scrimp

/ˈskrɪmp//skrɪmp/

معنی: نحیف، ناچیز، قلیل، خست کردن، امساک کردن، تقلیل دادن، مضایقه کردن
معانی دیگر: کم گذاشتن، فروگذار کردن، ناخن خشکی کردن، خرجی کم دادن، خساست کردن، صرفه جویی کردن، مضایقه شده، کم گذاشته، اندک

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: scrimps, scrimping, scrimped
(1) تعریف: to be careful about every small bit of; be extremely frugal about or sparing of (sometimes fol. by on).
مترادف: conserve, spare
مشابه: economize, hoard, save, skimp

- The tailor scrimps on expensive fabric.
[ترجمه گوگل] خیاط پارچه های گران قیمت را می کشد
[ترجمه ترگمان] این خیاط لباس های گران قیمت می پوشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: to provide only sparingly for; be ungenerous to.
مترادف: stint
مشابه: scant, shortchange

- He routinely scrimped his guests.
[ترجمه گوگل] او به طور معمول مهمان هایش را می چیند
[ترجمه ترگمان] او به طور معمول پذیرای میهمانان خود بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل ناگذر ( intransitive verb )
• : تعریف: to economize in every possible way; be extremely frugal.
مترادف: pinch pennies, scrape, stint
مشابه: cut corners, economize, hoard, retrench, save, skimp, spare

جمله های نمونه

1. she had to scrimp all year to buy a car
تمام سال صرفه جویی کرد تا ماشین بخرد.

2. We had to scrimp and save to pay the bills.
[ترجمه گوگل]ما مجبور بودیم برای پرداخت قبض‌ها دست و پا بزنیم و پس‌انداز کنیم
[ترجمه ترگمان]ما باید از چربی دوری کنیم و برای پرداخت صورتحساب صرفه جویی کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Scrimping on safety measures can be a false economy.
[ترجمه گوگل]کاهش اقدامات ایمنی می تواند یک اقتصاد کاذب باشد
[ترجمه ترگمان]اقدامات احتیاطی در مورد اقدامات ایمنی می تواند یک اقتصاد نادرست باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They scrimped and saved for years to buy their own home.
[ترجمه گوگل]آن‌ها سال‌ها برای خرید خانه‌شان دست و پا می‌زدند و پس‌انداز می‌کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها به مدت چند سال پس انداز و پس انداز کردند تا خانه خودشان را بخرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I've been scrimping and saving all year to pay for our holiday.
[ترجمه گوگل]من تمام سال را برای پرداخت هزینه تعطیلاتمان در حال خرج کردن و پس انداز کرده ام
[ترجمه ترگمان]من همه سال رو صرف این کردم که برای تعطیلات مون پول جمع کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They scrimped and saved to give the children a good education.
[ترجمه گوگل]آنها برای اینکه بچه ها آموزش خوبی داشته باشند، اسکریپ می کردند و پس انداز می کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها scrimped کردند و پس انداز کردند تا به بچه ها آموزش خوبی بدهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. My parents scrimped and saved to pay for my education.
[ترجمه گوگل]پدر و مادرم برای پرداخت هزینه تحصیل من دست و پا می زدند و پس انداز می کردند
[ترجمه ترگمان]پدر و مادرم برای تحصیل من پس انداز و پس انداز کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. How I hate your mean, scrimping, grabbing, greedy guts.
[ترجمه گوگل]چقدر متنفرم از حرص و جرات بدت، چنگ زدن، چنگ زدن و حریصت
[ترجمه ترگمان]چه قدر از ته دل و دل و روده و دل و روده تو بدم میاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Facing a financially bleak Christmas, he scrimped together every last penny to afford presents for the four boys.
[ترجمه گوگل]در مواجهه با کریسمس بد مالی، او آخرین پنی را جمع کرد تا برای چهار پسر هدایایی بخرد
[ترجمه ترگمان]رو در یک کریسمس بد اقتصادی روبه روی هم قرار گرفت و هر پنی آخرین پنی را با هم پیوند داد تا برای چهار پسر هدیه بخرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. All those years of scrimping may have been needless.
[ترجمه گوگل]تمام آن سال‌ها خراشیدن شاید بی‌نیاز بوده باشد
[ترجمه ترگمان]در تمام این سال ها ممکن است نیازی به این کار نباشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We shall scrimp and save, grandchildren on your knee, Vera Chuck & amp; Dave.
[ترجمه گوگل]نوه های روی زانو شما، ورا چاک و آمپر دیو
[ترجمه ترگمان]ما از knee دوری خواهیم کرد و save، ورا چاک & و دیو را نجات خواهیم داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They had to scrimp and save to send their son to college.
[ترجمه گوگل]آن‌ها مجبور بودند برای فرستادن پسرشان به کالج، دست و پا بزنند و پس‌انداز کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها باید دوری کنند و پس انداز کنند تا پسرشان را به دانشگاه بفرستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. She had to scrimp and save to pay for her holiday.
[ترجمه گوگل]او مجبور شد برای پرداخت هزینه تعطیلاتش دست و پا بزند و پس انداز کند
[ترجمه ترگمان]او مجبور شده بود که از او چشم بپوشد و برای تعطیلات خود پول بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. There is a risk that the debt-ridden airline that may be tempted to scrimp on maintenance or security.
[ترجمه گوگل]این خطر وجود دارد که شرکت هواپیمایی بدهکار که ممکن است وسوسه شود که در تعمیر و نگهداری یا امنیت کوتاهی کند
[ترجمه ترگمان]ریسکی وجود دارد که خطوط هوایی debt که ممکن است برای دوری از نگهداری یا امنیت وسوسه شوند وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نحیف (صفت)
slight, gaunt, lean, feeble, thin, frail, scrimp, spare, skimp, scant, meager, haggard, skimpy, lank, wonky, slimpsy, slimsy

ناچیز (صفت)
poor, little, vain, tiny, scrimp, trivial, straw, meager, potty, runty, negligible, fiddling, inconsiderable, insignificant, peppercorn, sparing, inconsequential, inappreciable, peddling, teeny, nugatory, picayune, piddling, pint-size, pint-sized, small-time

قلیل (صفت)
slight, scrimp, scant, scarce, negligible, skimpy, insignificant

خست کردن (فعل)
scrape, scrimp, screw

امساک کردن (فعل)
scrimp, forbear

تقلیل دادن (فعل)
reduce, lessen, cut, attenuate, weaken, scrimp, cut back, cut down

مضایقه کردن (فعل)
scrimp, begrudge, skimp, stint, scant

انگلیسی به انگلیسی

• save, economize, be frugal; use or provide sparingly
if you scrimp and save, you live cheaply and spend as little money as possible.

پیشنهاد کاربران

برای انجام کاری پس انداز یا ذخیره کردن
خسیس. اقتصادی
"I have scrimped and saved to give you a good education"

بپرس