ترجمه‌های بهروز مددی (١٠٣)

بازدید
٧٥
تاریخ
٣ سال پیش
متن
A sudden terrible shriek froze the passenger to the spot.
دیدگاه
٢

فریادی هولناک مسافر را بر سر جایش میخکوب کرد.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
We were surprised that she was so resilient at her age, recovering from surgery after only a few weeks.
دیدگاه
٥

شگفت زده شدیم از اینکه او در چنین سنی بسیار سرسخت و مقاوم بود. و تنها پس از چند هفته که از جراحی می گذشت، بهبود پیدا کرد.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
The Jewish feast of Passover began last night.
دیدگاه
٠

او ترجیح میدهد از صحبت کردن در مورد رابطه جنسی در بحث ها صرف نظر کند.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
We celebrate Passover with joy and expectancy.
دیدگاه
٠

بهتر است با سکوت کردن، نظرات گستاخانه او را نادیده بگیرید.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
The criminal ended up in the gallows.
دیدگاه
١

پایان کار جنایتکار طناب دار بود.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Perhaps he had a premonition about what might happen in London.
دیدگاه
٣

شاید در مورد اینکه چه اتفاقی ممکن است در لندن بیافتد، دلشوره داشت.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Curious pedestrians were ordered to move along.
دیدگاه
٢

به افراد کنجکاو در پیاده رو دستور داده شد که از سر راه کنار بروند. ( یا دستور داده شد که متفرق شوند. )

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Six whiskies made him unsteady on his feet.
دیدگاه
٣

خوردن شش لیوان مشروب باعث برهم زدن تعادل او شد.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
They were unsteady on their feet and rather uncoordinated.
دیدگاه
٠

آنها آشفته و تقریبا ناهماهنگ بودند.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
The boss vets each job applicant himself.
دیدگاه
٠

رئیس تمامی فرم های استخدامی را شخصا مورد بررسی قرار داد.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
The dentist numbed the area around my tooth before starting to drill.
دیدگاه
١

دندانپزشک قبل از شروع به کار، نواحی اطراف دندانم را بی حس کرد.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
After his wife's death, he was numb with grief.
دیدگاه

بعد از فوت همسرش، به خاطر غصه خوردن هوش و حواسش رو از دست داده بود.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
I was so shocked I went numb.
دیدگاه

آنقدر شوکه شدم که کل بدنم لمس شده بود.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
I say "Shalom", sometimes, when joking around with friends and people.
دیدگاه
٠

بعضی وقت ها که با دوستان و اطرافیان خودم شوخی می‎کنم، از اصطلاح "شما عشقید" استفاده می‎کنم.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
The mighty U. S. army was humbled by a small South East Asian country.
دیدگاه
١

ارتش نیرومند آمریکا با شکست از کشوری کوچک در شرق آسیا تحقیر شد.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
The first thing to do is book a venue .
دیدگاه
٣

اولین کار در نظر گرفتن محلی برای برگزاری می‎باشد.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
The hotel is an ideal venue for conferences and business meetings.
دیدگاه

هتل محلی موردپسند برای برگزاری همایش‎ها و جلسات کاری می‎باشد.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
The waves had taken on a deep swell.
دیدگاه
٢

امواج بر اثر طوفان شدید بوجود آمده بودند.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
These delicate plants need careful nurturing.
دیدگاه
٩

چنین گیاهان حساسی نیازمند مراقبت بسیار زیادی می باشند.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Persons dying from cancer grow thin and visibly waste away.
دیدگاه
٢

افرادی که به بیماری سرطان مبتلا می شوند به شدت لاغر می شوند و به وضوح می توان مشاهده کرد که ذره ذره آب می شوند.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
The scientists explored the forest in hope of sighting certain rare birds.
دیدگاه
٤

دانشمندان به امید یافتن نادرترین گونه‎های پرندگان شروع به اکتشاف در جنگل کردند.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Let us explore this radical idea that changed Western thought.
دیدگاه
٣

اجازه دهید به بررسی این نظریه بنیادین که منجر به دگرگونی اندیشه غرب شده، بپردازیم.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
In this lecture, we will explore the factors that brought about World War I.
دیدگاه
٣

در این مقاله، عواملی که باعث شروع جنگ جهانی اول شد را بطور کامل موشکافی خواهیم کرد.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
The surgeon will explore the liver for signs of a tumor.
دیدگاه
٢

جراح به منظور بررسی علائم تومور، کبد را مورد آزمایش قرار خواهد داد.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Neither of us wished to give in, but in the end we compromised.
دیدگاه
-١٠

