out on a limb

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: (informal) in a risky or vulnerable position or situation; at risk.
مترادف: vulnerable

جمله های نمونه

1. Are you prepared to go out on a limb and make your suspicions public?
[ترجمه محمد علیزاده] آیا آماده ای که وارد این چالش بشی و شک خودت رو علنی کنی؟
|
[ترجمه فرزان] حاضری موقعیتت رو به خاطر به خطر بندازی ( ریسک کنی ) و شک خودت رو علنی کنی؟
|
[ترجمه گوگل]آیا شما آماده هستید که به یک دست و پا بروید و سوء ظن خود را علنی کنید؟
[ترجمه ترگمان]آماده ای که با یه عضو بری بیرون و به مردم شک کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. His controversial stance has left him out on a limb.
[ترجمه Mahdi] عقیده ی بحث برانگیزش اون رو تنها و منزوی کرده است.
|
[ترجمه گوگل]موضع بحث برانگیز او باعث شده است که او در یک دست و پا فرو رود
[ترجمه ترگمان]موضع بحث برانگیز او او را از یک عضو ترک کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She's going out on a limb in criticizing her own party leadership.
[ترجمه Rezvaneh] اون داره ریسک میکنه و از رهبر حزبشون انتقاد میکنه.
|
[ترجمه گوگل]او در انتقاد از رهبری حزب خود دست و پا می زند
[ترجمه ترگمان]او در انتقاد از رهبری حزب خود در حال خارج شدن از کشور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. His refusal to agree left him out on a limb.
[ترجمه گوگل]امتناع او از موافقت باعث شد که او دچار مشکل شود
[ترجمه ترگمان]امتناع او از موافقت با او، او را به حال خود رها کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They can see themselves going out on a limb, voting for a very controversial energy bill.
[ترجمه گوگل]آنها می توانند خود را ببینند که در حال رای دادن به یک لایحه بسیار بحث برانگیز انرژی هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها می توانند خود را در حال بیرون رفتن از یک دست، رای دادن برای یک لایحه بسیار بحث برانگیز انرژی ببینند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He'd gone out on a limb to help us.
[ترجمه رازمهر] او خودش را برای کمک به ما به خطر انداخته بود.
|
[ترجمه گوگل]او برای کمک به ما دست و پا رفته بود
[ترجمه ترگمان]او برای کمک به ما رفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It was about ninety pounds and he went out on a limb for it, too.
[ترجمه رازمهر] حدود نود پوند بود و او هم خودش را برایش به خطر انداخته بود.
|
[ترجمه گوگل]حدود نود پوند بود و او هم برای آن دست و پا زد
[ترجمه ترگمان]حدود نود کیلو بود و او هم برای این کار دست و پا می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. But only a purely wild man went out on a limb of four or five minutes.
[ترجمه گوگل]اما فقط یک مرد کاملاً وحشی با چهار یا پنج دقیقه بیرون رفت
[ترجمه ترگمان]اما فقط یک مرد وحشی بیش از چهار یا پنج دقیقه بی هوش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Junior was out on a limb.
[ترجمه گوگل]جونیور روی اندام بیرون بود
[ترجمه ترگمان]جونیور داشت عضو یه عضو می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Breaking new ground often requires going out on a limb.
[ترجمه گوگل]ایجاد زمینه جدید اغلب مستلزم بیرون رفتن با اندام است
[ترجمه ترگمان]شکستن زمین تازه مستلزم رفتن به یک عضو است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She was a chameleon, out on a limb, and had chosen a difficult camouflage.
[ترجمه گوگل]او یک آفتاب پرست بود، روی دست و پا، و استتار دشواری را انتخاب کرده بود
[ترجمه ترگمان]او یک chameleon بود، با یک شاخه درخت، و آن ها را پنهان کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Until you came along, Century House was right out on a limb.
[ترجمه گوگل]تا زمانی که شما از راه رسیدید، خانه قرن کاملاً در معرض خطر بود
[ترجمه ترگمان]تا وقتی که تو اومدی، خانه قرن بیستم درست روی یک عضو قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He out on a limb when he declared his support for the legalization of prostitution.
[ترجمه گوگل]او زمانی که حمایت خود را از قانونی کردن فحشا اعلام کرد، دست و پا زد
[ترجمه ترگمان]او زمانی که حمایت خود را از قانونی کردن فحشا اعلام کرد، بر روی یک پا ایستاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. When he reached the highest fork, he crawled out on a limb.
[ترجمه گوگل]وقتی به بالاترین دوشاخ رسید، روی یک عضو خزید
[ترجمه ترگمان]وقتی به بالاترین چنگال رسید، با یک شاخه درخت از آن بیرون خزید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

having an opinion that is different from most people's and is unpopular/ “Out on a limb” is an idiom that means to take a risk or chance for which the outcome is uncertain
اصطلاح/ پذیرفتن خطر برای چیزی که نتیجه آن نامعلوم است، داشتن عقیده ای متفاوت با عقیده اکثر مردم
...
[مشاهده متن کامل]

She's going out on a limb in criticizing her own party leadership
I’m going out on a limb here, but I think we should invest in the new project
She went out on a limb and quit her job before finding a new one
He’s out on a limb with his latest business venture

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/out-on-a-limb
1. بریتانیایی
جدا شده، مخصوصاً به دلیل عقاید نامطلوب
2. در موقعیتی نامطمئن یا مشکوک
3. در موقعیت یا موقعیتی ناپایدار یا آسیب پذیر
4. در موقعیت خطرناک یا سازش آور
5. در موقعیت ضعف بدون هیچ کمک یا حمایت.
going out on a limb:ریسک کردن و گرفتار کردن خود
be out on a limb:بدون حامی و تنها
بدون حامی، تنها و بدون کمک
خود را وارد چالش کردن
موقعیت خود را به خطر انداختن، ریسک کردن
عبارت go out on a limb یعنی خودت رو وارد یه جور چالش بکنی و یه کاری رو انجام بدی. درواقع ریسک کنی و یه کاریو انجام بدی که میتونه آخرش خوب باشه یا بد!
یک دندگی کردن، خود رای بودن، تافته جدا بافته بودن
خود را گرفتار کردن
خود را در هچل انداختن

بپرس