پیشنهاد‌های علی اکبر منصوری گندمانی (١,٣٠٦)

بازدید
٣,٢١٨
تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٣٥٠

مایع منی ( اصطلاح عامیانه پورنوگرافی )

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٤١

نکته جالب در مورد Defeat ) اگر بعنوان اسم بکار برود به معنای شکست و ناکامی است ولی اگر بعنوان فعل بکار رود به معنای پیروز شدن، غلبه کردن، شکست دادن ...

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٢٨٨

زیر گریه زدن، به یکباره زیر گریه زدن، He burst into tears او به یکباره زیر گریه زد!

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٢٨٧

1 - رسیدن به ( کسی یا چیزی ) You go I'll catch up with you تو برو من بهت می رسم. 2 - اثر سو گذاشتن بر ( کسی یا چیزی ) Old age catches up with everyon ...

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٢٨١

دیگر، دیگه، به این زودی، هنوز هیچی نشده، تا حالا، فعلا، قبلا، ( بسته به نوع جمله برای ترجمه به فارسی )

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٢٧٦

شروع کنید! - بفرمائید، خدمت شما!

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٢٦٥

به شرطی که ( عبارت قیدی ) مادامی که ( عبارت قیدی )

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٢٤٩

- کاهش یافتن، افت کردن! - پایین انداختن، پیاده کردن! ( مثلا تو فارسی خودمونی میگیم منو همینجا بنداز پایین، یعنی من را همینجا پیاده کن ) - به خواب ...

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٢٤٥

ترجمه لغت به لغت آن زیاد برای ما فارسی زبان ها آشنا و رایج نیست، ولی در کل به عنوان تقاضای محترمانه یا رسمی برای انجام کاری است. بهترین واژه ها شاید ...

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٢٢١

با کسی رابطه جنسی شروع کردن، با کسی مرتبط شدن، چیزی یا کسی را به چیز دیگر یا کس دیگر وصل کردن.

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٢٢١

مخفف "I have got you" ، این اصطلاح که مخففش میشود "got you" در تلفظ سریع بصورت "gotcha" گفته می شود. 1 - یعنی : گیرت آوردم، مچت رو گرفتم، 2 - یعنی: م ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٠٧

با spilt اشتباه گرفته نشود! Spill, Spilled/ Spilt که به معنای ریختن، پاشیدن است!!! Split, Split, Split تقسیم کردن، دو بخش کردن، دانگی کردن My fri ...

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
١٩٠

روایت، توضیح، توجیه،

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
١٦٣

آبنبات یا شکلات های شمش مانند، شکلات یا آبنبات مکعب مستطیلی که حاوی دانه های فندق، بادام و. . . میباشد، شکلات تخته ای ( candy شکلات هم معنی میشود ) ، ...

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
١٧٦

( علیرغم اینکه همه میدانیم این کلمه به معنای ناخوش احوال، حال ندار و. . . ، بکار میرود ) این کلمه به معنای : عالی، باحال، خفن و خوب هم بکار برده می ش ...

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
١٨٦

پر کردن زمان یا مکان ) مثال برای هردو: These files take up a lot of disk space این فایلها یک فضای بسیار زیادی از دیسک را اشغال می کنند. I’ll try n ...

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
١٧٥

صفت ) متعهد

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
١٨٣

قدردانی کردن با احترام از کسی بصورت عمومی ( معمولا در رسانه های اجتماعی )

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
١٧٨

کنار گذاشته شدن از پرواز، ( وقتی یک شرکت هواپیمایی بیش از ظرفیت هواپیما، بلیط فروشی کند از مسافران درخواست می کند که هر کدام مایل باشند از لیست پرواز ...

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
١٨١

1 - شروع به کار کردن ( به منظور دستیابی به یک هدف خاصی ) 2 - شروع کردن یک مسافرت 3 - شرح دادن ( با جزئیات کامل و معمولا بصورت نوشتاری ) 4 - قرار دادن ...

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
١٥٨

معادل freaking و frigging که اصطلاحاتی برای تاکید بر چیزی یا بیان خشم است مثال ) 1 - You think you're so fucking smart, don't you تو ( لعنتی /لامصب/ک ...

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
١٥٩

وقتی کسی می گوید I'm taken یعنی فعلا در حال حاضر با یک دختر یا پسر در ارتباط هستم اگر گوینده مرد باشد یعنی اینکه من فعلا دوست دختر دارم اگر گوینده زن ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٦٠

عامیانه جدید ) شگفت انگیز، معرکه، عالی، کولاک!!! ( در انگلیسی" مدرن"، بعضی از کلمات معنای قدیمی و اصلی آنها به مرور زمان تغییر کرده و بخصوص در بی ...

