پیشنهادهای مهدی کشاورز (٢,٨١١)
تلخیها، ناگواریها، ناخوشایندیها، بدبیاریها
ویژگانه
ویژگانه، ویژگانه را می توان به جای [شخصی، خصوصی] به کار برد.
نمایی، توانی
خودهوش خودهوشمند
با سرافرازی، با سربلندی و افتخار
سرافرازانه سربلندانه
خودسامانی فرآیندی که در آن مولکول ها یا بخشهای بی جان، بی هیچ رهنودی از بیرون، به شیوه ی خودبه خودی ساختارهای سامانمندو پیچیده تر را پدیدار می کند.
پیش یاخته ها ساختارهای ساده ای بودند که در زمین نخستین ( کموبیش۴ میلیارد سال پیش ) از خودسامانی مولکول هایی مانند رنا ( RNA ) و لیپیدها پدید آمدند. ...
پیش یاخته
مردمباب، بابامردم
پکنده، پکشی، پکیدنی، ترکنده، ترکیدنی
پُکاننده ( از پکاندن ) پکاننده= منفجر کننده، چاشنی، خرج باروت پکنده= منفجر شونده، پکیدنی، ترکیدنی
پُکنده ( نام کُناک=اسم فاعل ) از پکیدن. این واژه می تواند به جای واژه تازی [منفجره=منفجر شونده] به کار رود. پکنده= منفجر شونده، پکیدنی، ترکیدنی پکا ...
پُکاننده ( از پکاندن )
پُکاننده
پُکنده ( از پکیدن ) ترکنده ( از ترکیدن )
پُکنده ( از پکیدن ) ترکنده ( از ترکیدن )
بدگیری
ماتکان پکنده مادگان ترکنده
گرفته ها، چنگ اندازیها، چنگ انداخته ها
هرچی ما میگیم الف باز این آقا میاد میگه انف! این همه نمونه ی تاریخی آوردم بازم می گویی ترکمن!!! این اشکانیِ پدر ترکمن شده ی جنابعالی کجا به ترکمنی چی ...
گره، گِرَک دُشپِل، دشوِل
زورگیریها، چنگ اندازیها
گرفتن، به زور گرفتن، زورگیری
نماینده کنشگر کارگذار گماشته کارساز پادو و. . .
بافت چوبی با ریشه ای به جای بافت فیبری ( در گیاهان ) بافت پیوندی ( در گوشت ها )
بافت چوبی، بافت ریشه ای ( در گیاهان و ماده ی خوراکی )
گاهی می توان از واژه های "ریشه ای" و یا "چوبی" به جای فیبری بهره گرفت. بافت چوبی یا ریشه ای به جای بافت فیبری در ماده ی خوراکی.
بندگاه بجای بلاکچین و زنجیره ی بلوکی
بندگاه به جای بلاکچین و زنجیره بلوکی
خاکشو= خاک شونده، تجزیه شونده، بازپاش= بازپاشنده، پوسپذیر= پوسنده، پوسیدگی پذیر، واکاوی پذیر
"خوراکمند" خوراکمند واژه ای پیشنهادی ست که از آن می توان به جای واژه ی تازی مغذی بهره گرفت.
خوراکمند= دارای ارزش خوراکی
خوش فرجام، نیک فرجام، نیک انجام
[همراه با] یا [به همراهِ] به جای [به اضافه ی]: ناهار چلو کباب داریم به اضافه ی مخلفات. ناهار چلوکباب داریم همراه با دورچین.
پگاه بِکام
کم شنوایی
درود دوستانی که خواستار پژوهش یا بررسی زبان پهلوی اشکانی اند می توانند این زبان را برروی سکه های یافت شده از زمان اشکانی بیابند و نیز در سفالنوشته ها ...
"شانه رو" به جای اتوبوس بی آر تی می توان از واژه ی شانه رو بهره گرفت. شانه رو: اتوبوسی که از شانه ی خیابان ( بخش کناری خیابان ) گذر می کند.
"شانه رو" به جای [اتوبوس بی آر تی] می توان از واژه ی شانه رو بهره گرفت. شانه رو: خودرو و یا اتوبوسی که از شانه ی خیابان ( بخش کناری خیابان ) گذر می ...
"شانه رو" به جای متروباس یا اتوبوس بی آر تی می توان از واژه ی شانه رو بهره گرفت. شانه رو: خودرویی که از شانه ی خیابان ( بخش کناری خیابان ) گذر می کن ...
در سانسکریت چند واژه برای دیوار هست و از آن میان واژه ی " varaṇa वरण" درخور نگرش است. بخش نخست این واژه ( var ) به گمان بسیار با [وار] در دیوار و wa ...
زیاب، زی آب= زیست آب، آب زندگی زیاو، زی آو
براندازی، سرنگونی= اسقاط، ساقط کردن
گُشناب، نراب، منی
الجزایر با نام باستانی [نومیدیا]
زامه دان
زامه راه
شوساب، گُشناب شوس= منی، نراب