تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

خط خطی کردن some prescriptions are a series of meaningless squiggles

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

آویزان a droopy clock

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

توده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

وقت رفتنه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

حیله گر. متقلب. شارلاتان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

پرسه زدن. گردش He came sauntering down the road with his hands in his pockets

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

بهم ریختگی a drawer full of letters jumbled together

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

دوباره محبوب شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

با تقلید از کسی او را مسخره کردن Satire a delicious sendup of a speech given by a trendy academic

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

racial discrimination was abhorrent to us all تنفر داشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

نوعی پلاستیک محکم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

قضاوت درست و تصمیم گیری سریع

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

رنگارنگ. پرنده رنگارنگ

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

she took a sip of scalding tea سوزان. داغ

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

احساس هم دردی و ناراحتی your loyalty is very touching

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

خستگی ناپذیر his apparently unflagging enthusiasm impressed her

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

قانون شکنی. عهد شکستن a breach of the rules in a club or game.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

جریمه دادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

خجالت زده کردن و بهم زدن کار کسی که روبه روی مردم اجرا دارد. Jeer he was booed and heckled when he tried to address the demonstrators

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

فقیر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

بستنی میوه ای popsicles

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

لوس کردن. توجه زیاد به کسی کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

لباس سر همی نوزادی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

فرد نالایق. بی دست وپا My brother is no slouch at making a buck

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

ماهر. زبر دست dexterous a deft piece of footwork

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

شارلاتان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٩

آدم موفق و با پشت کار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

صدای لرزان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

آدم مشهور و مهم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

قر و قاطی. خر تو خر mishmash of outmoded ideas

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

رنج بسیار political methods used to scourge and oppress workers

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

men are unlikely to be divested of power without a struggle محروم شدن از قدرت یا حقوقی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

جلوگیری. دفع کردن She brought some fruit on the journey to stave off hunger

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

ورزشی که در آن از ساختمانها می پرند و در خیابان می دوند.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

توخال زدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

داد و فریاد کردن I heard someone hollering at me

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

تسلیم شدن. خسته. ورشکستن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

1. کهنه یا شکسته 2. خسته A knakered old bike

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

فاصله شرعی را رعایت کن. فاصله ی قانونی بین مرد و زن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

محکم بشینید. کمربنداتونا ببندید

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

کفرگویی desecration of the temple by profane adolescents

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

کثیف و چسبنده they began rinsing the gunky tar from the excavated soil

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

خشک و غیر صمیمی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

بسیار سرد. یخ زده the gelid pond

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

نمونه he was the quintessence of political professionalism

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

چهچه larks were warbling in the trees

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

حاضر جوابی. شوخی Banter there was much singing and good - natured banter

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

توانایی یا مصمم برای تصمیم گیری در کار مورد نیاز. عقل سلیم At least she had the gumption to phone me

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

رنگین کمانی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

شیری رنگ