پیشنهادهای هه نار (٣٤٣)
"په ره سیلکه" در کوردی به "پرستو" میگویند"په ره سیلکه"
kche در زبان کوردی برای صدازدن دختر می گویند "کچه" یعنی دختره
به ژن کوردی به معنای قد وبالا به ژن ریک:قد و بالا ی زیبا و متناسب
"سَرین" در کوردی به معنای" بالش، محل استراحت" است
در کوردی به معنای "کوچه ، محله" است
"گه ره ک" در کوردی یعنی "محله"
هه ناسه نام دخترانه کوردی به معنای"نفس"
"قیت" در زبان کوردی به معنای "برجسته، بلند شده" است
در کوردی به معنای"دسته ( برای گُل ) " است چه پکی گول:یک دسته گل
"جیاواز در کوردی به معنای "متفاوت، خاص" است
یک واژه کوردی به معنای"قشنگ، مناسب" است
shlapata در کوردی به معنای "شلخته، نامرتب و بی نظم" است
در کوردی یعنی "بابا، پدر" "باوک" هم میگویند
چلک در زبان کوردی به معنای " آلودگی، چرک " است چلکن: آلوده ، کثیف، چرکین
نام کوردی دخترانه به معنای "پژمرده، بی روح"
kwer در زبان کوردی به "کور، نابینا" میگویند"کویر یا چور"
کورپه در کوردی به معنای " نوزاد" است همچنین اشاره به دوست داشتن و عزیز بودن دارد "کورپه له" هم میگویند
در کوردی به معنای "ناحیه ، منطقه" است
نه شمیل نام دخترانه کوردی با معنای "زیبا، رعنا، ظریف"
کوردی به معنای "منشا، سرچشمه" است
shewandn در کوردی به معنای"ویران کردن ، آشوب کردن و وضع را خراب کردن" است
وینه در کوردی معنای "تصویر، عکس" را دارد معنای دیگر آن "نمونه، مثلِ" دارد به وینه ی:مانندِ ، مثلِ، نمونه ی
واژه "مال " در کوردی به معنای "خانه" می اید واژه "ئاوا" در اینجا معنای" آباد" را میدهد و در کل واژه "مالئاوایی" به معنای "خداحافظی" است مالئاوا:خداحا ...
در کوردی واژه ترخان به معنای" آماده سازی، در دسترس" است
ساریا
ژیکو:عاقل، فهمیده
شانس چیزیه که ما نداریم
یا حی یا قیوم یا من لا اله الا انت ای زنده و پایدار وای کسی که هیچ معبودی جز تو نیست
در کوردی یعنی :سوسک
تومار در کوردی به معنای"ثبت" است تومار کردن:ثبت کردن تومار کراو:ثبت شده
xana در کوردی یعنی:حنا
در کوردی به "پسر " میگویند"کور"
در کوردی به "النگو" میگیم "بازنه"
در کوردی به "گوشواره" گواره میگویند
esta در کوردی معنای"الآن، زمان حال" را دارد
mabast کوردی به معنای" هدف، منظور و قصد" است
shno نام دخترانه کوردی همان شهر "اشنویه "است که در کوردی میشه"شنو"
"راو"در کوردی معنای "شکار" را دارد راوچی:شکارچی راو کردن:شکار کردن
سلام اقای رضا اون ضرب المثل درستش اینه:مرغی که انجیر میخوره نوکش کجه نچیر یعنی :شکار نچیروان یعنی:شکارچی
sew سٍو در کوردی یعنی:سیب سیوه:نام دخترانه با همان معنای سیب
" ئه تو" یا "تو" در کوردی یعنی: تو
نام کوردی دخترانه به معنای" ملکه ی زیبایی" شاه:شاه جوان:زیبا
در کوردی یعنی "شوخی، مزاح" "فشه" نیز همان معنای شوخی را میدهد
روت در کوردی یعنی "چیزیا جایی که خالی از یک چیز مخصوص باشد" یعنی:لخت، بی مو
کوردای بوکان به "بینی" میگویند لوت اما ما به" لب "میگیم لوت
خودمون به "دماغ، بینی" میگوییم:دم ولی بوکانی ها به دهان می گویند"ده م"
زه رده خه نه در کوردی یعنی "لبخند" خه نه:خه نده:خنده
mlwanka مل :گردن ملوانکه:گردنبند
در کوردی "تب وتاب و بیقراری عاشقانه" را "تاوله و هوبه" می گویند
در کوردی به "سینه" "سینگ" میگویند
پوششی برای زنان کورد در قدیم امروزه نیز زنان باسن وسال استفاده میکنند یک پارچه ی مستطیل شکل است که ان را به پشت میکنند گره آن را در جلوی گردن می بند ...
shl در کوردی به معنای "شُل" است پشتیند شل:پشتبند شُل گاهی همراه "مل" می اید ( شل و مل ) این یک اصطلاح است که بیشتر برای تعریف از اندام خانم ها بکار م ...