هیچ کدام از ما دوست نداشت تسلیم شود، ولی در آخر ما کوتاه آمدیم.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
She told the children they would have to behave when they got to their grandmother's house.
دیدگاه

به بچه‎ها گفت وقتی که به خانه‎ی مادربزرگ رسیدند، باید مؤدب باشند.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
The children behaved themselves well at the restaurant.
دیدگاه
٣

بچه‎ها داخل رستوران حسابی مؤدب بودند.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
If we are really the instigator, we are awaiting punishment.
دیدگاه
٠

اگه ما واقعا خلافکاریم، پس منتظر مجازات خواهیم موند.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
He promised his daughter he would attend her graduation, but he failed her again.
دیدگاه

به دخترش قول داد که در جشن فارغ التحصیلی او شرکت خواهد کرد، ولی مثل همیشه او را ناامید کرد.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
The island had been seized by invaders a hundred years earlier but was reclaimed after the recent war.
دیدگاه
٠

این جزیره صدها سال قبل توسط مهاجمان تصاحب شده بود ولی پس از نبرد اخیر دوباره باز پس گرفته شد.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Even his capacious closet could not hold all his suits.
دیدگاه
٢

حتی همچین کمد جاداری هم برای نگهداری همه لباساش کافی نبود.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
I was surrounded by a posse of photographers.
دیدگاه
١

من توسط یک گروه عکاس محاصره شده بودم.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
In my bed is a faint smell of excrement.
دیدگاه
٢

رختخوابم یک کمی بوی نجاست می داد.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
The cage smelled of excrement.
دیدگاه
١

تمام قفس بوی فضله می‎داد.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Cut the fabric on the bias.
دیدگاه
٤

پارچه را بصورت مورب برش دهید.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
When it glowed red, the blacksmith removed the metal from the forge and began to hammer it.
دیدگاه
٠

هنگامی که آهن به اندازه‎ی کافی گداخته شد، آهنگر آنرا از کوره خارج و شروع به چکش کاری کرد.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
He enjoyed his hard work at the forge.
دیدگاه

سخت کار کردن در آهنگری برایش لذت بخش بود.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
The blacksmith forged shoes for the horses.
دیدگاه
٣

آهنگر نعل اسب را چکش کاری می‎کرد.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Together the officers forged a plan of attack.
دیدگاه
٢

مامورین همراه هم نقشه حمله را طرح کردند.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
He forged many checks before he was caught.
دیدگاه
٢

قبل از اینکه دستگیر شود چک‎های بسیاری را جعل کرده بود.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
The documents had been forged by an expert.
دیدگاه
٠

این اسناد توسط یک فرد حرفه‎ای جعل شده بود.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
We forged ahead with our plans despite all objections.
دیدگاه
٢

علی رغم تمام مخالفت‎ها، ما مطابق برنامه‎های خودمان پیش رفتیم.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
The racehorse finally forged into the lead.
دیدگاه
٥

اسب مسابقه در نهایت از تمام رقبای خود پیشی گرفت.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Bring the potatoes to a simmer.
دیدگاه
٠

سیب زمینی‎ها را در آب جوش بریزید. ( یا اصطلاحا آب پز کنید )

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Let the soup simmer a few minutes.
دیدگاه
٠

اجازه دهید سوپ کمی بجوشد.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Their close and financially rewarding relationship was sufficient to call into question the independence and disinterest of the directors.
دیدگاه
٣

روابط نزدیک و از نظر مالی رضایت بخش آنها، به اندازه‎ای کافی بود که استقلال طلبی و بی تفاوتی مدیرانشان را زیر سؤال ببرد.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Many experts advocate rewarding your child for good behaviour.
دیدگاه
١

بسیاری از کارشناسان طرفدار شیوه‎ی پاداش دهی به کودکان در عوض رفتار مناسب آنها هستند.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
The device will protect your computer against surges.
دیدگاه
٢

این دستگاه از رایانه شما در مقابل نوسانات برق محافظت خواهد کرد.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Well, all right, hospitals lose money. But, on the other hand, if people are healthy, don't think of it as losing money; think of it as saving lives.
دیدگاه
٢

خب، درست است که بیمارستان‎ها درآمد مالی خود را از دست می‎دهند. اما، از طرفی هم باید توجه داشت، سالم و تندرست ماندن انسان‎ها را نباید همسان با ( به من ...

تاریخ
٣ سال پیش
متن
It's bad for your health to be physically inactive.
دیدگاه
٢

نداشتن فعالیت جسمانی برای سلامتی شما مضر می‎باشد.