ترجمههای بهروز مددی (١٠٣)
افراطی گرایان در سودای براندازی نظام جمهوری و بازگشت به حکومت سلطنتی می باشند.
افزایش هزینه ها مانع پیشبرد بیشتر توسعه ( ساخت ) ساختمان ها خواهد بود.
آنها کمپینی ( بسیج اطلاع رسانی ) را به منظور افزایش آگاهی از عوارض خطرناک مصرف الکل تشکیل دادند.
او گفت که درگیری مسلحانه در این ناحیه هنوز هم ادامه دارد.
صحنه ای که سرباز به خانه نزد همسرش باز میگردد، تکان دهنده ترین ( تاثیر گذارترین ) صحنه فیلم می باشد.
بسیاری از افرادی که دچار زوال عقل میباشند در خانه ماندن را به جای بودن در آسایشگاه ترجیح میدهند.
شم تجاریش ( تیزهوش بودنش در تجارت ) او را به بهترین گزینه برای ریاست شرکت تبدیل کرد.
بزرگترین موفقیت ( دستاورد ) قضایی زمانی اتفاق افتاد که قاضی آن چهار مرد را به تحمل 505 سال حبس محکوم کرد.
تحرکات صلح طلبانه در کشور نروژ شدت گرفت. ( البته بسته به متن ممکن است معنی تغییر کند )
این سبکهای جدید برگفته از طرز پوشش در دههی هفتاد میباشد.
من نمیخواهم نحوهی عملکرد برنامه را بطور کامل فاش کنم.
به پاس قدردانی از دستاوردهای او ضیافت شامی برگزار شد.
بدلیل اصابت هر دو گلوله به قلب مرگ فورا ( سریعا ) اتفاق افتاده است.
از آخرین باری که او را دیده بود سالیان بسیاری می گذشت، اما تشخیص چهره او برایش بسیار سریع بود. ( فورا او را شناخت )
عینک شنای من مرتب بخار میکند و به همین دلیل نمیتوانم خوب ببینم.
آنها فردی که مست بود را از بار بیرون انداختند. ( بیرون پرت کردند )
او کفشهای راحتی کهنهی خود را دور انداخت. ( از شرشون خلاص شد )
او کفش خود را به سمت گربه ای که در حال زوزه کشیدن بود، پرتاب کرد.
شرارت بی حد و اندازهای که پگی سوونگ در اجرای شوخی زننده خود بکار برد باعث خفه شدن او ( دوستش ) شد.
مرگ پسرک بر اثر شوخی خطرناکی با مواد منفجره بود که به سرانجام نرسید.
او با عشق به ( باور به ) خداوند رشد یافته بود، اما جنگ تمام باورهای او را از میان برده بود.
جان ویتنی بنیانگذار پویانمایی بوسیلهی رایانه بود.
او علاقه دارد با پوشیدن دامن کوتاه و نمایش پاهای عریانش خودنمایی کند.
هرازچندگاهی یک صفحه را به من نشان میداد و میپرسید کجای جمله باید توقف کند.
فقط داریم یک فنجون قهوه میخوریم ( مینوشیم ) و یک کمی هم از غیبت کردن لذت میبریم.
یک جوری شایعه پراکنی میکنه که من میترسم بهش چیزی بگم.
نباید همینجوری راه بیفتی و دربارهی دیگران شایعه درست کنی.
اصول کلی حزب اساسا بر پایه برابری و مساوات میباشد.
تو قسمت غذای اصلیشون مقداری گوشت مونده و حال به هم زن ( بسیار بد ) داشتند.
مردم اینجا به خاطر پولدار بودن فخر فروشی نمیکنند.
علی رغم تمام ظاهرنماییهایش ( ناز و عشوههایش ) ، عملا چیز زیادی نصیبش نشد.
فقط به خاطر اینکه برنده شدی، لازم نیست اینقدر خودنمایی کنی.
برخی از شجره شناسان هنگامیکه متوجه می شوند بسیاری از اطلاعات بدیهی در اینترنت وجود ندارند بسیار متعجب میشوند.
خرد شدن ( تکه تکه شدن ) به خاطر جدایی، آره این همون چیزیه که میخوای.
با پیشرفت این فرایند، سلول تزریق شده ( جایگذاری شده ) از هاگ ( قارچ ) ماده جدا شده و گندمههای ( زگیل ) فراوانی روی سطح هاگ پدیدار میشوند.
نور با بالاترین سرعت ممکن در جهان هستی حرکت میکند.
او آنقدر از خود راضی است که من علاقهای به او ندارم.
بعضی از مردم معتقدند روح آنها پس از مرگ به صورت یک حیوان به زندگی مجدد باز میگردد.
تقاضای تعهد و وفاداری دلالت بر این دارد که شما در فکر یک رابطهی عمیق و طولانی میباشید.
ستمگری و جنایات صورت گرفته توسط نازیها در خلال جنگ جهانی دوم هنوز هم ما را بهت زده کرده و باعث آزار ما میشود.
تونی ریچاردسون که خودش علنا به خرکاریش معترفه، آخرین باری که به تعطیلات رفته را به خاطر نمیآورد.
تیربار روی برجک گردان آنقدر چرخید، تا سربازان در حال پیشروی را هدف قرار دهد.
معلم میخواست دانش آموزان خود را با تفکرات و اندیشههای جدید آشنا کند.
او علاقه نداشت که فرزندش فیلمها و برنامههای تلویزیونی خشونت آمیز را تماشا کند.
وجود انسجام در بسط و توسعه یک نظریه
غلظت این پودینگ به اندازهی کافی نیست.
اگرچه دانستن چندین زبان امتیازی مثبت تلقی میشد، اما در مدارس دولتی از آموزش زبانهای دیگر حمایت نمیشد.