در کوردی "قوله" یعنی "کوتاه" مترادف:کورت
wra در کوردی یعنی :اعتماد به نفس
در کوردی یعنی:باور بروا بکه:باور کن
mtmana در کوردی یعنی:اطمینان متمانه م پی ته:بهت اطمینان دارم
در کوردی یعنی:آب
gore به کوردی یعنی "جوراب" "گوریه وی" هم می گویند
در کوردی یعنی:شهرت ، اوازه به ناوبانگ:مشهور ناوبانگی جوانی:شهرت زیبایی "نیوبانگ"هم میگویند
glena در کوردی به معنای " مردمک چشم است" گلینه ی چاوانم:مردمک چشمانم ( کنایه از عزیز بودن )
نام کوردی پسرانه به معنای "غریب، ناآشنا" هه ستی نامویی:حس غریبی namo
awr " ئاور" یا "ئاگر" در کوردی به معنای " آتش" است
در کوردی به "سوزن خیاطی، سنجاق" میگوییم "ده رزی" darzi همچنین به "آمپول" هم ده رزی میگویند
ریبوار نام پسرانه کوردی معنای:پیماینده راه ، کسی که راه عشق را می پیماید
shox "شوخ" در کوردی زیاد بکار میرود به معنای "خندان، شیرین و زیبا " همراه شنگ می اید شوخ و شنگ:شیرین و زیبا
tre نام دخترانه کوردی به معنای:انگور
mev در کوردی "درخت انگور" است
zin معشوقه کاکه مه م یعنی زیبا
هیرش نام پسرانه کوردی معنای حمله ، هجوم
حسن زیرک
halwada در کوردی یعنی" کسی که اواره باشد، بی خانه"
خه م:غم خه مین :غمگین
در کوردی به "موی سر، کمند " ، "پرچ" میگویند در واقع همان پرچم است ( مخفف شده ی پرچم است ) که در کوردی یعنی موی سر پرچن:گیسو کمند
در کوردی به "باغ" میگویند "باخ"
در کوردی به "بچه گوسفند" ، "به رخ" میگویند barx "به رخه" نیز میگویند
zhikala " ژیکه له" در کوردی برای بیان کردن زیبایی و شیرین بودن کسی بکار میرود در واقع اندام زیبا و کمی ریزه میزه را میگویند
در کوردی به "رنگین کمان" ، "کولکه زیرینه" میگویند
gsht تلفظ ان بدون خواندن هیچ مصوتی است در کوردی یعنی"همه ، کل" گشتیان:همه انها البته معنای دیگر آن "اهنگ شاد برای هلپرکه "است
zalam در بادینی معنای " مرد" را دارد اما در سورانی به معنای "بزرگ، درشت" است "زل" نیز همان معنای "بزرگ" را میدهد و مخفف شده ی "زه لام" است
lash در کوردی به معنای"بدن" است معمولا همراه واژه ی " لار" می اید، که هر دو با هم معنای "اندام و بدن " را میدهند له ش و لار:اندام ، بدن له ش و لاری ج ...
