پیشنهاد‌های مهدی کشاورز (٣,٢١٤)

بازدید
٦,١٨٦
پیشنهاد
٠

فشرده ی داستان همای و همایون: پهلوان داستان: همای شاهزاده ی شام ( پسر منوشنگ ) . قهرمان زن: گل کامکار دختر پادشاه چین ( شادشام ) که باهوش، دلیر و در ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همای نامه همان آفرینه ی شناخته شده ی [همای و همایون] سروده ی خواجوی کرمانی است. این مثنوی عاشقانه ی پارسی در بحر متقارب در ۴, ۴۰۷ بند یا بیت است. ای ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

استوار، پایدار

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حماسه= رزمنامه، حماسی= رزمی، حماسه آفریدن= شگفتی آفریدن، دلاوری کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شگفتی آفریدن، دلاوری کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نمودها، رازها، نشانها، برگزیده ها

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یکپارچه گرا

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یکپارچه ساز

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آمیزنده

پیشنهاد
٠

آمیختگی کهکشانها، آمیختار کهکشانی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به هم پیوستن، یکی شدن، یکپارچه شدن، در هم شدن، آمیختن، آمیخته شدن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یکپارچه کردن، یکی کردن، در هم کردن، آمیخته کردن، آمیزاندن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آمیختگی، آمیختار

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

" زیسم" ( zism ) یا زیم ( zim ) ؛ زیسم ( یا زیم ) یک واژه ی برساخته و پیشنهادی ست به جای عصب. زیسم: زی سیم= سیم زنده. زیسمان ( عصبها ) ، یاخته های ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ناژادی، ناژادیک؛ . ژاد= جنس ژادی= جنسی ناژادی= ناجنسی ( غیرجنسی ) [نام] ناژادیک= وابسته به ناژادی، اتوزومال [زاب یا صفت]

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ناژادی؛ . ژاد= جنس، جنسیت ژادی= جنسی، جنسیتی ناژادی= ناجنسی ( غیرجنسی )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

سنجیده کار

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

نابخشودنی، بخشش ناپذیر، گذشت ناپذیر

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

بخشیدنی، بخشودنی، آمرزیدنی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جانم!. . . به جای اَلو در تماس تلفنی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در کشور ما ایران ابزاری برای خوردن که امروز قاشق نامیده می شود پیشینه از زمان هخامنشی دارد و نیز نمونه هایی از این ابزار از زمان ساسانی نیز هست با کا ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نگریستنی؛ آنچه را که می توان به آن نگاه کرد و نگریست. دیدن پذیر، نگاه پذیر

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

نگریستنی، نگاه کردنی، نمایان، پیدا

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نگریستنی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اینکه در گذشته ی ایران ابزاری بوده به نام [تُفَک] که با آن پرندگان را شکار می کردند هیچ گمانی نیست: جان خصم از تیغ سیمرغ افکنت بر شاخ عمر باد لرزان د ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژه های تیز ( - - >ستیز ) ، تیغ ( - - >ستیغ ) ، تیش ( تیشه ) ، تیر همگی از ریشه ی تیگرَه و تیغری به چم تیز و برنده در زبان اوستایی هستند. در پهلوی: ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

واژه ی تازه در پارسی دری و نوین برگرفته از "تازگ" در پارسی میانه ( پهلوی ) است که به ریخت طازج در زبان تازیان هم درون شده است. به کاربری که گفت تازه ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درود این گمان هست که واژه سنجاق برگرفته از واژه ی چنگک باشد به چم ابزاری برای بستن دو بخش جامه به یکدیگر. ولی گمان استوارتر، پیوستگی واژه ی سنجاق ب ...

پیشنهاد
٠

درود شادروان دهخدا در زیر واژه ی کُنگُر می نویسد: کنگر. [ ک ُ گ ُ ] ( اِ ) قسمی از گدایان باشند که شاخی و شانه گوسفندی به دست گیرند و بر در خانه ها و ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دانه بندی، جداسازی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

افزایش، فزایش، فزونسازی، افزونگری، زادافزایی، گرته گیری، گرته برداری ( رونوشت برداری )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

افزایش یاخته ای/یاختیک، زادآوری یاخته ای

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

افزایش گیاهان ( به شیوه هنجار و طبیعی ) ، فزونسازی گیاهان ( به دست انسان ) گرته گیری گیاهان گرته گیری از گیاهان گرته = رونوشت، کپی، تکثیر

پیشنهاد
٠

شیداَفزا، پرتوافزا، - شیگردافزا= فوتون افزا شیگرد= شیدگَرد ( ریزه پرتوی ) = فوتون

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آبدزد رود، آبرُبا رود

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هنردزدی، هنرربایی گرته گیری ناروا ( رونوشت برداری ناروا )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

افزون پذیر، فزون پذیر، گرته پذیر ( رونوشت پذیر )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

افزونپذیر، فزون پذیر، گرته پذیر

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

افزوده شدن، افزون شدن، افزایش یافتن، گرته گیری شدن ( رونوشت یا کپی گرفته شدن )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

افزونگر، فزونگر، افزاینده

پیشنهاد
٠

افزونگر الکترون، افزاینده الکترون

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

افزاینده، گرته گیر، گرته بردار

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فزونسازی ژن، گرته گیری ژن، گرته برداری ژن ( افزایش ژن به شیوه طبیعی ) گرته گیری از ژن، گرته برداری از ژن ( افزایش ژن به دست انسان )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

افزودن، افزایش دادن، گرته گرفتن، گرته برداشتن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

افزایش، افزودن، بیشسازی، بیش سازی، گرته گیری، گرته برداری ( رونوشت یا کپی گرفتن )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوچند شدن ژن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوچند شدن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوچند کردن، دوچند سازی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوچند، دولا، دولایه، جفت