تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٦

شغل دوم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

دزیدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

خسیس. اقتصادی "I have scrimped and saved to give you a good education"

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

در مورد سلامتی مضطرب بودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

لباس دست دوم I'm not going out in her castoffs

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

وسواس سلامتی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

ساییدن to prevent chafe the ropes should lie flat

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

اصلاح ناپذیر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

نوار دور لباس The dress had red satin flounces at the bottom.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٠

حرکت سریع به سمت بالا و پایین یا به اطراف با صدای تلپ تلپ

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

متعادل نبودن. تراز نبودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

مشکل. مانع It’s an interesting job. The only snag is that it’s not very well paid.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

خاموش کردن آتش

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

ناراحتی و بی حوصلگی ناشی از ماندن در خانه و داخل

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

پولک. نقده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

سخن سرایی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

کمند. طنابی که در انتهایش حلقه دارد برای رام کردن اسب و. . .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

واقعی. درست

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

مرد خودشیفته. مردی که ظاهرش برایش بسیار اهمیت دارد.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

کسی را تحریک کردن. از راه به در کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

اجرا کننده ی جایگزین his stand - in does all the dancing sequences

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

نفرت. دشمنی his job had made him the target of public hostility and odium

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

همدردی the other actors offered him clumsy commiseration

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

همدستی در گناه. چشم پوشی this infringement of the law had taken place with the connivance of officials

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

آمرزیدن. سعادت ابدی بخشیدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

استفراغ کردن. ریختن the combine disgorged a steady stream of grain

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

استفراغ gulls regurgitate food for the chicks

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

تحمل درد بدون شکایت he taught a stoical acceptance of suffering

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

جمله ای که واج های ابتدایی شبیه هم دارند و تلفظ شان برای همه سخت است. Peter Piper picked a peck of pickled peppe

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

دفاع کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

باد شدیدی که بالای سطح زمین می وزد.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

Technical knock out ضربه ی پایانی بوکس که بوکسر دیگر نمی تواند از جایش برخیزد و مبارزه کند.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

برنامه ساعت کاری A new comedy is scheduled for the 9 pm time slot

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

جراحت تصادف قدیمی یا جدید

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

با نظر مخالف دادن موقعیت خود را به خطر انداختن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

جور کسی را کشیدن. به جای کسی سرزنش یا انتقاد شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

اجازه بدیم طبیعت خودش انتخاب کند که چی زنده بمونه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

فقط یک بار اتفاق می افتد. فقط یه بار میشه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

بی احترامی به چیزی مقدس. تجاوز more than 300 graves were desecrated

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

تند تند حرف زدن و چرت و پرت گفتن he jabbered away to his friends

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

بدرود. خداحافظی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

دانش آموز فراری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

گلی. مردابی the shrub grows naturally in boggy ground

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

آدم چاق. تپل مپل a roly - poly young boy

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

بازدارنده. منع کننده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

سرزنش غیر منصفانه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

بی ارزش

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

گدای ولگرد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

دشمنی دیرینه sixteen miserable months of rancorous disputes

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

انحراف converted vegetarians backslide to T - bones