در کوردی معنای "جوان" دارد
نام دخترانه یک درخت بلند قامت با برگهای پهن است در زبان کوردی برای اشاره به قدوقامت بلند بکار میرود
سنور نام دخترانه کوردی معنای:مرز، محدودیت
حسن زیرک
هلگورد نام پسرانه کوردی بسیار زیبا ( در ثبت احوال به ثبت نمیرسونن ) به معنی" بهترین پیشوا و نشان دهنده راه" است
اسم کوردی پسرانه بامعنای"فقیر، درویش" هه ژاری:فقیری، تهی دستی
به معنای "حادثه و رویداد یا رخداد" است
در کوردی سورانی معنای:خبر را دارد در هرکی یعنی :دوست و اشنا
در کوردی یعنی :دلفریب dlrfen
در کوردی سرمه را ( کل:kl ) می گویند کلی له چاوان ده کا:چشماشو سرمه میزنه
chol در کوردی یعنی"جایی که خلوت باشد وکسی در آن نباشد"
کوردی معنای:آینده
کوردی معنای:گذشته
la mezha کوردی یعنی"خیلی وقت است"
در کوردی یعنی "تاریخ"
ماموستا در کوردی به اشخاص متفاوت اطلاق میشود معلم، مُلای دینی، استاد، و کسی که در یک حرفه خیلی وارد باشد
در کوردی یعنی:کج سروین لار:روسری کج بسته شده
در کوردی به معنی"دقیقه" است
chrka در کوردی به معنی "ثانیه" است
در کوردی به "زمان و وقت" ، "کات" میگویند کاتم نیه:وقت ندارم کات :سات سات:وقت
brya کوردی معنای:ای کاش معادل دیگر:خوزگه
"گه ده" یا "گه یه" در کوردی معنای "معده" دارد
در کوردی" رنگ سبز" را "سه وز" میگویند
کوردی به معنای"جواب، پاسخ" است وه لامم ده وه:جوابمو بده وه لام دانه وه:جواب دادن وه لام ده ر:پاسخگو
rawastan به معنای "ایستادن" است معنای دیگر ان"منتظر بودن" است راوه ستاوم:ایستادم
bon کوردی به معنای"بو، عطر" است
}ده رگا" یا "ده رکه" در کوردی به معنای"در، دروازه" است
در کوردی یعنی:عدس نیسکیک:کمی، یه کم
naxte یعنی"کمی ( چه برای زمان، چه برای شیء ) " توزیک:نه ختی
کوردی چاو:چشم جوان:زیبا معنا:کسی که چشم های زیبا دارد، چشم قشنگ
اسم دخترانه کوردی رو:رو مانگ:ماه رومانگ:ماه چهره
در کوردی به معنای "حرف ، سخن" است قسه کردن:حرف زدن، صحبت کردن
kz در کوردی به معنای"لاغر" است با "لاواز" می اید لاواز:لاغر ، ضعیف
در کوردی به معنای "زنده "است زینو هم میگویند
در کوردی "هر موجود زنده" را "بونه وه ر" میگویند
در کوردی به" گریه کردن" ، "گریان" میگویند مه گری:گریه نکن
در کوردی 2 معنا دارد: 1. با معنای:اندیشیدن 2. دلتنگ کسی شدن بیرکرنه وه:اندیشیدن بیرت ئه که م:دلتنگتم بیر له وه ئه که مه وه:به این فکر میکنم. . .
bawash کوردی معنای"اغوش ، بغل" است وه ره ناو باوه شم:بیا تو بغلم
chawarwani در کوردی به معنای"چشم انتظاری"است چاوه روانم:چشم انتظارم
shprew کوردی معنای:بی نظم، شلخته
ترزل در کوردی به معنای"پرتوقع، باافاده و مغرور" است
در کوردی معنای "خواهر " دارد خوشکم، خوشکه که م:خواهرم
داوا یا داوا کردن در کوردی به معنای "خواستن، پیشنهاد دادن و خواستگاری کردن" است
در کوردی به معنای "دوباره" است
دیل در کوردی به معنای "اسیر" است دیلی توم:اسیر توام
دیار نام پسرانه کوردی معنا:پیدا . اشکار دیاری:هدیه دیار معنای"جای زندگی، وطن یا شهر" را نیز میدهد
در کوردی "کاسه" را" قاپ" میگویند
dawri در کوردی بشقاب را "ده وری"گویند
kawchk که وچک یا که چک کوردی معنای:قاشق
xweri در کوردی به معنای"ولگرد، بی عرضه" است
jl جل یا جلک در کوردی به معنای "لباس " است
در کوردی به معنای "غارت شده و ویران " است تالان کردن:ویران کردن
beri اسم کوردی دخترانه مخفف "بیریوان" یعنی دختری که شیر میدوشد
شوان نام کوردی پسرانه به معنای :چوپان شوانه نیز میگویند
در کوردی به معنای"مبتلا شدن" است تووش بوو:مبتلا
toz در زبان کوردی یعنی"گرد و خاک" توز ده کا:گرد و خاک به پا میکند توزیک ( tozek ) : کمی، اندکی
shor شور در کوردی به معنای"چیزی است که اویزان باشد" شوره ژن :زن زیبا و طناز
در کوردی به پا "قاچ" میگویند معادل های ان :لاق ، پی
rfandn در کوردی به معنای"دزدیدن ( کسی نه چیزی ) است دزین:دزدیدن ( برای کسی و یا چیزی ) فراندن نیز معنای "دزیدن کسی یا فراری دادن "است
در کوردی به معنای "شعله" است بلیسه : گر گر:شعله
