تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

از دست دادن نای، گرسنگی کشیدن، از گرسنگی مردن، جان به لب شدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

گیر کشیدن سوال پیچ کردن، به پای کسی پیچیدن برای گرفتن اطلاعات

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

فعلا که. . .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

دخالت نکردن، تنها گذاشتن کسی ( دخالت نکن، تنهام بذار ) Just back off and let us do this on our own, will you? عقب کشیدن saw the knife and backed of ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

دست مریزاد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

شیمه، شمیه اخلاقی شمیه کاری

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

در اوقات فراغت You may only use company computers to access the Web in your own time.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

کم عمق و سطحی معدود بی مایه و بی اصل و ریشه شل و ول، زپرتی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

یک دندگی کردن، خود رای بودن، تافته جدا بافته بودن

پیشنهاد
٢

فقط تو حرف، همینکه حرفشو زده باشیم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

بی دل و دماغ

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

1در حالتی صفتی به معنای شخص خوابیده ( در حالت و ضعیت خواب ) ، وبا asleep فرق داره که به معنای شخص خواب ( adj ) است 2معنای اسمی: خود مفهوم خواب مثال ح ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

قر و قاطی کردن Don't mix up the bottles - you'll have to repeat the experiment if you do. Your jigsaw puzzles and games are all mixed up together in ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

برای بیان ارتکاب کارهای غیر صادقانه Mikey was pulling his usual stunt of feeding most of his lunch to the cat. Why would you try to pull a trick/pra ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

نقد، موجود و دست به نقد، قابل عرضه، عرضه، قابل استفاده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

بو بردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

الکی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

علقه و پیوند

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

به مثابه چیزی بودن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

به سربازی گفته می شود که پایین ترین درجه رو دارد در جنگ: سیاهی لشکر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

فرضیات و باورها، مسلمات

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

وقت رو به بطالت گذراندن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

منقول، سواره The car comes with an on - board satellite navigation device. دخالت دادن و عضو کردن کسی Let's bring Rob on board for the Saudi deal - h ...

پیشنهاد
٣

به امان خدا رها کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

چیزی که هست

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

سیم کشی کردن the existing wiring isn't safe

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

پیش فاکتور Invoices must be submitted by the 24th of every month.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

از چیزی مشکل و سخت فارق و خلاص شدن I like to get my homework out of the way on a Friday night so that I can enjoy the weekend.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

درک و فهم از چیزی/understanding of politics تفاهم، درک متقابل/understanding between people تعامل they could reach an understanding. فهیم، اهل درک و ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

عوام، عامی زاده

پیشنهاد
٣

یعنی الان تلفنی با طرف حرف زدم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

با جراحی Localized amyloid tumors can be surgically removed.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

ژنده و مندرس She had a decidedly down - at - heel appearance. He worked in a down - at - heel caf�.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

نوید بخش بودن دال بودن و پیام رسان بودن، تقریبا هم معنای stand for

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

یعنی:over here

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

گودال کندن We dug a hole and planted the tree.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

گنده دماغ بودن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

در اختیار شما

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

پروبال دادن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

همینطور بردگردی و . . . ( یعنی بدون ملاحظه افراد و واکنششون چیزی رو صاف و بی پرده بگیم ) I can't just turn round and say, "Sorry, it was all a big m ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

حریف کسی یا چیزی شدن، در حد و اندازه های کسی یا چیزی دیگه بودن، به پای کسی دیگه رسیدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

حرف بدرد بخور و حسابی زدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

قدم پیش گذاشتن، پیشقدم شدن، پیش دستی کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

اینکه دو نفر بحثشون بشه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

انگار نه انگار که

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

درباره کسی یا چیزی اظهار نظر کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

ناشیانه، از روی ناشی گری

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

جاانداختن It is part of a teacher's job to instil confidence in/into his or her students.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

تلف شدن، به نابودی کشیده شدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

مرکز