تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد

somewhere = گوشه کناری the butler drifted out of somewhere پیشکار از گوشه کناری سبز شد

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

cross examine = زیرپاکشی کردن ( از زیر زبون کسی حرف کشیدن - یعنی یک نفر رو وادار کنی اسرار و رازهاش و اون چیزایی که میدونه رو بگه و افشا کنه مثالش سو ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

brogue = کفش هشت ترک

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

moth eaten = بیدخوردگی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

test = عیار i test very high in insubordenation , general عیارمون بالاس در عدم اطاعت ژنرال

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

yawn = کشاله رفتن i crossed my ankles and yawned قوزک روی قوزک گذاشتم و کشاله رفتم

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

venenate = سمی شده و مسوم

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

i assume you might wish them honoured احتمال دادم سرکار به پرداخت آن مایل باشید

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

wrought = مشجر with a wrought - iron railing با طارمی مشجر آهنی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

waning = سقوط To watch the waning of mine enemies تا نظاره گر سقوط دشمنانم باشم

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

de luxe editions = نسخ نفیس rare books and de luxe editions = کتاب های کمیاب و نسخ نفیس

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

little = ناقابل I brought you a few little things من چند چیز ناقابل برای تان آورده ام .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

hair line = رستنگاه مو ( محل رستن مو ) His helmet was off and his forehead was bleeding below the hair line کلاه خودش را برداشته بود و از پیشانیش زی ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

leafing تورق

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

a mania for versify or abnormal impulse for write poetry اشتیاق و شعف برای نوشتن شعر

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

tress = طره tresses curled in at the bottom طره اش در انتها پیچ میخورد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

signalman = علامت چی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

mess tin = یقلاوی - یغلا کاسه ای مسین که سربازان در آن طعام گیرند He would loan them mess tins if they did not have them او افزود که اگر ندارند یقلا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

tree top = تاج درخت I was lying looking at the rows of beds and out the window at the tree - top that moved من خوابیده بودم و به ردیف تخت خواب ها و ب ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

mask = سیماچه - نقاب black mask = سیماچه سیاه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

window = رخنه in these windows that let forth thy life وای از این رخنه ها که راه بر جان تو گشود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

meeting = دیدار merry meetings دیدار های شاد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

misunderstand کژ فهمی و سوء برداشت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

inside something داخل چیزی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

password = گذرواژه - کلمه عبور

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

wanton = عشوه گر To strut before a wanton ambling nymph تا پیش پیش پریرویان عشوه گر بخرامم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

perspicacious = تیزبین spic یا spect به معنی دیدن هست که در کلمه بالا وجود دارد دست عرفی نقاب راز گشود خرد تیزبین ما بگریخت

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

giggling = غش و ریسه رفتن Big cops in slickers that shone like gun barrels had a lot of fun carrying giggling girls across the bad places آژان های گ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

lather = صابون زدن the barber lathered my face and shaved آرایشگر صورتم را صابون زد و تراشید .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

chamber = خوابگاه lady's chamber خوابگاه بانوان

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

party = حزب republication party = حزب جمهوری خواه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

pure = پاک و منزه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

unidentified = گمنام

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

honour = شرافت honourable = شریف

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

vanishing god خدای ناپدید شونده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

dwarf کوتاه بالا - کوتوله

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

complexion = چرده یا رنگ رخسار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

notwithstanding = هر چند Yet, Derby, notwithstanding she's your wife and loves not me اما دربی عزیز . هرچند او همسر شماست و مرا دوست نمی دارد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

dreadful = هول آور

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

magazine = مخزن و خزانه واژه فوق از واژه مخزن در عربی گرفته شده که به معنای محل نگهداری هست در قرن 16 تا 18 این واژه در زبان انگلیسی رواج پیدا میک ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

no question about that شکی در موردش نیست یا بحثی دربارش نیست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

measure = موزون

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

load = محمل ( آنچه در آن کسی یا چیزی را حمل کنند ) Set down, set down your honourable load فرو بگذارید . این محمل شریف را فروبگذارید.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

wreath = گلتاج Now are our brows bound with victorious wreaths اکنون پیشانی ما به گلتاج پیروزی آراسته است

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

fear and trembling ترس و لرز

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

relating to meaning in language or logic ارتباط معنایی در زبان یا منطق

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

pale = رنگ باخته ( تلفظ پَیِل ) Pale ashes of the house of Lancaster! خاکستر رنگباخته دودمان لنکستر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

i wasn't born mean من بدجنس به دنیا نیومدم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

modulus = modulo = mod = باقی مانده تقسیم برای مثال باقی مانده تقسیم ۱۲ بر ۵ برابر ۲ است باقی مانده رو با نماد ریاضی ٪ نمایش میدن یک مثال در برنام ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

actualization = شکوفایی

١