bazhn در کوردی به معنای "قد و بالا. اندام" است
bro در کوردی به معنای "ابرو"است
در کوردی یعنی "ساده و بی افاده"
در کوردی نماز را"نوژ" میگویند نوژکردن:نماز خواندن
در کوردی دختر یا زنی که زیبا و شیرین باشد را "مزه دار" میگویند خانمی مه زه دار:خانوم شیرین و دوست داشتنی
زو در کوردی یعنی"زود" زو به:زود باش زو به زو:زود زود خیرا:زو
سلام خانوم نازنین میتونید بگین چرا از کوردا بدتون میاد؟؟؟
در زبان کوردی آلا نیست بلکه " ئالا" درستش هست یعنی"پرچم" نام دخترانه
rez در کوردی به معنای" احترام "است ریز گرتن:احترام گذاشتن به ریز:محترم
" ژوان" یعنی قرار عاشقانه " جیژوان"یعنی محل قرار
در کوردی دو معنا دارد 1. جانمازی 2. جلوی خانه
زانا اسم کوردی برای پسر و دختر میباشد معنای"دانا" را دارد ریشه اش:زانین زانین:دانستن ده زانم:میدانم نازانم:نمیدانم
کوردی با معنای"مسجد"
چاوره ش در کوردی معنای"چشم سیاه"دارد چاو:چشم ره ش:سیاه
hogr نام پسرانه کوردی یعنی"کسی که وابسته شده، عاشق" هوگری توم:وابسته توام
shamzaw یعنی "کسی که باعث قهر کردنش شدی و الان قهر کرده" شه مزاندن:ناراحت کردن، باعث قهر کردن کسی شدن شه مزاوه:قهر کرده
pewist کوردی یعنی"نیاز، نیازمندی" پیویستم پیته:بهت نیاز دارم
rega کوردی با معنای"راه" به ان "ری ( re ) "نیز میگویند
کوردی یعنی "اهل کجایی؟"
در کوردی "ئاگر" و "ئاور" است
کوردی نام پسرانه اتشین ، گرم
لایه ن :معادل فارسی یعنی "طرف " لایه نی توم:طرف توام، تو را حمایت میکنم لایه ن گر:طرفدار، حمایت کننده
کوردی معنای"هوادار، طرفدار" هان دان:تشویق کردن هانده ر:کسی که تشویق میکند، هوادار معادل دیگر"لایه نگر"
kresha پارچه ای که در قدیم زیاد استفاده میشده و در بسیاری از اهنگهای"زیرک" از ان نام برده شده پارچه ای بمانند"مخمر" ضخیم
barda در کوردی به معنای"ول کن، رها کن ( زمانی که چیزی را گرفته باشی مثل لباس ) به رو کم به رده:یقه ام را ول کن
bard کوردی معنای"سنگ"
کوردی معنای"رعد و برق" بروسک نیز میگویند
کوردی نام دخترانه به معنای "درخشش" است "بریسکه" نیز معنای تروسکه را میدهد truska
hastyar هه ستیار در کوردی به معنای"حساس" است هه ست:حس جیی هه ستیار:جای حساس
به رهه م barham در کوردی معنای ثمره و حاصل تولید را میدهد به رهه م هینان:تولید کردن
کوردی معنای"تاثیر گذار"
در کوردی"خواننده" را "گورانی بیژ" میگویند معادل ان در کوردی کورمانجی"ستران بیژ" است گورانی، ستران:اهنگ گورانی ووتن:اهنگ خواندن
اسم دخترانه کوردی من اسمم هناره به فارسی میشه انار خیلی اسم خاص و خوشکلیه یعنی مثل انار زیبا
چوخا در کوردی کسی است که دارای املاک و ثروت زیاد باشد اغا و چوخا
gawra کوردی با معنای "بزرگ" بچوک، چکوله:کوچک "زل" معنای بزرگ ( برای جثه ) رامیدهد
در کوردی به معنای "روشنایی" است روناک:روشن
( amro ( awro کوردی به معنای "امروز" است
arom "ئه روم" یا "ده روم" کوردی معنای"میروم" روییشتن: رفتن روییشتم:رفتم ده رون:می روند ده روین:میرویم
danisha در کوردی به معن"بنشین" است دانیشتن :نشستن دامه نیشه:ننشین دانیشتووه:نشسته است به دانیشتن:به حالت نشسته
sarnj در کوردی معنای"توجه "رامیدهد سه رنج راکیشان:جلب توجه کردن سه رنجمت راکیشاوه:توجه ام را جلب کردی
rakshan راکشان در کوردی به معنای دراز کشیدن است معادل دیگر:دریژبوون ( دریژ:دراز، بوون در اینجا با "دریژ"به معنای کشیدن است )
nustn بدون حتی یک مصوت خوانده میشود در کوردی به معنای خوابیدن است نوستوه:خوابیده معادل دیگر آن "خه وتن" است خه وتوم:خوابیده ام
dabran در کوردی به معنای جداشدن، محروم شدن و دور شدن است
torawa "توراوه"در کوردی یعنی قهر کرده توران:قهر کردن نه توری:قهر نکن
lank در کوردی به گهواره ( لانک ) میگویند لانکوله:لانک
کسی میتونه به من کورمانجی یاد بده؟ لطفا لطفا لطفا لطفا
چاک در زبان کوردی در احوالپرسی معنای خوب بودن میدهد چونی؟:چطوری چاکم:خوبم ( در اینجا میتوان از "باشم"نیز استفاده کرد همان معنی "چاکم"را میدهد ) کچی ...
