شاد نیاز دارند، در دسترس داشته باشند.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

Noun - uncountable : همبستگی اجتماعی اتحاد ملی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

Adjective : مبالغه غُلُوآمیز گزافه گویی بزرگنمایی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

Noun - countable : تعاملات اجتماعی روابط با افراد اجتماع

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

Informal - USA : Yowzers Yowzer صوتی که برای بیان تعجب، اشتیاق، هیجان و . . . . به کار می رود. مانند صوتِ !wow که برای همین منظور کاربرد دارد.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

Noun - plural : Whitecaps موجهایی هِلالی شکل در دریاها یا دریاچه ها که قسمت بالایی آنها به دلیل وجودِ کف در آن، به رنگ سفید دیده می شود.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

پُستچی نامه بَر نامه رِسان کارمند اداره پست که شغل او نامه رسانی و تحویل بسته های پستی به صاحبان آنها می باشد.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

noun - countable : توربین بادی ( که عموما برای تولید برق به کار می رود. )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

کسی را ناراحت کردن باعث ناراحتی فردی شدن

پیشنهاد
٦

Idiom: دیگه جونم به لبم رسیده دیگه دارم از کوره در میرم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤١

نشان دادن شجاعت، قدرت و آرامش از خود ( به خصوص در برابر سختی ها و مشکلات ) ضعف نشان ندادن از خود در برابر مشکلات و سختی ها

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

Verb - informal in Australia and New Zealand : شرور بودن رفتار شرورانه داشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

موفق تر بودن از دیگران انجام دادن کارها، بهتر از دیگران

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

مانع انجام کار دیگران شدن جلوی وقوع اتفاقی را گرفتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

Phrasal verb : Become شدن تبدیل شدن

پیشنهاد
٤

Noun - countable : Parcel - delivery company شرکت هایی که کار آنها تحویل اجناس و اشیاء بسته بندی شده به صاحبان آنهاست. مانند کاری که در ایران شرکت پس ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٧

بدبیاری پشتِ بدبیاری دائم بدبیاری آوردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

سرپیچ لامپ ( بخش فلزی انتهای لامپ که داخل پاتروم بسته می شود. )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

noun - countable : دَرِ چیزهایی مثل خودکار، خودنویس و . . . . . .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

Noun - countable : مضیقه ی مالی فشارِ مالی کم پولی نداری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

غرورت را زیر پا بگذار روی غرورت پا بگذار غرورت را بشکن مغرور نباش

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

تصمیم با خودته It's up to you

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

میوه جات میوه های خوراکی اصولا این نام به میوه هایی گفته می شود، که چندساله هستند و گیاه آنها یکساله نیست. بنابراین خوراکی هایی مانند خیار که در فرهن ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

شغل زنبورداری زنبورداری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

مرموز مبهم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

Noun - countable : سریال تلویزیونی سریالی که از تلویزیون پخش می شود.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

مجری رادیو کسی که در برنامه های رادیویی، به عنوان مجری مشغول به کار است.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

Noun - countable : برنامه رادیویی برنامه ای که از رادیو پخش می شود.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

غذای طبیعی غذایی که ساخته دست بشر نیست و هیچگونه مواد غیرطبیعی افزودنی ( مثل: رنگ، اسانس، نگهدارنده و . . . ) ندارد.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

طعم دهنده های مصنوعی موادی که کارخانه های تولیدکننده مواد غذایی برای بهبود کیفیت مزه ی مواد تولیدیشان، به آن ها اضافه می کنند.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

بحث کردن درباره ی یک ایده و نظر ترویج دادن و تبلیغ کردن یک ایده و نظر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

شماره رُند ( مثل شماره موبایل رُند، شماره پلاک خودرو رُند، کد ملی رُند و . . . . . )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

زندگی نباتی کسی که مرگ مغزی شده و فقط اعضای بدنش زنده هستند.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

Noun - countable Informal شوهر ایده آل مرد رویاها مرد سوار بر اسب سپید مردی که هر زنی در ذهن خودش دارد و به او به عنوان همسر ایده آل خود فکر میکند.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢١

بی صبرانه چیزی را خواستن ( به خصوص که احتمال رسیدن به آن و وقوع آن چیز، بسیار کم است. ) تمایل زیاد داشتن به چیزی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

اتاقک یا اتاقی که در باغ وحش ها برای نگهداری خزندگان از آن استفاده می شود. محل نگهداری خزندگان در باغ وحش اتاق خزندگان بخش خزندگان

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٧

زیر فشار مشکلات، خم شدن زیر بار سنگین، خم شدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

سرانجام بالاخره در پایان نهایتا دستِ آخر تفاوت in the end و at the end : In the end = eventually / finally At the end = specific moment in time ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

noun - countable : US - informal : آدمِ وسواسی ( فردی که همیشه می خواهد همه چیز بسیار منظم و تمیز باشد. ) کسی که وسواسِ مرتب بودنِ اجسام را دارد.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٣

noun - countable : تغییر شغل ( که باعث به دست آوردن شغل بهتر و موقعیتهای شغلی بیشتری می شود. ) تغییر کار

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٧

برآورده کردن نیازهای یک فرد چیزی مناسب شخصی بودن فراهم کردن چیزهایی که کسی به آنها نیاز دارد.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

لولو لولوخور خوره موجود خیالی ترسناکی که کودکان از آن می ترسند.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٦

adjective : گرفتار شده در . . . . . گیر کرده در . . . . . . . به دردسر افتاده در . . . . . به مشکل برخورده . . . . . .

پیشنهاد
٦

idiom : در یک برنامه رادیویی یا تلویزیونی به معنای : وقت برنامه به پایان رسیده است، می باشد.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

همذات پنداری کردن با کسی احساس همانند بودن با کسی را، داشتن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

noun - countable : برنامه ی زنده ی رادیویی یا تلویزیونی که در طی پخش آن برنامه، شنوندگان یا بینندگان می توانند با استودیو تماس گرفته و به صورت زنده و ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

کلاس های فوق برنامه کلاس های اوقات فراغت کلاس هایی که مدارس، دانشگاه ها و یا موسسات آموزشی خصوصی در طی تعطیلات تابستانی برای دانش آموزان و دانشجویان ...