پیشنهادهای هه نار (٣٤٣)
jarg در کوردی معنای جگر دارد جه رگو دل:دل و جگر
بارین در کوردی به معنای باریدن است اسم دخترانه است خانوم بارین این اسم یا مصدر کوردیه و نمیدونم چرا شما سعی میکنید فارسی جلوه بدید؟
کوسار در کوردی به معنای کوهستان است کویستان یا چویستان:کوهستان
wrdila در کوردی اندام ریزه میزه را "وردیله"گویند ورد:ریز ورد و دریشت:ریز و درشت
"suxma"یا"sixma" پوششی برای زنان کورد تا نیم تن بالا را میگیرد، دگمه ندارد و استین نیز ندارد
در زبان کوردی معنی کوهستان دارد اسم پسرانه معادل های ان:شاخ، کیو یا چیو
frmesk در کوردی اشک است ئه سرین ( اسرین ) نیز معنای فرمیسک را میدهد
xudat lagal "خودات له گه ل" یا "خودات ده گه ل" هنگام خداحافظی به کار میرود به معنی خدا به همراهت
barhalbena در قدیم یکی از پوشش های زنان کورد بوده است پارچه ای که از کمر به پایین ( پاها ) را میپوشاند در قسمت کمر ان را گره میدادند فقط جلوی پاها را ...
در بین کوردها یک گیره به قیران های زما شاه وصل میشد تا نخ را از ان عبور دهند و به این ترتیب �تاقرانی �درست میشد از تاقرانی و مروارید گردنبندها و زیور ...
lew al در کوردی لیو به معنای "لب "و ئال به معنای "لعل و سرخ "است لیو ئال:لب لعل
کابان در زبان کوردی برای زنان به کارمیرود زنی که اشپزی میکند وکارهای خانه را انجام میدهد کدبانو
chesht در کوردی غذا است
stran در کورمانجی ستران به معنای اهنگ و موسیقی است در سورانی "گورانی "است
در کوردی ماه ( اسمان و ماه سال ) را مانگ گویند
در کوردی ئه ستیره ( astera ) است مانگ و ئه ستیره:ماه و ستاره
gask در کوردی" جاروعلفی" است
گه ش یا گه شاوه:gash, gashava در کوردی به معنای درخشان و پرزرق و برق است ده گه شیته وه:میدرخشد
تاقانه ( taghana ) کوردی تک ، دردانه تاق:تک ، نمونه له و شاره تاقه:در این شهر نمونه است
"xalki koy"یا" xalki choy" در کوردی اهل کجایی؟ خه لک ( xalk ) :مردم
ml در کوردی به معنای گردن است گه رن:مل
رزگار ( rzgar ) نام کوردی پسرانه معنای ازاد رزگار بوون:ازاد شدن
در کوردی به معنای بار، دفعه، زمان است دو جار:دو بار جار جاره:بعضی وقتها جاران:قبلنا، قدیما
تارا در کوردی توری سرخ و سفید که بر سر عروس انداخته میشود اسم دخترانه
شوره لاس معشوقه ی خزال یا غزال "لاس" یا "شوره لاس" است خزال و شوره لاس یک داستان عاشقانه کوردی است لاس یک درخت سخت و خاردار است
khel در کوردی معنی گروه یا عشیره را میدهد
waz bena کوردی یعنی :تمومش کن ، دست بردار و ول کن وازی لی بینه:ولش کن
بیره وه ری ( birawari ) در کوردی به معنای خاطره و یادگاری است بیره وه ری کانت لای منه:خاطراتت پیشمه
در زبان کوردی به خواهر بزرگتر "داده" میگویند ( ابجی ) یا در کل دختر یا زن بزرگتر را به این اسم صدا میکنند تلفظ:dada
"کاکو یا کاکه" در کوردی برادر بزرگتر را میگویند در واقع مرد بزرگتر رانیز به این اسم صدا میکنند kaka, kako
تلفظ:drezh معنی دراز و بلند می دهد "له دریژایی "یا" به دریژایی":در طول، برای زمان میشود" در طی"
تلفظ:brsi معنای ( کوردی ) :گرسنه له برسان:از گرسنگی برسیمه:گشنه ام
ناسک، ناسکول و ناسکوله همگی یک معنا دارند ( کوردی ) nask, naskole, naskol با معنای نازک نارنجی، لطیف و زیبا
در کوردی تلفظ"vza"را دارد با معنای:انرژی، نیرو، توان و قدرت وزه به خش:انرژی زا
"میوان" در کوردی معنای مهمان را دارد میوان به خیر بین:میهمان ها خوش امدید میوان داری، میوانی:میهمانی mivan
در کوردی " هیلانه" معنای لانه ، اشیانه و خانه را میدهد helana
لاواز در کوردی معنای لاغر و ضعیف را میدهد کز و لاواز کز ( kz ) :لاغر lavaz
چاو :چشم ( chaw ) به سه ر چاو:به روی چشم چاوان :چشم ها
کوردی معنای"لطفا ( به صورت التماسی ) " را دارد tkaya
کوردی معنای "مراببخش" یا "معذرت می خواهم" را میدهد lem bboora لیم ببوره و بمبوره معادل هم اند
در کوردی دندان را"ددان" یا " دَدان" گویند ddanیاdadan
سبه ی، سبه ینی ، سبحه ینی کوردی است بامعنای"فردا" sbay, sbayne, sbhayne
تلفظ:هَنگاو ( hangav ) بامعنای :قدم، گام کوردی هه گاوی کویرانه:گامهای کورکورانه
"کانیاو" در کوردی به معنای چشمه اب است کانی:چشمه
در کوردی پابند را "پاوانه"میگویند ( pawana ) "خرخال"همان معنای پابند را میدهد ( khrkhal )
کوردی معنای سپیده دم به یان:صبح
دلوین دز زبان کوردی یعنی مهربانی ( dlvin ) دلووان:مهربان ( dlovan )
از تَ خازم یلدا خانوم اصلش اینه:ئه ز ته خوازم کوردی کورمانجیه معنی من تو رو میخوام میده و همچنین معنی تو رو خواستگاری میکنم
تلفظ:کَپل در کوردی دوست دختر یا دوست پسر را میگن
در کوردی به "مو"توک گویند توکن:پر مو