yarmati کوردی با معنای "کمک" یارمه تیم ده:کمکم کن یارمه تی ده ر:کمک کننده یارمه تی دان:کمک کردن
xalozhn کوردی زن دایی خالو:دایی ژن:زن
bokuzh در کوردی به معنای قاتل است کوشتن یا کوژتن :کشتن
hasnlo چون شماره 7 میپوشه
gezh در کوردی به معنای گیج است
مزگین در کوردی به معنای مژده گونی یا همان مژده است ( دادن خبر خوش ) "mzgen" یا"mzgeni" مزگینی م ده:مژده گونی
xwenav کوردی معنای خوناب یا همان خون خویناو خواردن:خونابه خوردن خویناوی جگه ر:خون جگر
شغل اکثر مردم شهرهای کوردنشین مرزی کول در کوردی به معنای پشت است و کولبر یعنی کسی که چیزی را به پشت حمل کند کولبر کسیه که برای دو لقمه نون جونش رو به ...
wara در کوردی به معنای "بیا"است مه یه ( maya ) :نیا
اسم کوردی دخترانه kale معنا:دختر با موهای بور و چشمهای به رنگ روشن
در کوردی به معنای چشمی است که سیاه یا قهوه ای نباشد ( چشم به رنگ روشن ) کال معانی متفاوت دارد: 1. برای رنگ "کم رنک":سه وزی کال:سبز کمرنگ 2. برای میو ...
"jeljela" یا "gelgela" پارچه ای مانند شال که زنان کورد ان را به دور کلاهی که به سر کرده اند می بندند و یک تکه از ان را از کلاه اویزان میکنند
نالین در کوردی به معنای ناله کردن، ضجه زدن و بیقراری کردن است نالان:در حال ناله کردن
jarg در کوردی معنای جگر دارد جه رگو دل:دل و جگر
بارین در کوردی به معنای باریدن است اسم دخترانه است خانوم بارین این اسم یا مصدر کوردیه و نمیدونم چرا شما سعی میکنید فارسی جلوه بدید؟
کوسار در کوردی به معنای کوهستان است کویستان یا چویستان:کوهستان
wrdila در کوردی اندام ریزه میزه را "وردیله"گویند ورد:ریز ورد و دریشت:ریز و درشت
"suxma"یا"sixma" پوششی برای زنان کورد تا نیم تن بالا را میگیرد، دگمه ندارد و استین نیز ندارد
در زبان کوردی معنی کوهستان دارد اسم پسرانه معادل های ان:شاخ، کیو یا چیو
frmesk در کوردی اشک است ئه سرین ( اسرین ) نیز معنای فرمیسک را میدهد
xudat lagal "خودات له گه ل" یا "خودات ده گه ل" هنگام خداحافظی به کار میرود به معنی خدا به همراهت
barhalbena در قدیم یکی از پوشش های زنان کورد بوده است پارچه ای که از کمر به پایین ( پاها ) را میپوشاند در قسمت کمر ان را گره میدادند فقط جلوی پاها را ...
در بین کوردها یک گیره به قیران های زما شاه وصل میشد تا نخ را از ان عبور دهند و به این ترتیب �تاقرانی �درست میشد از تاقرانی و مروارید گردنبندها و زیور ...
