پیشنهاد‌های مهدی کشاورز (١,٩٣٥)

بازدید
٢,٧٤٩
تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد

چرک کُش، چرکزُدا، نابودگر چرک و عفونت، چرک خشک کن. به گمان من نامواژه ی آنتی بیوتیک که به پادزی و پادزیست برگردان شده، نه واژه ی لاتینی و نه برابر ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

دردکُش، آرامبخش، دردزُدا، دردآرام، دردنشان

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

دردکُش، آرامبخش، دردزُدا، دردآرام، دردنشان به جای واژه ی تازی مُسَکِن.

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

دروغی، دروغین، ناراست، بی پایه، بی ریشه، پوچ، الکی

پیشنهاد
٠

پریزسنج، پریزآزما

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

اِرتسنج، زمینسنج،

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

قندسنج واژه ای ست پیشنهادی برای دستگاهی که قند یک ماده را می سنجد یا اندازه می گیرد. مانند دستگاه قند خون و یا دستگاه اندازه گیری قند در چقدر قند. ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

" قندسنج" به جای [دستگاه تست قند خون]

پیشنهاد
٠

تنش سنج

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

آموزنده، یادگیرنده

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

"سفت وسخت" نمونه: او نسبت به باورهای خود چندان متعصب نیست. او درباره باورهای خود چندان سفت و سخت نیست.

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سفت وسخت، او دیدگاه متعصبانه ای درباره ی این موضوع دارد. او دیدگاه سفت وسختی درباره ی این جستار دارد.

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

درود استادان دهخدا و کزازی بر این باورند که واژه ی دادار که در اوستایی و پهلوی به ریخت داتَر و داتار بوده از ریشه دا ( =دادن ) و پسوند کُناکی ( فاعلی ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در پارسی کهن: میلاوه، میلاویه به جای اَنعام کاربرد داشته. برگرفته از واژه ی "میلاو" به چم شاگرد.

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بازیکن فوتبال، فوتبالگر، فوتبالکار

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در نگارگری و رنگ آمیزی: رنگاهنگ، در آهنگسازی: نواختار. نوواژه ای مانند رنگ نواخت نیز درخور نگرش است.

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

درود همسنجی واژه های آغاز، آغوز و آغیز: در بررسی واژگان بایسته است که به ارزندگی واژه نیز بنگریم؛ درینجا ما دو واژه ی آغاز و آغوز را داریم و برای برخ ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

"رنگاهنگ" رنگاهنگ واژه ای پیشنهادی ست به جای تنالیته. پدیده ی تاریک و روشن درباره ی همه ی رنگها. تنالیته رنگ یا رنگاهنگ: به درجه بندی گوناگون یک رن ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

درود همانندیِ نامواژه ی داریوش با واژه ی درویش درخور نگرش است. واژه ی درویش در پهلوی به ریخت [دریوش] به کار می رفته و شاید این واژه ریشه در پارسی ب ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

همانندیِ واژه ی درویش با نامواژه ی داریوش درخور نگرش است. همانگونه که یکی از دوستان نیز گفته است واژه ی درویش در پهلوی به ریخت [دریوش] به کار می رفت ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد

درود در پاسخ به کاربر عطار واژه ی جانور یک واژه ی نوساز و امروزی نیست که گرته برداشته از [ذات الحیات] تازی باشد. واژه ی جانور خودش واژه ای کهن است ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

واژه ی ژاندارم شاید از واژه ی جاندار پارسی گرفته شده باشد؛ واژه ی جاندار در سخنگان ( ادبیات ) کهن پارسی و در واژه نامه های دیرین به چم ( معنی ) نگهبا ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

درود در بررسی واژگان بایسته است که به ارزندگی واژه نیز بنگریم؛ درینجا ما دو واژه ی آغاز و آغوز را داریم و برای برخی دوستان پرسش پیش آمده که کدام واژه ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد

