پیشنهاد‌های مهدی کشاورز (٢,٨١١)

بازدید
٤,٧٧٦
تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

خَب، خف

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

کارگشا

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد

کارگشا

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ریزپرنده با زیرگروه های چارپر، ششپر، هشتپر

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ناآرامیها این واژه را می توان در بسیاری از فتادها به جای اعتراضات به کار برد.

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

خودفروخته

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سختترین کیفر

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

شاید گویا انگار

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شهر بوزآباد در نیمروز خاوری کاشان و یکی از بخش های شهر آران و بیدگل است که باشندگان آن به زبان پهلوی گویش راژی سخنور هستند. در بخشبندی های کشوری، ای ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نام ابوزیدآباد یک نام من درآوردی حکومت عربگرا و تازی زده است، نام دیرینه و درست این شهر کهن در زبان راژی یا راجی، بوزآباد یا به گفته باشندگان آنجا بی ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درود برخی دوستان ریشه ی واژه مویز را در آمیزواژه ی "مو آویز" ( =انگور آویخته ) دانسته اند. دیدمان دیگری که می توان در نگاه داشت آمیختگی واژه ی مو هم ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سرور مرزبان اگر مژه از موز به چم پوشش برگیری شده بود پیش از همه و درخورتر از همه باید به موی سر مژه گفته می شد که پوشاننده ی سر است و حتا به ریش گفته ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در کنونه ( حالت ) سخنگیر ( دوم کس ) بودن: بزرگوار، گرامی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این بنده خدا هم با این همه فشار چجوری داره زندگی می کنه آیا؟! یه آرامبخش کلونازپام با یه لیوان آب سرد بکش بالا تا با این همه فشار چشمات نزده بیرون! ت ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

[واژه ی باردار در پارسی یک واژه ی نوساز است] انگار مثلن واژه باردار تو همین صد سال گذشته ساخته شده! واقعا حیفه که این درافشانیها آراسته به چند بیت سر ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد

نامواژه ی کشمش از دو بخش کش و مش فراهم آمده؛ "کش" کوتاه شده کِشک یا کَشک بوده و واژه ی کشک همان خشک است، درواقع کشک که برای نامیدن دوغ خشک شده کاربرد ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دایزه=خاله دا - دای - دایه - دایک= مادر ایزه= پسوند کوچکساز است مانند دوشیزه، کنیز، مویز. دایزه= مادر کوچک، که برای خواهرِ مادر که همچون مادر دوم ی ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دا - دای - دایه - دایک= مادر ایزه= پسوند کوچکساز مانند دوشیزه، کنیز، مویز دایزه= مادر کوچک، که برای خواهرِ مادر که همچون مادر دوم می ماند بکار رفته ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- خوارداشتی، خوارداشت= کوچک کردن، پست نمودن - خوارگونه

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چندتا، تعدادی، مقداری ( کاربرد سبُک آلود ) از ایشان به رزم اندرون نیست باک چه مردان بردع چه یک مشت خاک. فردوسی ای روی تو چون باغ و همه باغ بنفشه خو ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سَبُک آلود

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- چندتا، چنتا - یک مشت، یه مشت

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وندها و ابزارهای بَستساز ( قیدساز ) برای قید شیوه یا حالت: - پسوند ان مانند گریان، خندان، لرزان، و. . . او گریان ( به حالت گریه ) آمدو خندان ( به ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وندها و ابزارهای بَستساز ( قیدساز ) : - پسوند ان مانند گریان، خندان، لرزان، و. . . او گریان ( به حالت گریه ) آمدو خندان ( به حالت خنده ) رفت. - ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

سخنگو واژه ی سخنگو را می توان به جای روابط عمومی به کار برد هنگامی که می خواهیم بگوییم فلان کارمند، روابط عمومی سازمان یا شرکت ( بنگاه ) است. او س ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- مرده، بافتمرده این بافت مرده ( نکروز شده ) این اندام، بافتمرده شده. - بافتمردگی، بافتمیری، بافمیری، بافتمیرِش، مرگ بافتی بدبختانه بافتمردگی ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بافتمیری، بافمیری بافتمیرش، بافتمردگی، مرگ بافتی

پیشنهاد
٠

زیبخشان گروه ب

پیشنهاد
٠

زیبخشان گروه ب

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زیبخش، زی بخش واژه ی ویتامین از دو بخش ویتا ( Vita ) و آمین فراهم آمده است. ویتا واژه ای لاتینی به چم زندگی ست و آمین ( NH۲ ) ، آمیزه ای نیتروژن دار ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گروه ب، ویتامین های گروه ب

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پسوند جایی، پسوند جایگاه

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چگالش=فشردگی ژالش=ژاله ای شدن ( میعان ) برای پیشگیری از گنگی واژه، چگالش را برای ترادیس ( تبدیل ) شدن گاز به جامد بکار بریم و ژالش را برای ترادیس شد ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

چگالش=فشردگی ژالش=ژاله ای شدن ( میعان ) برای پیشگیری از گنگی واژه، چگالش را برای ترادیس ( تبدیل ) شدن گاز به جامد بکار بریم و ژالش را برای ترادیس شد ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ترادیساندن= تبدیل کردن ترادیسیدن= تبدیل شدن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ترادیسیدن به جای تبدیل شدن ( ترادیسش ) ترادیساندن به جای تبدیل کردن ( ترادیسانش ) در سرمای زیر صفر، آب به یخ می ترادیسد. سرما، آب را به یخ ترادیسا ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لِرد گرفتن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لِرد کردن، ته نشستن، ته نشین شدن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لِرد کردن= ته نشستن، ته نشین شدن، رسوب کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لِرد گرفتن= رسوب گرفتن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لِرد به چم ته نشست، رسوب، دُرد لرد گرفتن= رسوب گرفتن لرد کردن= ته نشستن، ته نشین شدن

پیشنهاد
٠

لِرد آبرفتی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لِردان، دُردان

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در شیمی: ته نشستن، تهنشینی، تهنشینش ( رسوب کردن ) ته نشاندن، تهنشانی، تهنشانش ( رسوب دادن، باعث ته نشین شدن )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گذشته رسا ( نقلی ) : کاری که در گذشته انجام شده ولی اثرش هنوز هست. نمونه: او به سفر رفته است ( هنوز هم در سفر است ) . من ناهار خورده ام ( هنوز سیر ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کارواژه ( فعل ) گذشته ی دور: کاری که پیش از یک زمان دیگر در گذشته روی داده است. رفته بودم خوانده بودی گرفته بود

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گذشته دورتر، گذشته دورِ رسا ( بعید نقلی ) ؛ کارواژه یا فعل گذشته ی دورتر که آمیخته ای از گذشته ی دور ( بعید ) و گذشته ی رسا ( نقلی ) است. 🟢 این کار ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گذشته دورتر، گذشته دورِ رسا ( بعید نقلی ) ؛ کارواژه یا فعل گذشته ی دورتر که آمیخته ای از گذشته ی دور و گذشته ی رسا ( نقلی ) است. 🟢 این کارواژه ی گذ ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بیماریزانه ( بیماریزا - انه ) ، بیماریزایانه، بیماریزاوار، بیماریزاسان این ترکیزه ( باکتری ) ، بیماریزا نیست ولی بیماریزانه رفتار می کند.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از واژه ی لیان به چم تابان، می توان دانشواژه ی " گرمالیان" را ساخت به جای [ترمولومینسانس]؛ گرمالیان: روشی که در آن با گرما دادن به برخی کانیها و رسید ...