lew al در کوردی لیو به معنای "لب "و ئال به معنای "لعل و سرخ "است لیو ئال:لب لعل
کابان در زبان کوردی برای زنان به کارمیرود زنی که اشپزی میکند وکارهای خانه را انجام میدهد کدبانو
chesht در کوردی غذا است
stran در کورمانجی ستران به معنای اهنگ و موسیقی است در سورانی "گورانی "است
در کوردی ماه ( اسمان و ماه سال ) را مانگ گویند
در کوردی ئه ستیره ( astera ) است مانگ و ئه ستیره:ماه و ستاره
gask در کوردی" جاروعلفی" است
گه ش یا گه شاوه:gash, gashava در کوردی به معنای درخشان و پرزرق و برق است ده گه شیته وه:میدرخشد
تاقانه ( taghana ) کوردی تک ، دردانه تاق:تک ، نمونه له و شاره تاقه:در این شهر نمونه است
"xalki koy"یا" xalki choy" در کوردی اهل کجایی؟ خه لک ( xalk ) :مردم
ml در کوردی به معنای گردن است گه رن:مل
رزگار ( rzgar ) نام کوردی پسرانه معنای ازاد رزگار بوون:ازاد شدن
در کوردی به معنای بار، دفعه، زمان است دو جار:دو بار جار جاره:بعضی وقتها جاران:قبلنا، قدیما
تارا در کوردی توری سرخ و سفید که بر سر عروس انداخته میشود اسم دخترانه
شوره لاس معشوقه ی خزال یا غزال "لاس" یا "شوره لاس" است خزال و شوره لاس یک داستان عاشقانه کوردی است لاس یک درخت سخت و خاردار است
khel در کوردی معنی گروه یا عشیره را میدهد
waz bena کوردی یعنی :تمومش کن ، دست بردار و ول کن وازی لی بینه:ولش کن
بیره وه ری ( birawari ) در کوردی به معنای خاطره و یادگاری است بیره وه ری کانت لای منه:خاطراتت پیشمه
در زبان کوردی به خواهر بزرگتر "داده" میگویند ( ابجی ) یا در کل دختر یا زن بزرگتر را به این اسم صدا میکنند تلفظ:dada
"کاکو یا کاکه" در کوردی برادر بزرگتر را میگویند در واقع مرد بزرگتر رانیز به این اسم صدا میکنند kaka, kako
تلفظ:drezh معنی دراز و بلند می دهد "له دریژایی "یا" به دریژایی":در طول، برای زمان میشود" در طی"
تلفظ:brsi معنای ( کوردی ) :گرسنه له برسان:از گرسنگی برسیمه:گشنه ام
ناسک، ناسکول و ناسکوله همگی یک معنا دارند ( کوردی ) nask, naskole, naskol با معنای نازک نارنجی، لطیف و زیبا
در کوردی تلفظ"vza"را دارد با معنای:انرژی، نیرو، توان و قدرت وزه به خش:انرژی زا
"میوان" در کوردی معنای مهمان را دارد میوان به خیر بین:میهمان ها خوش امدید میوان داری، میوانی:میهمانی mivan
در کوردی " هیلانه" معنای لانه ، اشیانه و خانه را میدهد helana
لاواز در کوردی معنای لاغر و ضعیف را میدهد کز و لاواز کز ( kz ) :لاغر lavaz
چاو :چشم ( chaw ) به سه ر چاو:به روی چشم چاوان :چشم ها
کوردی معنای"لطفا ( به صورت التماسی ) " را دارد tkaya
کوردی معنای "مراببخش" یا "معذرت می خواهم" را میدهد lem bboora لیم ببوره و بمبوره معادل هم اند
در کوردی دندان را"ددان" یا " دَدان" گویند ddanیاdadan
سبه ی، سبه ینی ، سبحه ینی کوردی است بامعنای"فردا" sbay, sbayne, sbhayne
تلفظ:هَنگاو ( hangav ) بامعنای :قدم، گام کوردی هه گاوی کویرانه:گامهای کورکورانه
"کانیاو" در کوردی به معنای چشمه اب است کانی:چشمه
در کوردی پابند را "پاوانه"میگویند ( pawana ) "خرخال"همان معنای پابند را میدهد ( khrkhal )
کوردی معنای سپیده دم به یان:صبح
دلوین دز زبان کوردی یعنی مهربانی ( dlvin ) دلووان:مهربان ( dlovan )
از تَ خازم یلدا خانوم اصلش اینه:ئه ز ته خوازم کوردی کورمانجیه معنی من تو رو میخوام میده و همچنین معنی تو رو خواستگاری میکنم
تلفظ:کَپل در کوردی دوست دختر یا دوست پسر را میگن
در کوردی به "مو"توک گویند توکن:پر مو
تلفظ:تَون ( tawn ) کوردی قالی که ببافند ته ون کردن:بافتن قالی
من معنیشو نمیدونستم سپاس بو برام مهدی رضایی
میرد ( merd ) کوردی بامعنای شوهر شوو:شوهر
در کوردی کبک را که و گویند ( kaw )
در کوردی دو معنا دارد 1. خانه و به ویژه داخل خانه 2. ثروت
در کوری "موی سر "را قژ گویند ( ghzh ) قژ لول:مو فر فری ( ghzh lool )
در کوردی با تلفظ:"رولَ" یا"رُلَ" بامعنای فرزند مندال یا منال:روله
در کوردی"شِت" ( shet ) معنی دیوانه را دارد و شیته نیز به همان معناست شیته گیان:دیوانه جان
charanus کوردی بامعنای سرنوشت، نصیب، قسمت
ژین :زندگی کردن ژیان:زندگی کوردی
brzhan برژانگ در کوردی به معنای "مژه ها" است
موژگان در کوردی معنای مژه ها را دارد برژانگ:مژه ها
زام ( zam ) در کوردی معنای زخم را دارد برین:زخم و جراحت زام :برین ( brin ) زام دار:زخمی:بریندار
شاز در کوردی معنای زیبا و جذاب را دارد شاز:ساز
جوان با تلفظ:jwan در کوردی دو معنای "زیبا" و "جوان" را داره
sharaza کوردی به معنای دانستن و اطلاعات داشتن در مورد چیزی یا وارد و ماهر بودن در انجام کاری کاربلد
کسی میدونه رازیانه در زبان کوردی چی بهش میگن؟ خواهشا جواب بدین
جیا یا گیا کوردی بامعنای:گیاه
کوردی:به معنای قوری
با تلفظ:لِدان ( ledan ) 1. زدن ( دلم لی ئه دا:قلبم میزنه ) 2. کتک زدن ( له و مناله ئه ده م:این بچه رو میزنم )
در کوردی داماد است
تلفظ:سَرکَوتن ( sarkawtn ) کوردی با معنای موفقیت و پیروز شدن و بالا رفتن سه رکه وتو:موفق ، پیروز شده سه رکه وتن بو ئیمه یه:موفقیت ازان ماست سه ر ده ...
