
علی اکبر منصوری
دیکشنری
١,٣٠٦
١٧٦
امتیاز در دیکشنری
٣٥٩,٠٠٣
رتبه در دیکشنری
٩
لایک
٣٦,٤٣٩
دیسلایک
٢,٦٩٣
پیشنهادهای برتر
٥ سال پیش
٣٤٢
مایع منی ( اصطلاح عامیانه پورنوگرافی )
٤ سال پیش
٣٣٠
نکته جالب در مورد Defeat ) اگر بعنوان اسم بکار برود به معنای شکست و ناکامی است ولی اگر بعنوان فعل بکار رود به معنای پیروز شدن، غلبه کردن، شکست دادن ...
٥ سال پیش
٢٨٥
زیر گریه زدن، به یکباره زیر گریه زدن، He burst into tears او به یکباره زیر گریه زد!
٥ سال پیش
٢٨١
1 - رسیدن به ( کسی یا چیزی ) You go I'll catch up with you تو برو من بهت می رسم. 2 - اثر سو گذاشتن بر ( کسی یا چیزی ) Old age catches up with everyon ...
٥ سال پیش
٢٧٤
شروع کنید! - بفرمائید، خدمت شما!
ترجمههای برتر
٤ سال پیش
She caught the boy as he tried to run away.
٦٨
او پسر را وقتی که سعی داشت فرار کند، دستگیر کرد/گرفت.
٥ سال پیش
Don't give up just because it's difficult.
٣٦
دست بر ندار/تسلیم نشو فقط به این خاطر که مشکل است!
٤ سال پیش
He showed great integrity when he refused to lie for his employer.
٤٤
او با دروغ نگفتن بخاطر کارفرمایش، نشان داد انسان فوق العاده صادق و درستکاری است!/ او وقتی که نپذیرفت بخاطر کارفرمایش دروغ بگوید، صداقت زیادی از خود ن ...
سوالهای برتر
پاسخی موجود نیست.
پاسخهای برتر
پاسخی موجود نیست.