تومار

/tumAr/

لغت نامه دهخدا

تومار. ( اِ ) طومار. ( دهار ). طومار، که لوله ای است از سیم یا زر در آن تعویذ نهاده بر گردن بندند. کتاب و نامه و جریده و دفتر و فهرست و دفتر اعمال شخص در روز قیامت. ( ناظم الاطباء ). رجوع به طومار شود.

فرهنگ فارسی

طومار طومار که لوله ایست از سیم یا زر و در آن تعویذ نهاده بر گردن بندند

فرهنگ عمید

= طومار

گویش مازنی

/toomaar/ تیمار – پرستاری - تیمار کردن اسب و الاغ

دانشنامه عمومی

تومار (پرتغال). تومار ( به پرتغالی: Tomar ) یک شهر در پرتغال است که در ناحیه سانتاری واقع شده است. [ ۲]
تومار ۳۵۱٫۲۰ کیلومتر مربع مساحت و ۴۰٬۶۷۷ نفر جمعیت دارد.
شهر ونسن خواهرخواندهٔ تومار هست.
عکس تومار (پرتغال)عکس تومار (پرتغال)عکس تومار (پرتغال)عکس تومار (پرتغال)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

تومار مرضی است ک باعت مرگ می شود بعضی وقت ها با داروهایی ک استفاده می کنیم می توان از اون جلوگیری کرد ولی اگر این قده یا همان تومار در مغز شما بزرگ شده باشد و جلوی رشد آن را نتوان گرفت دکتر تشخیص می دهد
...
[مشاهده متن کامل]
تا کی زنده هستید عواملش سرد درد شدید اغلب اوقات چشم هایتان سیاهی می رود و دستتان شروع به لرزش میکند

تومار در کوردی به معنای"ثبت" است
تومار کردن:ثبت کردن
تومار کراو:ثبت شده
تومار ی نوع مریضی که باعث مردن میشه

بپرس