هاوین ( havin ) کوردی اسم پسرانه به معنای تابستان
"هونراوه" در کوردی شعر است ( honrava ) هونراوه :هونیا:شعر ریشه:هوندن هونراو:بافته شده ( برای مو ) . گفته شده یا بافته شده ( برای شعر ) هوندن :بافتن
کَزی کوردی مویی که بافته شده باشد
تلفظ:هِش ( hesh ) کوردی معنای:درد، ازار
در کوردی به معنای خسته وکلافه است
حه ز در کوردی در کل در معنای دوست داشتن و میل داشتن و همچنین اشتها و اشتیاق است حه زم لی یه تی:دوستش دارم یا هوس کردم ( انجام کاری یا خوردن غذا )
در کوردی اژدها را حه زیا گویند
تلفظ:کَنجه به معنای کی ، چه زمان ( در کوردی ) که ی:که نجی
تلفظ:خِوَت به معنی چادر مسافرتی سایه بانی که عشایر درست کنند
در کوردی:جوجکه، جوجه له
خوشه ویستی:دوست داشتن، عشق ئه وین:خوشه ویشتی خوش ویستن:کسی را دوست داشتن خوشه ویست:معشوق من توم خوش ئه وی:من تو را دوست دارم
خوین تال یا ئیسک گران در کوردی به کسی گفته می شود که چهره شیرین نداشته باشد یا اخمو باشد خوین شیرن:شیرین و بامزه
بوک در کوردی دو معنا دارد 1. عروسک 2. عروس
در کوردی کوره خال
خال یا خاله یا خالو در کوردی به معنای دایی است
ئاموزا یا اموزا در کوردی به معنای دختر عمو پسر عمو است کوره مام، کچه مام مام:عمو کور:پسر کچ:دختر
جلک یا جل در کوردی به معنای لباس است اها جله کانت چه ن جوانن:نگا لباسات چقدر خوشکلن
در کوردی زشت و بدترکیب را پیس میگویند معنای دیگر که برای اشیا به کار میرود به معنای کثیف و الوده است جله کانم پیسه:لباسهایم کثیفه
در کوردی به معنای خیابان است
در کوردی درخت را دار میگویند دارستان:جنگل، جای پر درخت
په پو سلیمانی کوردی معنای :هدهد
چیو با تلفظ چِو یا کِو کوردی به معنای کوه شاخ در کوردی معنای کوه میدهد
ده س گیران یا ده ست گیران در کوردی به معنای نامزد است
کوهی در شهر بانه
واژه کوردی به معنی مرغ است
بیر در کوردی به معنای فکر، اندیشه و یاد میباشد معنی دیگر ان در کوردی چاه است
اسم کوردی دخترانه به معنی خوشکل تر از همه
در زبان کوردی به معنای فحش است تلفظ:جنِو
با تلفظ:رَق در کوردی به معنی سفت است قسه ره ق:کسی که سخنی به زبان بیاورد که به مذاق خوش نیاید
در کوردی چند معنی دارد یکی به معنی باز ( برای در، لباس ) کراوه :شروع شد ( برای فیلم ) کراوه:روشن، واضح ( بحث و گفتگو )
زگ یا سک در کوردی شکم است
در کوردی جِزَر یا گِزَر را هویج میگویند
گوران در کوردی به معنی تغییر است گورین:تغییر دادن گوراو یا گوردراو:تغییر یافته، تغییرداده شده عبدالله گوران:شاعر بزرگ کورد
کیژ در کوردی به معنای دختر است کچ :کیژ کیژه کورد:دختر کورد
به کوردی هه نار با تلفظ هَنار است اسم دخترانه است انار:نار خوشکل ترین اسم دنیا
تلفظ:بَختَوَری در کوردی به معنای خوشبختی
در کوردی با تلفظ:گوِ یا جُ به معنای گوش است
خوزگه با تلفظ:خُزگَ به معنای ای کاش، ارزو، خواسته خوزگه من هه وای اسمان بوام:ای کاش من هوای اسمان بودم