درود در پاسخ به کاربر رضایی من در آن پایین نوشتم که واژه ی بخش ریشه در بنواژه ی [بختن] در زبان پهلوی دارد. همانا بخش، بن کنونیِ بختن است مانند فرو ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

به گمان فراوان واژه ی کرکره در بنیاد [گره گره] بوده؛ کرکره، تخته های باریک و بلندی ست که در گذشته با بند و به یاری گره های فراوانی به هم بسته می شده ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد

شاید واژه ی قرقره دگردیسیده از فرواژه ی[گِردگَرد] باشد به چم [گرد گردنده، دور زننده]، این نمونه ها را ببینید: جهان فریبنده گردگرد/ره سود بنمود و خود ...

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

واژه ی قمقمه می تواند تازیده ( عربی شده ) یِ کُمکُمه باشد؛ کُم= شکم، شکمبه

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٢

آدم کشته مرده ی چیم و چرایی های کاربر سرور می شود!: چون قَره ترکی است به ناچار قرقره هم ترکی است پس فرفره و کرکره و. . هم ترکی است!!! قره= سیاه، به ن ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٤

فرفره دگردیسیده واژه ی پرپره است، در زبانهای ایرانی نام های [پرپرو، فرفرو، پرپروک، فرفروک، پرپرک و. . ] به پروانه های کوچک و شب پره ها گفته می شود ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دروغپردازان، چرتگویان

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دروغپرداز، چرت و پرت گو، چرتگو

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژه ی [نینا] را به دو گونه می توان بررسی نمود: ۱ - همریشه با واژه های ننه، نانی، نونا در زبانهای آریواروپایی است به چم مادر یا مادربزرگ. ۲ - همریشه ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دُوان، دوگان، دوگانه

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

کافنده، شکافنده، کافگر، شکافگر، [کاف یا کاو]، بنِ کنونی از بُنواژه ی کافتن است به چمِ شکافتن، برش زدن. کافتمان یا کافمان به جای جراحی.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دررفت یا دررفتگاه به جای [خروج اضطراری]؛ دررفتن به چم گریختن است می توان از واژه ی دررفت یا دررفتگاه به جای فرواژه ی [خروج اضطراری] بهره گرفت. هما ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دررفت، دررفتگاه، دررفتن به چم گریختن است می توان از واژه ی دررفت یا دررفتگاه به جای فرواژه ی [خروج اضطراری] بهره گرفت. همانا دررفتگاه نام گذرگاهی م ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گُشنیدگی، باروری

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گُشنیده=گشنی شده برابر با لقاح یافته

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بارخیزی، باروری، بارآوری

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بارخیز، بارور و نیز بارآور

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گُشنیدگی، توان یا قدرت گشنیدن، زادآوری،

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برون بَری، برونبری، برون فرستی به جای تخلیه؛ برونبری مردم شهر به خاطر تازش دشمن، برون فرستی مردم شهر به خاطر تازش دشمن، به جای: تخلیه ی مردم شهر ب ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

پژوهشگاه؛ در جایی که خواسته از واژه ی [انستیتو]، یک نهادِ پژوهشی باشد می توان از واژه ی یادشده بهره برد. زبان مایه ور و ارژمند پارسی نیازی به واژگا ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نکوهش آمیز، سرزنش آمیز، سرزنش آلود

پیشنهاد
١

ستایش برانگیز، ستایش آمیز

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

پُرسه، پرسمان، پرسش گزاره، جُستار کار، پیشامد، سختی، دشواری، و. . . همانگونه که یکی از کاربران گفت واژه ی [مسئله] از آن دست واژه هاست که در جایگاه ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٥

درود به کاربر سرور گمان کرده ای که همسانی چهره ای که میان ایرانیان به نمونه میان یک آذری و کرد و شیرازی و خرم آبادی و دامغانی هست همینجوری اتفاقی و گ ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همه گیر، همه گیرانه، همگانی، فراگیر، فراگیرانه

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دستاوردی، آزمودنی، آزمودگی، آزمایشی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گزاره