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
١٦٤

به راه ورودی ( کوتاه و اختصاصی ) گفته میشود که از جاده عمومی جدا و به پارکینگ منزل ختم میشود، محوطه اختصاصی جلوی پارکینگ منزل

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
١٦٢

در پاسخ به کسیکه از شما تشکر کرده یعنی، حرفشم نزن یا قابلی نداشت

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
١٦٠

Stalking به معنی تحت نظر داشتن، کمین کردن و تعقیب کسی ( معمولا زنان یا دختران ) بصورت غیرقانونی و بطور مداوم که البته جرم نیز میباشد و کسی که این کار ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٤٨

فرق cross out با cross off اگر مثلا یک لیست خرید دست شما باشد وقتی که بخواهید یک مورد از لیست خریدتان را بطور کلی حذف کنید روی آن جوری خط میکشید که ...

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
١٤٠

گرسنه ( صفت )

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
١٤٠

تقاضانامه رسمی و معمولا بصورت مکتوب برای چیزی

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
١٣٨

موردنظر

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
١٤٢

اصطلاحی برای تاکید بر آنچه که میگویید یا بیان خشم خود، مثل معادل فارسی ( لعنتی ) معادل انگلیسی fucking و frigging مثال1 - Traffic was a freaking nigh ...

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
١٤٣

گم شدن، محو شدن

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
١٣٦

1 - به معنای : شرط می بندم ( برای مواقعی که شما از یک چیزی کاملا مطمئن هستید که درسته و اتفاق می افتد اگر چه نمی توانید آنرا ثابت کنید مثلا I bet you ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٢٩

1 - اعتنا نکردن به، محل نذاشتن، سلام نکردن. 2 - امری ) گمشو! 3 - نرفتن، شرکت نکردن، حاضر نشدن ( سر قرار، کلاس، کار و غیره ) 4 - باد شکم خالی کردن! ...

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
١٣٤

روش مخ زدن جنس مخالف، شیرین زبونی برای جلب توجه، ( منظور شروع مکالمه با جنس مخالف به روش تملق گونه و طنز آمیز برای جلب توجه او می باشد ) متلک گفتن، ب ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٣٤

عامیانه ) حرف ندا ) برای بیان حس تعجب، اشتیاق یا شوکه شدن! معادل فارسی شاید اینها باشند: وای خدای من! جل الخالق! یا خدا! فتبارک الله! یا مریم م ...

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
١٣١

اصطلاحی است که برای مواقعی که شما با چیزی موافق هستید بکار برده میشود، به معنی ، اوکی، باشه، حله، موافقم، مشابه آن that's a deal هم به همین معناست!

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٣٣

پزشکی ) تشنج، نوعی حمله مغزی که در اثر آن امواج غیرطبیعی مغز زیاد میشوند و باعث تغییر در فعالیتهای مغزی، وضعیت روانی و بروز تونیک کولونیک عضلات میشود ...

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
١٣١

1 - اسم ) مخفف، سمبل، علامت مثال: US stands for the Uncle Sam US مخفف عمو سام است. 2 - فعل ) تحمل کردن، حمایت کردن، تایید کردن، به معنای مثال: Ma ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٣٢

1 - در معرض خطر، در مخاطره 2 - موضوع بحث، موضوع یا نکته ای که باید بهش توجه شود، نکته حائز اهمیت، موضوع مورد اختلاف! 3 - شرط بندی، در گرو، جایزه برن ...

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
١٢٧

عادت کردن به

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٢٨

صفت ) 1 - ذاتی، فطری، بالفطره، طبیعی، غریزی مثال: Humans are hardwired for speech انسان ها بالفطره سخنگو هستند! Mothers are hardwired to protect th ...

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
١٢٤

استراحت کوتاه داشتن

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
١٢٦

مزخرف، بد، چرند، دست و پا چلفتی

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
١٢٠

دوباره شروع شد! مثال Oh Jeez, Here we go again ای وای! دوباره شروع شد! یا ( یا خدا! بازم شروع شد! ) این عبارت بیشتر در مواقعی بکار برده میشود که شخص ...

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
١٢١

خیره شدن، زل زدن، خیره ( صفت )

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
١٢٢

( عبارت فعلی ) قدمت داشتن، به تاریخ عقب برگشتن، متعلق بودن به ( تاریخ خاص ) مثلا This building dates back to the 18th century قدمت این ساختمان ...

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
١١٥

فرصت از دست دادن

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
١١١

فاحشه

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
١١٦

برخورد کردن، تصادفی به چیزی برخوردن