تلفظ:گَوزاندن در کوردی به معنای عشق بازی است که از سوی مرد انجام شود
تلفظ:دُینِ در کوردی دیروز را دوینی میگویند
تلفظ:پِکَنین در کوردی به معنی خندیدن است پیبکه نه:بخند
له نجه لَنجَ در کوردی به معنای ناز و عشوه است
دره نگ تلفظ:درَنگ در کوردی معنی ان دیر است
شین در کوردی دو معنی دارد شین و گریان:شیون و گریه چاو شین:چشم ابی
جاش در زبان کوردی ، کورد خیانتکار است کوردی که با دشمن کورد دوست است لعنت به همشون
خاو در کوردی معانی متفاوت دارد خاو :خام ، نرسیده قژخاو:موی لخت
لول در کوردی به معنای فرفری است قژلول:مو فرفری
قین در کوردی به معنای کینه است قینم لی هه لگرتووه:ازش کینه دارم
لو با تلفظ لِو و نوشتار لیو در کوردی به معنای لب است لو یا بو با تلفظ لُ و بُ به معنای "چرا" است
به کوردی رنگ سیاه را رش می گویند چاو ره ش:چشم سیاه
سه وزه لی یا سه وزه در کوردی به رنگ پوست سبزه میگویند بیشتر برای دختر سبزه به کار میرود
در زبان کوردی به معنای اعتماد است سیقه ت پی ناکه م:بهت اعتماد نمیکنم
درو با تلفظ درُ در کوردی به معنای دروغ است دروزن:دروغگو
مامز یا کار مامز در کوردی به معنای غزال یا اهو است کژال:غزال:ئاسک:مامز
در زبان کوردی به معنای شوهر کردن دختر است
ساز در زبان کوردی به دو معنای اماده . خوشکل می اید
واژه کوردی درمان و التیام بخش زخم ها اسم دختر ساریژکه ر:درمان کننده
تلفظ:سَلماندن بیشتر به کار طرفی گفته میشود که با وجود فهمیدن اصل قضیه و درست نبودن ایده و سخنان خودش بحث را کش میدهد نایسه لمینی:قبول نمیکنی. کش میدهی
تلفظ:اَمَگ در کوردی یعنی معرفت بی ئه مه گ:بی معرفت
با تلفظ:قَرَبالخ در کوردی یعنی شلوغی جمعیت ئیره قه ره بالغه:اینجا شلوغه
به دفه ر با تلفظ:بَدفَر در کوردی به معنای شلوغی و بی ادبی است "هار وهاج "نیز همان معنای را میدهد
په یاسه با تلفظ:پَیاسَ در کوردی به معنای تفریح و گشت وگذار است
کولمه با تلفظ کولمَ در کوردی به معنای گونه ( اعضای صورت ) می اید
ممکن است معانی متفاوت داشته باشد تلفظ:کار لَ کارِ ترازا در کوردی به معنای چیزی است که کنترل ان از دست رفته باشد دوگمه ی لیک ئه ترازینی:دگمه ها را با ...
خریله یا خر در کوردی به معنای اندام پر میباشد تلفظ:خریلَ خر و خول:اندام پر ( تلفظ ان ساکن بین "خ" و "ر" و خُل )
پرسیار در زبان کوردی به معنای پرسش، سوال میباشد به رپرسیار:پاسخگو
به رز یا همان بَرز در زبان کوردی به معنای بلند است بالا به رز :قد بلند به رزی:بلندا
کورت در کوردی به معنای کوتاه می باشد بالا کورت:قد کوتاه
پیلاو با تلفظ"پِلاو"در کوردی به معنای کفش می باشد پیلاوه که ت بچوکه:کفشت تنگه
ئه گریجه واژه کوردی است به معنای زلف می باشد ئه گریجه ی په خشان ئه کا:موهایش را پریشان میکند
یاری که باناز و عشوه و زیبا مثل کبک باشه چون در کوردی وقتی یکی با عشوه راه بره میگن مثل کبک ( که و ) زیبا راه میره