پیشنهاد‌های مهدی کشاورز (٣,٢١٤)

بازدید
٦,١٨٢
تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همینک، همکنون

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

همینک، همکنون

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مالاییک، ( بهره گیری از پسوند یک در پارسی میانه )

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مالزیک= مالزیایی، مالزیکان= مالزیایی ها

پیشنهاد
٠

اندونزیایی= اندونزیک، اندونزیایی ها= اندونزیکان

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"ایدَری" ایدر= اینجا ایدری= اینجایی، دنیوی: مرا گفت کاینجا غریبست جانت بدو کن عنایت که تنت ایدریست. ناصرخسرو جان من تا ز تست آنجایی من کجا ایدری ت ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

میانِگی، اعتدال بهاری و پاییزی= میانگی بهاری و پاییزی

پیشنهاد
١

واگشت زمستانی، [میانِگی بهاری، واگشت تابستانی، میانگی پاییزی، واگشت زمستانی]

پیشنهاد
٠

واگشت تابستانی، [میانگی بهاری، واگشت تابستانی، میانگی پاییزی، واگشت زمستانی]

پیشنهاد
٠

میانِگی پاییزی، [میانگی بهاری، واگشت تابستانی، میانگی پاییزی، واگشت زمستانی]

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

میانِگی بهاری

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

میانِگی پاییزی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

میانِگی بهاری؛ [میانگی بهاری، واگشت تابستانی، میانگی پاییزی، واگشت زمستانی]

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

واگشت، انقلاب تابستانی و زمستانی= واگشت تابستانی و زمستانی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

گند، بیزارنده، زننده

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بیزارندگی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

بیزاری، بیزارپروری= پرورش بیزاری بیزارانگیزی= برانگیختن بیزاری

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گند، بیزارنده، زننده

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

زن ستیزی زن گریزی زن هراسی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گند، بیزارنده، زننده

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

گزینه، باره، نمونه، فراز، بند، بخش، جستار

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رخ نگاشت، رخنگاشت، رخ نگاره، رخنگاره

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رخ نگاشت یا رخنگاشت، به جای پرتره با نگاره ای از چهره

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

رخ نگاشت، رخنگاشت

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بهروان، بِه روان؛ بهروان= دارای روح و روان خوب، درست، سالم بِهتن= دارای تن خوب و درست، تندرست

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

ساخت، ساخته، فرآورده، کالا و. . . ؛ ای فرهنگ دوستان، چرا برخی کالاهای ایرانی، نام بیگانه دارند؟! من در جایگاه یک ایرانی، دوستار خرید کالاهای خوب ای ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

راهکارهای درمانی درون ستیزی: به جای گریز از ستیزش با آن روبرو شوید یادداشت کنید یا نام ببرید که چه چیزهایی درگیر این جنگ درونی اند، بخشهای ناسازگار چ ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شیدسپهر

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نوربرقزا

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

فوتون افزا، شیگَرد افزا [شیگرد= شیدگرد، گرده یا ذره ی نوری]

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شیگَرد، شیگرد= شیدگرد شید= نور، گرد= ذره ی ریز شیگرد: ریزذره ای که ویژگی نوری دارد.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فَرتوربندی، فرتورچینی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"درون ستیزی" درون ستیزی یا ستیزشِ ( تعارض ) درونی، نشان دهنده ی وضعیتی روانی است که در آن فرد بین دو یا چند نیروی ناسازگار در ذهن، در انگیزه ها، دری ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تعارض درونی= درون ستیزی درون ستیزی یا ستیزشِ ( تعارض ) درونی، نشان دهنده ی وضعیتی روانی است که در آن فرد بین دو یا چند نیروی ناسازگار در ذهن، در انگ ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

کاری، سازمانی، : ساعت اداری= ساعت کاری بخش اداری= بخش سازمانی روزهای اداری= روزهای کاری کارمند اداری= کارمند سازمانی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قلمداد شدن یا برآورد شدن به جای تلقی شدن، قلمداد کردن یا برآورد کردن به جای تلقی کردن؛ : این رفتار شاید سبکسرانه قلمداد یا برآورد شود.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٢

جدایش؛ گاهی می توان از جدایش به جای [تفاوت، تمایز، فرق] بهره گرفت.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٢

همین حرفهای مفت و صد من یه غازِ شماها و استادنماهای گنجشک جای قناری فروش شماست که زمینه ی چسبیدن برچسب پان روی پیشونیتون رو ساخته: [ترکی مادر زبانهاس ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

طوطیدن، مانند طوطی گفته ها و رفتارهای دیگران را بازگو و تقلید کردن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

کسی به ترکا پانترک نگفته، به پانتورکا پانترک می گند اینک تو ببین ترکی یا پانتورک. همین جور کیلویی و گوتره ای به مادها و پارتها و سکاها و اورارتو و ا ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

درود برخی پانترکان می گویند ترکها پیشینه ی هزاران ساله! در قفقاز و آذربایگان دارند؛ ما هم این گنده گویی را از سنگنبشته های باستانی آگهی جویی می کنیم: ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کهنواژه ی "پاس" به جای واژه ی بیگانه ی [شیفت] دهخدا برای واژه ی پاس می نویسد: یک حصه ( بخش ) از هشت حصه شب و روز را نیز گویند چه شبانروزی را به هشت ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"پِیوا" پِیوا نوواژه ای ست که به جای واژه ی نیتروژن پیشنهاد می شود. پیوا: پِی=پایه - وا=وای=هوا [وا، وای، وایو] نامواژه هایی ست که در اوستایی، سانسک ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژه ی هاگ، برگرفته از واژه ی خاگ/هاگ در زبان پارسی میانه ( پهلوی ) به چم تخم است. همکنون این واژه به چم تخم ( مرغ ) در زبانهای ایرانی به این ریختها ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ناژادی، نا ژادی ( ناجنسی )

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"فرازین" فرازین: فراز زین، زین یا صندلی که بر فراز کوه می رود.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در جنگ افراسیاب با کیکاووس و از زبان افراسیاب: بسی شارستان گشت بیمارستان بسی بوستان نیز شد خارستان شاهنامه

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

کهنواژه ی "پاس" به جای واژه ی بیگانه ی [شیفت] پاس به چم بخشی از شبانه روز است؛ دهخدا برای واژه ی پاس می نویسد: یک حصه ( بخش ) از هشت حصه شب و روز را ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کهنواژه ی "پاس" به جای واژه ی بیگانه ی [شیفت] دهخدا برای واژه ی پاس می نویسد: یک حصه ( بخش ) از هشت حصه شب و روز را نیز گویند چه شبانروزی را به هشت ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"باریژ" به جای یون. باریژ: بارریژ= بارِ ریز، بار کوچک؛ واژه ی ریژ در ادب کهن به چم ریز است. آریژ= مثبت کوچک= کاتیون ناییژ = منفی کوچک= آنیون . آ ...