militate

/ˈmɪləˌtet//ˈmɪlɪteɪt/

معنی: جنگیدن
معانی دیگر: (بر ضد چیزی) عمل کردن، ستیزیدن، نفی کردن (با: against)، (در اصل) جنگیدن (با)، سربازی کردن، جانفشانی کردن، نبرد کردن، ستیزه کردن

جمله های نمونه

1. facts militate against your claims!
واقعیات خلاف ادعاهای شما را نشان می دهد!

2. Increased costs will militate against further enlargement of the buildings.
[ترجمه بهروز مددی] افزایش هزینه ها مانع پیشبرد بیشتر توسعه ( ساخت ) ساختمان‎ ها خواهد بود.
|
[ترجمه گوگل]افزایش هزینه ها در برابر بزرگ شدن بیشتر ساختمان ها مقابله می کند
[ترجمه ترگمان]افزایش هزینه ها مخالف توسعه بیشتر ساختمان ها خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The complexity and costliness of the judicial system militate against justice for the individual.
[ترجمه گوگل]پیچیدگی و پرهزینه بودن سیستم قضایی علیه عدالت برای افراد مبارزه می کند
[ترجمه ترگمان]پیچیدگی و پیچیدگی سیستم قضایی در مقابل عدالت برای هر فرد رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Environmental factors militate against building the power station in this area.
[ترجمه گوگل]عوامل محیطی با ایجاد نیروگاه در این منطقه مقابله می کند
[ترجمه ترگمان]عوامل محیطی در مقابله با ساخت نیروگاه در این حوزه فعالیت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In general, illiteracy and lack of motivation militate against reliability of figures from Third World countries.
[ترجمه گوگل]به طور کلی، بی سوادی و بی انگیزگی در مقابل اعتبار ارقام کشورهای جهان سوم قرار دارد
[ترجمه ترگمان]به طور کلی، بی سوادی و فقدان انگیزه، برخلاف قابلیت اعتماد ارقام از کشورهای جهان سوم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Rather, it is an examination of constraints which militate for or against plural reference.
[ترجمه گوگل]بلکه بررسی قیودی است که له یا علیه ارجاع کثیر را در پی دارد
[ترجمه ترگمان]در عوض، بررسی محدودیت هایی است که برای یا مخالف مرجع جمع تکرار می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. These provisions are likely to militate against repeat applications and unduly long orders except where strictly necessary.
[ترجمه گوگل]این مقررات احتمالاً در برابر درخواست‌های مکرر و سفارش‌های طولانی‌مدت بی‌رویه، مگر در مواردی که به شدت ضروری است، مقابله می‌کند
[ترجمه ترگمان]این مقررات به احتمال زیاد در مقابل درخواست تکرار و دستورها مشروط به جز مواردی که به شدت ضروری هستند، عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Even the humdrum tasks are varied enough to militate against a sense of monotony.
[ترجمه گوگل]حتی وظایف زمزمه به اندازه کافی متنوع هستند تا در برابر حس یکنواختی مقابله کنند
[ترجمه ترگمان]حتی کاره ای یکنواخت برای مقابله با یک حس یکنواختی به اندازه کافی تغییر می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. These fundamental dissimilarities will surely militate against the two communities coming together.
[ترجمه گوگل]این تفاوت‌های اساسی مطمئناً علیه هم‌آمیزی دو جامعه مبارزه می‌کند
[ترجمه ترگمان]این dissimilarities اساسی قطعا بر علیه این دو جامعه که با هم می آیند مبارزه خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This would certainly militate against good bonding between the resin matrix and the glass.
[ترجمه گوگل]این مطمئناً با اتصال خوب بین ماتریس رزین و شیشه مقابله می کند
[ترجمه ترگمان]این به طور حتم در برابر اتصال خوب بین ماتریس رزین و شیشه استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Increased costs militate against further enlargement of the buildings.
[ترجمه گوگل]افزایش هزینه ها در برابر بزرگ شدن بیشتر ساختمان ها مقابله می کند
[ترجمه ترگمان]افزایش هزینه در برابر توسعه بیشتر ساختمان ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. All this did not militate our success.
[ترجمه گوگل]همه اینها موفقیت ما را کاهش نداد
[ترجمه ترگمان]همه این ها به نفع ما نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The invisible powers of heaven seemed to militate on the side of the pious emperor.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید که قدرت های نامرئی بهشت ​​در کنار امپراطور پارسا می جنگیدند
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که نیروهای نامرئی آسمان در کنار امپراطور pious کار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Two factors may well militate against these benefits.
[ترجمه گوگل]دو عامل ممکن است به خوبی با این مزایا مقابله کنند
[ترجمه ترگمان]دو عامل می تواند به خوبی با این مزایا تمایز قایل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Several factors combined to militate against the success of our plan.
[ترجمه گوگل]عوامل متعددی در کنار هم قرار گرفتند تا با موفقیت طرح ما مقابله کنند
[ترجمه ترگمان]عوامل متعددی برای مقابله با موفقیت برنامه ما ترکیب شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جنگیدن (فعل)
fight, militate

انگلیسی به انگلیسی

• work for or against something
if something militates against something else, it makes it less likely to happen or succeed; a formal word.

پیشنهاد کاربران

بازدارنگی، بازدارنده
مانع شدن - مقاومت کردن - دلسرد کردن - مخالفت کردن

بپرس